به گزارش«رهوا».توسعه ایرانی-رامتین موثق: در میان کشورهای منطقه، قطر، امارات متحده و عربستان سعودی، سه برادر همسایه، دارندگان بیشترین درآمد سرانه هستند. به گزارش تجارت نیوز، کشور پیشرو، قطر، ۸۲ هزار دلار و به دنبال آن امارات متحده عربی، ۵۱ هزار دلار درآمد سرانه دارد. رتبه سوم این فهرست، عربستان سعودی، هزار دلار بیشتر از تفاوت درآمد دو کشور اول، یعنی ۳۲ هزار دلار درآمد سرانه داشته است. کشورهای انتهایی این لیست، مراکش و مصر، تنها کشورهایی هستند که از ایران درآمد سرانه کمتری داشتهاند. درآمد سرانه ایران پنج هزار دلار است. عراق با درآمد سرانه ۵۸۸۰ دلار در سال ۲۰۲۳ رتبه هفتم را کسب کرد و از لیبی، الجزایر، اردن، ایران، مراکش و مصر پیشی گرفت.
لازم به ذکر است که درآمد سرانه برابر است با تولید ناخالص داخلی (ارزش کالاها و خدمات تولید شده داخل مرزهای جغرافیایی یک کشور) تقسیم بر جمعیت. برای سنجش تولید تفکیک شده استانها، میتوان ارزش افزوده حاصل از نفت را حذف و درآمد سرانه بدون نفت را محاسبه کرد.
اما باید پرسید با وجود قدمت بیشتر اقتصادی چه بر سر اقتصاد ایران آمد که اکنون با چنین درآمد سرانهای مواجه است که حتی عراقی که تا چندسال پیش درگیر بازسازی خسارات جنگ با آمریکا بود توانسته از او پیشی بگیرد! آیا این کشورها الگوهای مناسب توسعه هستند یا خیر؟
بیسیاستی پولی و مالی و استهلاک سرمایهگذاری در ایران
پژوهشگر موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی در گفتوگو با «توسعه ایرانی» در مقایسه درآمد سرانه ایران با کشورهای همسایه عنوان کرد: پایین آمدن درآمد سرانه به استهلاک سرمایهگذاری برمیگردد؛ اما اینکه فقر و فاصله طبقاتی بدتر شده است به دلیل بیسیاستیهای پولی و مالی است.
ابوالفضل گرمابی درباره اهمیت توجه به توزیع درآمد در این مقایسه گفت: ابتدا باید به کیفیت درآمد سرانه توجه کرد. درآمد سرانه باکیفیت با درآمد سرانه بیکیفیت فرق دارد. یعنی باید به نحوه توزیع آن توجه کرد زیرا درآمد سرانه با توجه به جمعیت حساب میشود اما اینکه هر طبقهای چقدر از این درآمد منتفع میشود، کیفیت این درآمد را حساب میکند.
او با اشاره به رتبه آخر مصر در درآمد سرانه در منطقه، تاکید کرد: شاید در همین مصر هم کیفیت درآمد سرانه بیشتر از ایران باشد یعنی آن درآمد همگنتر توزیع شده باشد زیرا کمتر به نفت و گاز متکی است که در ایران ظرفیت کافی را برای توزیع درآمد ناهمگن به وجود میآورد.
این کارشناس مسائل اقتصادی درباره توزیع درآمد در ایران اظهار کرد: سیاستهای پولی و بانکی بر توزیع نقدینگی تاثیر میگذارد؛ یعنی توزیع نقدینگی به صورتی تغییر میکند که به نفع اقشار خاص تمام شود.
یک پژوهشگر اقتصادی: پایداری صنعت در ایران یک پایداری شوم است. صنعت نفت و گاز کشورهای عربی بهرهوری بالا و استهلاک پایینی دارد؛ اما در ایران باندهای مافیایی اجازه نمیدهند که سرمایهگذاری درست پا بگیرد و استهلاک را کاهش دهد
گرمابی با تاکید بر اینکه بهتر است این سیاستها، بیسیاستی پولی و مالی نامیده شود زیرا که تورم را به مردم تحمیل میکند، بیان کرد: توزیع نقدینگی ایران ناهمگن است و وقتی تورم هم تحمیل میشود، همهچیز گرانتر میشود بدون اینکه مردم سهمی در افزایش اعتبارات مالی داشته باشند. همین امر ما را به سمت جامعه نابهرهور و مستهلک سوق میدهد که ارزش اضافی تولید شده آن به نفع عدهای خاص بلعیده میشود.
او تصریح کرد: ارزش اضافی به درستی تولید نمیشود و همین ارزش اضافی کم به نفع اقشار خاصی از جامعه است و سیاستهای پولی و مالی این افراد را منتفع میکند.
این پژوهشگر اقتصادی با ذکر نمونهای از این سیاستها مطرح کرد: در ایران یکسری کارتل مالی اجازه خلق نقدینگی دارند. این افراد از هیچ پول خلق کرده و تسهیلات به بقیه اعطا میکنند. مسلم است این وضعیت درآمد سرانه را پایین میآورد.
در کشورهای عربی یک گروه وجود دارد، در ایران بسیار!
گرمابی درباره علت افزایش درآمد سرانه کشورهای عربی اظهار کرد: کشورهای حاشیه خلیجفارس بسیار به سرمایهگذاری خارجی در حوزه نفت و گاز متکی هستند.
ابوالفضل گرمابی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: پایین آمدن درآمد سرانه ایران به استهلاک سرمایهگذاری برمیگردد؛ اما اینکه فقر و فاصله طبقاتی بدتر شده است به دلیل بیسیاستیهای پولی و مالی است. یعنی ارزش اضافی به درستی تولید نمیشود و همین ارزش اضافی کم به نفع اقشار خاصی از جامعه است و سیاستهای پولی مالی این افراد را منتفع میکند.
او ادامه داد: سرمایهگذاری خارجی در نفت و گاز دارای منفعت است و در ایران رقابتی برای کسب منفعت این سرمایهگذاری بین مافیاها وجود دارد و این رقابت، جلوی این سرمایهگذاری را گرفته است. این پژوهشگر موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی تاکید کرد: در ایران جنگ قدرت و منافع وجود دارد. در ایران باندها و دستهای منتفع بسیار زیاد است اما در کشورهای حاشیه یک دست برتر که دیکتاتور حاکم باشد وجود دارد.
گرمابی خاطرنشان کرد: البته در این کشورها به صورتی نیست که درآمد کامل بین مردم عادلانه توزیع شود و سود اصلی را حاکمیت میبرد زیرا فقط یک باند یکدست حاکم است و اگر باندی هست، باند مافیایی نیست و دیکتاتور است. در ایران چند مافیا وجود دارد و در حوزه نفت و گاز، خانوادههای مافیایی بزرگی دخیل هستند که در حوزههای مختلف دست گذاشتند.
مافیا ترکیب سرمایه را در ایران ناهمگون کرده
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه درباره تاثیر مافیا در عدم سرمایهگذاری و پایداری استهلاک گفت: در ایران یک پتروشیمی وجود دارد که انباشت سنگین سرمایه ثابت در آن اتفاق افتاده. این انباشت سنگین سرمایه ثابت باید ارزش اضافی بقیه حوزهها را ببلعد چون خود نمیتواند با توجه به ترکیب ارگانیک بالای سرمایه (نسبت سرمایه ثابت به متغیر)، سود صنعتی درخوری کسب کند.
گرمابی افزود: با توجه به این قضیه، در بقیه اقتصاد ایران سرمایهگذاری ثابت پایینتری اتفاق میافتد که سود آنها جذب شود. باید ارزش افزوده تولید شود که توسط بخشهایی که ترکیب ارگانیک سرمایه بالاتری دارد بلعیده شود. او تصریح کرد: وضعیت توسعه ناهمگن پایدار در ایران به خاطر برخی صنایع مستهلک و تحت سیطره مافیا ایجاد شده است. بنابراین صنعت نفت و گاز مستهلکی وجود دارد که دائما هزینهزا است و ترکیب ارگانیک سرمایه را هم مختل میکند.
این پژوهشگر اقتصادی افزود: این وضعیت سود صنعتی پایینی دارد و به خاطر اینکه پایدار بماند فرآوردهی ویژهای را به بقیه صنایع کشور تزریق میکند که سود دیگر صنایع استفادهکننده، که ترکیب ارگانیک سرمایه پایینی دارند، توسط یک بخش خاص صنعت بلعیده شود.
گرمابی تاکید کرد: این پایداری یک پایداری شوم است. صنعت نفت و گاز کشورهای عربی بهرهوری بالا و استهلاک پایینی دارد؛ در ایران باندهای مافیایی اجازه نمیدهند که سرمایهگذاری درست پا بگیرد و استهلاک را کاهش دهد.
او با طرح اینکه کشورهای پیشرفته استراتژی صدساله آینده را بر پایهای تدوین کردند که سوختهای فسیلی تحلیل رفته است و باید به صنعت توجه کرد، گفت: در ایران اما برای مثال حتی در شرایط تحریمی واردات روغن انجام میشود که دست مافیا پشت آن نیز هست که به هیچ عنوان سرمایهگذاری در حوزه تولید روغن نیز انجام نشود.
این کارشناس مسائل اقتصادی در پایان خاطرنشان کرد: برخی سیاستهای وارداتی ضدصنعتی است یعنی به وفور مواد خام تولید روغن در ایران وجود دارد، اما اکنون فقط ۱۰ درصد روغن مصرفی ایران تولید داخل است و بقیه آن را مافیا وارد میکند.