×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Saturday, 27 July , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
شب شام غریبان/ مهمان بانوی صبر و استقامت
حسام زبیراوی

به گزارش«رهوا».سوزناک‌تر از عصر عاشورا نیست، درست همان زمانی که خیمه‌ها به غارت رفت و هیچ پناهی برای اهل حرم باقی نماند. شام غربیان به راستی واژه غریبی است. روز دهم پیکار تا وقت نماز عصر به طول انجامید و آنگونه که منابع و مقاتل نوشته‌اند حضرت سالار شهیدان (ع) عصر عاشورا آخرین نفری بودند که توسط شمر بن ذی الجوشن لعنت الله علیه به شهادت رسیدند.

عمر بن سعد غروب عاشورا سر امام حسین (ع) را با خولی اصبحی و حمید بن مسلم ازدی و سر‌های یاران و خاندان او را که هفتاد و دو سر بود، به همراه شمر، قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج و عزره بن قیس نزد ابن زیاد فرستاد.
عمر سعد خود با جمعی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر پس از دفن کشتگان سپاه خود، همراه اهل بیت امام حسین (ع) و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد.
پس از شهادت امام حسین علیه السلام، روی لشکر اشقیا به خیمه ها باز شد و هرآنچه بود و نبود را از خیمه‌ها به غارت بردند و به جان زنان و کودکان رحم نکردند.
بعد از به اسارت گرفتن اهل بیت (ع)، عمر سعد ملعون در میان یارانش فریاد کشید: چه کسی حاضر است که اسب بر پشت و سینه حسین (ع) بتازاند! ۱۰ نفر داوطلب شدند و پیکر مطهر امام حسین (ع) را با سمّ اسبان لگدکوب کردند.
برای زنان و کودکانی که چند روزی تشنگی را تاب آوردند و شهادت همسر، برادر و پسر دیدند، اسارت بار سنگینی بود که باید تا کوفه آن را می‌کشاندند. کاروان اسرا به پرچمداری زینب کبری (س) از کربلا به سمت کوفه به حرکت درآمد و پس از آن به سمت شام مسیر خود را ادامه دادند.
در هنگام حرکت از کربلا عمر سعد دستور داد که اسرا را از قتلگاه عبور دهند. قیس بن قرّه گوید: هرگز فراموش نمی‌کنم لحظه‌ای که زینب دختر فاطمه (س) را از کنار کشته بر خاک افتاده برادرش حسین عبور دادند. او از سوز دل می‌نالید … و امام سجاد (ع) می‌فرماید: … من به شهدا نگریستم که روی خاک افتاده و کسی آن‌ها را دفن نکرده، سینه‌ام تنگ شد و به اندازه‌ای بر من سخت گذشت که نزدیک بود جانم بر آید و عمه‌ام زینب (س) وقتی از حالم با خبر شد مرا دلداری داد که بی‌تابی نکنم.
از امام سجاد (ع) نیز نقل شده است که در شب یازدهم محرم که شام غریبان بود، حضرت زینب (س) نماز شبش را ترک نکرد؛ اما به سبب ضعفی که او را فرا گرفته بود، نماز را نشسته خواند.
در طول مدتی که اسرای کربلا در کوفه و در میان مردم به عنوان اسیر جنگی حرکت می‌کردند سر‌ها بالای نیزه بود و اسرا در کجاوه‌ها جا داده شده بودند. کوفیان که خیال می‌کردند اسرا از خارجیان هستند و بر خلیفه (یزید) عاصی شده‌اند، به ایشان جسارت و اهانت می‌کردند.

عده‌ای هم از نسب اسرا سؤال می‌کردند. اسرا با این وضع وارد دارالاماره می‌شوند. در مجلس عبیدالله بن زیاد لعنت الله علیه که حاکم کوفه و باعث اصلی شهادت امام حسین (ع) است، این ملعون جلوی چشم اسرا و مردم با چوب‌دستی به سر مبارک امام حسین علیه السلام می‌زد و خود را پیروز میدان می‌خواند و کشته شدن امام حسین (ع) را خواست خدا قلمداد می‌کرد. ولی با جواب‌هایی که از جانب حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) می‌شنید، بیشتر رسوا می‌شد.

صبرحضرت زینب ازنگاه فرزند شهید مدافع حرم

دریافت.mp4

حضرت زینب (س) اسوۀ صبر و استقامت
صبر، نیاز به یک پشتوانه معرفتی دارد؛ یعنی انسان باید حقیقت امور را بشناسد تا بتواند صبر کند، اگر انسان بداند که در پس آنچه برایش اتفاق می‌افتد، چه حقیقت و حکمتی نهفته است،‌ آن‌گاه در برابر سختی‌ها صبر و شکیبایی می‌کند که این امر در حضرت زینب(س) مصداق می‌یابد.

حضرت زینب(س) از جمله افرادی در خاندان رسول‌الله(ص) هستند که نام شریفشان را خود خداوند متعال تعیین کرده‌اند؛ یعنی این فرزند بزرگوار امیرالمؤمنین علی(ع) از ابتدای تولدشان مورد توجه خاص خداوند متعال بوده‌اند، ایشان تحت تعالیم الگوهای بالای انسانیت؛ یعنی در کنار خاندان وحی تربیت شدند و یکی از توصیفات حضرت زینب(س) این بود که پیامبر اکرم(ص) درباره ایشان فرمودند: «او شبیه همسرم خدیجه(س) است».

ویژگی ممتاز بانوی صبر و استقامت
ویژگی‌های حضرت زینب(س) این بود که تا حدی که توان داشت، به خانواده خود، چه به برادرانش و چه به همسرش عبدالله بن جعفر خدمت می‌کرد، به طوری که در تاریخ آمده که هیچ‌گاه خلاف خواسته شوهر خود کاری انجام نداد و البته تمام این‌ها را از مادرش حضرت فاطمه(س) آموخته بودند.

جمله ای در بیان مقام علم لدنی حضرت زینب(س)
امام سجاد(ع) جمله معروفی درباره حضرت زینب(س) دارند، که به ایشان می‌فرمایند: أنْتِ الْحَمْدُ للهِ عالِمَهٌ غَیْرُ مُعَلَّمَه وَ فَهِمَهٌ غَیرُ مُفَهِّمَه؛ شکر خدا، تو دانای بدون آموزگار هستی و تو بانوی فهیمی هستی که فهماننده‌ای نداشته‌ای.

حضرت زین‌العابدین(ع) در این جملات به صراحت اعلام می‌کنند که عمه‌شان حضرت زینب(س) علم لدنی دارند؛ یعنی خداوند متعال مستقیما علم الهی را در وجود این بانوی بزرگوار قرار داد و ایشان بدون این‌که تحت تعلیم ظاهری قرار بگیرند، واجد علوم الهی شدند.

عفت و حجب و حیای حضرت زینب(س)
نقل است که یکی از همسایگان امیرالمؤمنین(ع) در کوفه می‌گوید: «من پنج سال در همسایگی ایشان زندگی می‌کردم، اسمی از زینب(س) شنیدم، ولی شخصیت او را ندیدم» یعنی آنقدر حیا و عفت حضرت زینب(س) زیاد بود که حتی در برابر چشمان نامحرمان ظاهر نمی‌شد.
ایشان در تمام جنگ‌ها همراه امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) بود و بردباری بسیار زیادی داشت .

ایشان صبر و رضا را از پدر و برادر خود آموخته بود، صبر پدر را در فقدان حضرت زهرا(س) و صبر برادر را در برابر دشواری‌های کربلا دیده بود، همان‌طور که امام حسین(ع) می‌فرماید: «إلهِی صَبْراً بِقَضَائِکَ، تَسْلیماً لِأمْرِکَ؛ خدایا من، در برابر قضاء تو صبر می‌کنم و در برابر امر تو تسلیم هستم» حضرت زینب(س) نیز در برابر امر و تقدیر الهی کاملاً صبور و شکیبا بود.

حضرت سیدالشهداء(ع) در هنگام وداع به خواهر گفتند: «مرا در نماز شبت دعا کن» وقتی امام معصوم(ع) به کسی بگوید مرا دعا کن، جایگاه چنین فردی بسیار بالا و متعالی است و این نشان می‌دهد که حضرت زینب(س) به جایگاه عصمت بسیار نزدیک بوده‌اند.

آرامش خواهر به واسطه دعای برادر
اگرچه حضرت زینب(س) در واقعه عاشورا بسیار بی‌تابی می‌کردند، ولی امام حسین(ع) دعا کردند که خداوند آرامش و سکینه را بر قلب ایشان فرود آورد و بدین ترتیب، ایشان آرامش پیدا کردند و تمام سختی‌ها و مصیبت‌های کربلا را تحمل کردند و توانستند پیام کربلا را به گوش کسانی‌که از آن غافل بودند و از ترس، به یاری سیدالشهداء(ع) نیامدند، برسانند.

رضایت و تسلیم محض در برابر پیشگاه خداوند
وقتی حضرت زینب(س) پیکر آغشته به خون برادر را دیدند، به خداوند عرضه کرد: أللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذا الْقُرْبان؛ پروردگارا این قربانی را از ما بپذیر» و حضرت با این جمله نشان دادند که رضایت و تسلیم در برابر امر الهی در گفتار و شخصیت او موج می‌زند .

یکی دیگر ازجملات حضرت زینب(س) که نشان‌دهنده صبر بالای ایشان است، این جمله است که فرمودند: ألْحَمْدُ للهِ الَّذی أکْرَمَنَا بِالشَّهَادَهِ؛ سپاس خدایی را که ما را با شهادت گرامی داشت، حتی حضرت زینب(س) هنگامی‌که فرزندان خود را در کربلا از دست داد، از خیمه بیرون نیامدند و این نشان می‌دهد که روح این بانوی بزرگوار، چقدر باعظمت بوده است.
جز زیبایی هیچ ندیدم !

پس از واقعه کربلا، هنگامی‌که یزید به حضرت زینب(س) گفت: «آیا دیدی خداوند با شما چه کرد و در کربلا چه به سرتان آمد؟» حضرت در جواب یزید فرمودند: «مَا رَأیْتُ إلَّا جَمِیلاَ؛ من چیزی جز زیبایی ندیدم. این جمله بسیار پر معنای حضرت زینب(س) نشان‌دهنده مقام صبر و رضای این بانوی با عظمت است که همیشه تسلیم امر و قضای الهی بودند و هیچ‌گاه به درگاه الهی شکوه و شکایت نکردند.

زینب (س) حافظ پیام عاشورا بود!
سخنرانی حضرت زینب(س) در کوفه که هیچ مردی جرأت بیان آن سخنان را نداشت، حقیقتا برای همه بهت‌‌آور بود، اگر سخنرانی حضرت زینب(س) در کوفه نبود، قطعا حضرت سیدالشهداء(ع) نمی‌توانستند پیام خود را به گوش جهانیان برسانند.

چگونه می‌توان از این صبر و شکیبایی حضرت زینب(س) الگو گرفت؟
صبر، نیاز به یک پشتوانه معرفتی دارد؛ یعنی انسان باید حقیقت امور را بشناسد تا بتواند صبر کند، اگر انسان بداند که در پس آنچه برایش اتفاق می‌افتد، چه حقیقت، معنا و حکمتی نهفته است،‌ آن‌گاه می‌تواند در برابر سختی‌ها و ناملایماتی که برایش رخ می‌دهد، صبر و شکیبایی کند.

نکته دیگر برای الگو گرفتن از صبر و شکیبایی حضرت زینب(س) توجه به جایگاه صابرین در قرآن کریم است، آنجا که خداوند متعال می‌فرماید: إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ شکیبایان پاداش خود را بى‏ حساب [و] به تمام خواهند یافت. (سوره مبارکه زمر، آیه شریفه ۱۰)

عقیله بنی‌هاشم چگونه و در کجا وفات یافت
در خصوص تاریخ درگذشت حضرت زینب (س) اختلاف نظر است . برخی تاریخ وفات وی را سال ۶۳ هجری قمری دانسته‌اند و بعضی دیگر ۶۵ هجری قمری . ولی مشهور آن است که وی در سال ۶۲ هجری قمری درگذشته است بر این اساس حضرت بعد از حادثه عاشورا تنها یک سال و اندی زنده بود.

حضرت زینب (س) بعد از حادثه عاشورا به پاسداری از قیام امام حسین(ع) پرداخته و سرپرستی اهل بیت را بر عهده گرفت. بی‌تردید اگر خطبه های آتشین و آموزنده حضرت نبود، یزید و یزیدیان ، نهضت عاشورا را تحریف و خون شهدا را پایمال می‌کردند.

حضرت زینب (س) در کوفه خطبه خواند تا مردم را از خواب غفلت بیدار کند و افکار عمومی را متحول نماید . خطبه حضرت در کوفه به گونه ای مؤثر بود که زمینه‌های قیام توابین را فراهم کرد و نگرش مردم کوفه را نسبت به قیام امام و اهداف حضرت تغییر داد. افزون بر آن، آنان را از رفتارشان نسبت به اهل بیت پشیمان کرد.

حضرت زینب (س) در شام با خطبه خواندن و اتخاذ سیاست‌های منطقی، افکار عمومی حاکم بر شام را نیز تغییر داد. هر کلمه خطب? او همانند رعد و برق بر کاخ یزید فرود می‌آمد.

بعد از خطبه خواندن امام سجاد(ع) و حضرت زینب ، چنان مردم تحت تأثیر قرار گرفتند، که یزید مجبور شد اهل بیت امام حسین(ع) را به مدینه بفرستد و از کار خود اعلام نارضایتی کند.

اهل بیت(ع) در شام به معرفی امام حسین و اهداف قیام او پرداخته و از مظلومیت ایشان سخن گفته و جنایات یزید و یزیدیان را معرفی کردند.

زینب (س) بعد از برگشت به مدینه نیز به پاسداری از قیام امام حسین(ع) پرداخته و ظلم و ستم یزید را بیان نمود. فعالیت های حضرت در قالب روضه خوانی، عزاداری و … ظهور نمود.

وجود بانوی بانوان، زینب در مدینه کافی بود که آتش حزن بر شهیدان را شعله‌ور کند و مردم را بر ضد ستمکاران بشوراند. کار به جایی رسید که نزدیک شد شورش بر ضد بنی‌امیه صورت گیرد. فرماندار مدینه به یزید گزارش داد: ” بودن زینب میان اهل مدینه، احساسات را بر می انگیزاند. او زنی است فصیح، خردمند و دانا. او و کسانی که با وی هستند، تصمیم گرفته‌اند برای خون خواهی قیام کنند.” یزید دستور داد باقی مانده اهل بیت را به شهرها و نقاط مختلف تبعید کرده و پراکنده سازند. فرماندار از حضرت زینب (س) خواست از مدینه بیرون رود و هر جای که می‌خواهد اقامت کند.

هشداری که از خطبه زینب کبری در کوفه باید آموخت
رهبر معظم انقلاب: ما قضیه را این‌گونه طرح کردیم که چطور شد جامعه اسلامی به محوریّت پیامبر عظیم‌الشّأن، آن عشق مردم به او، آن ایمان عمیق مردم به او، آن جامعه سرتاپا حماسه و شور دینی و آن احکامی که بعداً مقداری درباره آن عرض خواهم کرد، همین جامعه ساخته و پرداخته، همان مردم، حتّی بعضی همان کسانی که دوره‌های نزدیک به پیامبر را دیده بودند، بعد از پنجاه سال کارشان به آن‌جا رسید که جمع شدند، فرزند همین پیامبر را با فجیعترین وضعی کشتند؟! انحراف، عقبگرد، برگشتن به پشت سر، از این بیشتر چه می‌شود؟!

زینب کبری سلام‌اللَّه‌علیها در بازار کوفه، آن خطبه عظیم را اساساً بر همین محور ایراد کرد: «یا اهل الکوفه، یا اهل الختل و الغدر، أتبکون؟!». مردم کوفه وقتی که سرِ مبارک امام حسین را بر روی نیزه مشاهده کردند و دختر علی را اسیر دیدند و فاجعه را از نزدیک لمس کردند، بنا به ضجّه و گریه کردند. فرمود: «أتبکون؟!»؛ گریه می‌کنید؟! «فلا رقات الدمعه ولاهدئت الرنه»؛ گریه‌تان تمامی نداشته باشد. بعد فرمود: «انّما مثلکم کمثل التی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثا تتّخذون ایمانکم دخلاً بینکم». این، همان برگشت است؛ برگشت به قهقرا و عقبگرد. شما مثل زنی هستید که پشمها یا پنبه‌ها را با مغزل نخ می‌کند؛ بعد از آن که این نخها آماده شد، دوباره شروع می‌کند نخها را از نو باز کردن و پنبه نمودن! شما در حقیقت نخهای رشته خود را پنبه کردید. این، همان برگشت است. این، عبرت است. هر جامعه اسلامی، در معرض همین خطر هست.

نیروی صبر زینب(س) همان نیروی صبر مادرشان حضرت زهرا(س) بود
آیت الله میرباقری: واقعه عظیم عاشورا سه چهره دارد، چهره اول کار دشمن است که در زشت‌ترین شکل ممکن صورت گرفت و ما گناهی، جرمی و جنایتی در طول تاریخ بزرگ‌تر از صحنه عاشورا و کاری که دشمنان نبی اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) در عاشورا انجام دادند، نداریم. این چهره مستحق لعن و عذاب و برائت و امثال این هاست. چهره دوم کار حضرت و اصحاب و اهل بیت (علیهم السلام) است که در اوج زیبایی است، یعنی بالاتر از بندگی و وفای به عهد، رضا به قضای الهی، تسلیم بودن به خدا و ولی او که در صحنه عاشورا اتفاق افتاده است. اما چهره سوم عاشورا، تدبیر و ربوبیت خدای متعال است که در متن این حادثه جبهه سیدالشهدا(علیه‌السلام) را پرورش داده و از زیباترین چهره‌های خدای متعال ربوبیت او نسبت به اولیای خداست. حال در این ربوبیتی که خدای متعال نسبت به سیدالشهدا(علیه‌السلام) داشته است جمال کار کجاست؟

نخستین نکته وفای امام حسین(علیه‌السلام)، عبادت، رضای ایشان به قضای الهی و صبر و استواری ایشان است. نکته دوم این بود که خدای متعال پس از اینکه سیدالشهدا(علیه‌السلام) با امداد و کمک الهی به عهدشان وفا کردند، برای بار دوم خدای متعال وفا کرد و در این وفای عهد، بهترین ضیافت را برای این امام همام و اهل بیت (علیهم السلام) رقم زد. ضیافتی به عظمت«یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ * ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ» . اما نکته دیگر نصرت و عظمتی است که خدای متعال به امام حسین(علیه‌السلام) عنایت کرد و با اینکه ظاهرا شکست خوردند، اما دشمن هم می‌دانست که پیروز نشده و ظفر یافته واقعی خاندان عترت هستند. همه این حقایق برای زینب(سلام الله علیها) کافی بود که ایشان جز زیبایی ندیده باشند و در واقع پاسخ ایشان حقانیت قیام سیدالشهدا(علیه‌السلام) را بر همگان روشن کرد.

شاید برای خیلی از ما پیش آمده که همواره در استقامت این بانو متحیر مانده ایم؛ اما پاسخ روشن است و انسان تا در مقام محبت خدای متعال قرار نگرفته باشد، حجاب‌ها از جلوی چشمان او کنار نمی‌رود تا بتواند جمال صنع خدا را مشاهده کند. انسان تا در مقام محبت و رضا قرار نگیرد، نمی‌تواند زیبایی کار خدا را در بلا ببیند، بنابراین بر بلا صبر کرده و می‌داند که خدای متعال مهربان است . درک جمال حاصل مقام محبت و رضاست و به اندازه‌ای که انسان در مقام محبت و رضا رفعت پیدا کند. حضرت زینب(سلام الله علیها) بانویی هستند که می‌توانند در روز عاشورا در گودی قتلگاه دو جمال را مشاهده کنند، یکی جمال عبودیت سیدالشهدا (علیه‌السلام) و بالاتر از آن جمال ربوبیت خدای متعال را و این مقام خیلی رفیعی در توحید می‌خواهد و رسیدن به این مقام؛ جلوه شخصیتی زینب (سلام الله علیها) است که فرمودند: «ما رأیت الا جمیلا» و این یعنی بانوی بی قرینه اسلام در اوج مقام محبت و رضای الهی است.

بله همین طور است و ایشان در حقیقت صبر، ایستادگی و تسلیم رضای خدا بودن را در کربلا و وقایع پس از آن به نمایش گذاشتند و کربلا و قیام عاشورا جلوه گاهی بود تا حقایق دیگری از شخصیت بانوی استقامت در مقابل عصرها و نسل‌ها قرار بگیرد. راستی چه کسی جز حضرت زینب (سلام الله علیها) می‌تواند این همه شهادت‌ها، داغ‌ها و اسارت را به دیده ببیند و دلخون نباشد و نشکند؟ ایشان به استقامت و صبر معنا دادند و این حقیقت برای همه ما به یادگار ماند که گشایش و فرج وعده الهی برای صابران و شکیبایان است. صبر در الگوی رفتاری حضرت زینب(سلام الله علیها) موجب تجلی عزتمندی، آزادگی، حیا، عفت و عظمت در رفتار ایشان است و اگر آن بانو به درجه عصمت صغری نرسیده بودند، هرگز مورد وصیت امام حسین (علیه‌السلام) قرار نمی‌گرفتند و حضرتش پرچم قیام عاشوراییان را به خواهر نمی‌سپردند.

حضرت زینب(علیها السلام) در مجلس ابن زیاد برابر چشمان نامحرمان آن قدر با جلال و عظمت وارد شدند که توجه ابن زیاد را جلب کرد، گویا آن قاتل، از تکبر، حیا، وقار و شجاعت حضرت در مجلس به حیرت آمده باشد لب به سخن گشوده و از هویت ایشان می‌پرسد و براستی چه کسی می‌تواند در لباس اسارت این گونه با جلال وارد مجلس دشمنش شود؟

نیروی صبر زینب(سلام الله علیها) همان نیرویی است که در وجود مادرشان حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود، مادری که بر اثر عبادت فراوان، پاهای مبارکش ورم می‌کرد و ما عین همین عشق به عبادت را در حضرت زینب (سلام الله علیها) نیز شاهدیم. چنانکه امام سجاد (علیه‌السلام) در شرح حال عمه ارجمندشان در سفر اسارت می‌فرمایند: «عمه ام زینب(سلام الله علیها) با تمام مصیبت‌هایی که بر ما وارد شده بعد از کربلا تا شام، هیچ گاه نوافل خود را ترک نکرد.» ایشان حتی با مصایب فوق العاده کمرشکن و طاقت فرسای روز دهم محرم و با آن شدت خستگی، نافله نمازشان ترک نشد.

حضرت زینب(سلام الله علیها) در تمامی بلایا و مصایب، با صبر جمیل، ایمانشان را به درجات والای یقین رساندند تا جایی که عظمت مناجات‌های شبانه ایشان مورد عنایت امام زمانشان قرار گرفت و امام حسین( علیه‌السلام) در هنگامه سخت وداع به خواهر فرمودند: «یا اختاه لاتنسینی فی نافله اللیل؛ خواهرجان مرا در نماز شب خود فراموش نکن».

بسته عزاداری ویژه شب شام غریبان

شهید حاج قاسم سلیمانی/ شخصیت حضرت زینب(س) (سخنرانی)

رهبرانقلاب/ لحظه وداع حضرت زینب با پیکر برادر (مقتل)

مرحوم احمد دلجو/ ذکر مصیبت حضرت زینب(سلام الله علیها) (روضه)

مرحوم سلیم موذن زاده/ زینب زینب، زینب (واحد)

حسین فخری/ خودم دیدم پیامبر شب شام غریبان  (واحد)

حسین فخری/ حرم خبر ندارد شبم سحر ندارد

دریافت.mp3

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.