×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : یکشنبه, ۴ آذر , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Sunday, 24 November , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
من ۱۶ ساله بودم که به جنگ رفتم/ مضحکه است که نگوییم فرمانده جنگ آقای هاشمی بود

مراسم بزرگداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس با عنوان «دفاع مردمی»، چهارشنبه‌شب توسط حزب مجمع ایثارگران در حسینیه جماران برگزار شد. در این مراسم حجت‌الاسلام حسن خمینی، جمعی از فرماندهان و رزمندگان سابق جنگ و چهره‌هایی مانند محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران، ابراهیم اصغرزاده، فیض‌الله عرب‌سرخی، فیاض زاهد، مهدی کیانی فرمانده لشکر انصارالحسین(ع) خوزستان، مصطفی مولوی قائم‌مقام شهید مهدی باکری در لشکر عاشورا، رحیم قریشی، از آزادگان دوران جنگ، حجت‌الاسلام محمود دعایی، جلالی‌زاده، نماینده اهل سنت سنندج در مجلس ششم و کمال رجایی، فرزند رئیس‌جمهور شهید محمدعلی رجایی، حضور داشتند.

به گزارش«رهوا». گزیده اظهارات سیدحسن خمینی در این دورهمی سیاسی به شرح ذیل است:

* من ۱۶ساله بودم که به جنگ رفتم و یک امدادگر ساده لشکر ۱۷ بودم. به‌راحتی می‌شد فهمید که همه رزمندگان معنویت دیگری داشتند و واقعا به تعبیر امام، «ره صدساله را یک‌شبه می‌رفتند.» نوشته‌های آن روزهای خودمان را بخوانیم و ببینیم چه حس و حالی بود. جدای از توجه و توکل به خدا و دین و توسل به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) که واقعیت مشهود آن روزها بود، در روح جامعه ایران، در هیچ مقطعی مثل دفاع مقدس، فردگرایی به پایین‌ترین حد خودش نرسید. فرار مغزها به خاطر این است که آدمی می‌گوید گلیم خودم را از آب بیرون بکشم؛ اما نمی‌پرسد مردم چه می‌شوند؟ فرق پیامبران و نخبگان در این است که پیامبران جامعه را بالا می‌کشند و نخبگان پا روی دوش جامعه می‌گذارند و بالا می‌روند. نخبگان نوک شعله آتش هستند. ولی باید آتش و هیزمی باشد تا شما نخبه شوید.

* چرا در مواقع حماسه مهاجرت برخی از نخبگان برعکس می‌شود؟ چون برمی‌گردند که ایثار کنند؛ خود را نمی‌بینند. در دوره دفاع مقدس حجاب فردی از بین رفته بود. «منیت» گم شده بود. انسان‌ها خود را در یک آرمان والا گم می‌کردند. نامداری و شهرت زشت بود. کسی به دنبال آن نبود که از جنگ برای خود نمدی بدوزد. انسان‌ها از دفاع مقدس آخرت خویش را می‌ساختند. دنیا در چشم‌ها کوچک شده بود. جهان با همه کر و فر هیچ به نظر می‌آمد. کدام‌یک از شما سراغ ندارید که در دوره جنگ به فرد التماس کردند فرمانده گردان و فرمانده بالاتر شود و گفت نمی‌شوم؟! می‌گفت دیگری از من بهتر است. الی ماشاء‌ا… ما قصه‌های آن را شنیده‌ایم و دیده‌ایم. این هم گلی در آن محیط بود. آدم‌ها می‌خواستند در گمنامی بمانند و نمی‌خواستند اسمشان بیاید. یک روز صندوقی را که برای کمک به جبهه در محله ما بود باز کردند و یک نفر سکه بهار آزادی داخل آن انداخته بود. یعنی می‌خواست حتی کسی که قبض می‌نویسد هم او را نشناسد.

* من نمی‌گویم اگر کسی مقابل امام می‌ایستاد می‌توانست مقابل موجی که در روح و جان مردم به نفع امام به وجود آمده بود بایستد اما خیلی‌ها می‌خواستند با دمیدن در منیت‌ها دیگران را دچار توهم کنند. ولی فراموش نکنیم که با همه دسیسه‌ها و شیطنت‌ها کسی مثل آقای طالقانی دچار منیت نبود و هرگز نخواست که تقابل کند و هرچه به او گفتند و برایش خواندند نایستاد. گفت، پرچم روی دوش امام است؛ چه بهتر که یکی دیگر بار را بردارد.

* به نظر من این تحریف نیست، مضحکه است که قصه جنگ را بگوییم و نگوییم فرمانده جنگ آقای هاشمی بود و نگوییم نخست‌وزیرش چه کسی بوده است، بنیاد شهیدش را چه کسی اداره کرده است و تنها به گروهی خاص بسنده کنیم. در جنگ همه بودند و همین رمز توفیق بود. هیچ لزومی ندارد اگر الان من با شما بد هستم، گذشته هم بد بوده باشیم. ممکن است با کسی رفیق بوده‌ایم، اما بعدا روابطمان را به هم زده‌ایم. این منافات ندارد با اینکه وقتی می‌خواهیم قصه‌اش را نقل کنیم، درست نقل کنیم.

* هیچ راهی برای عبور از هیچ بحرانی جز با همراهی مردم میسر نیست؛ و اگر همه با هم باشند هیچ بحرانی توان شکاندن کمر یک ملت را ندارد. همه با هم بودن به این معنی است که همه احساس کنند مالک کشور و انقلاب هستند. اگر این اندیشه را نپسندیدند می‌توانند آن را عوض کنند. عبور از هر مسیر سختی با همراهی مردم ممکن است.

اخبار جنگ را به امام دروغ می‌گفتند!
نکته جالب اینکه در ادامه این مراسم  پیش چشم سیدحسن خمینی، سخنرانان ویژه این دورهمی سیاسی مدعی شدند که اخبار جنگ را به امام دروغ می‌گفتند!

برپایه گزارشی که روزنامه شرق منتشر کرده، فردی به نام نجف‌آبادی، که این روزنامه اصلاح طلب از او به عنوان  مسئول حفاظت غرب سپاه در دوران جنگ نام برده، در مراسم دورهی سیاسی سیدحسن خمینی گفته است: «اخبار جنگ را به امام دروغ می‌گفتند. اجازه نمی‌دادند آنهایی که باید پیش امام می‌رفتند، نزد ایشان بروند، اما آنهایی که نباید می‌رفتند، نزد ایشان راه پیدا می‌کردند». سمیع خانی، مسئول پرسنلی دوران جنگ تحمیلی نیز در سخنان کوتاهی گفت: «روزی فردی در حضور رئیس‌جمهور گزارش داد که سه‌میلیون بسیجی را آموزش داده‌ایم، در‌حالی‌که ١١۰ هزار نیرو را در قالب پنج‌هزار گروه آموزش داده بودیم».

همچنین در این مراسم، فردی دیگر به نام مهدی کیایی، که ورزنامه شرق از به عنوان یکی از فرماندهان جنگ، نام می برد نیز گفته است: «در جنگ همه حقایق به امام گفته نشده بود، وقتی همه حقایق به امام گفته شد، او تصمیم گرفت و روش دیگری اتخاذ کرد».

جالب اینکه ابراهیم اصغرزاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز در سخنانی در این مراسم گفت: «انقلاب اسلامی، توده‌های مردم را وارد صحنه کرد و آن کار توسط امام خمینی انجام شد و مردم به او اعتماد کردند. این انقلاب محصول مشترک رهبری حضرت امام و توده‌هایی بود که نسبت به استبداد واکنش نشان می‌دادند. اسلام امام، رهایی‌بخش و ضداستبدادی بود و جمهوریت نظام در زمان ایشان خیلی جدی گرفته می‌شد، اما نیرویی می‌خواهد بگوید جمهوریت شوخی است».

او همچنین عنوان کرد: «از فوت آقای هاشمی این‌قدر شوکه نشدم که از رد صلاحیت ایشان شوکه شدم. مردم در دوم خرداد و تشییع‌جنازه آقای هاشمی و انتخابات‌های ۱۳۹٢ و ۱۳۹۶ نشان دادند که خواسته دیگری دارند. ذات انقلاب انسان‌گراست و به حقوق انسان‌ها به‌صورت برابر و مساوی می‌نگرد و اگر این برابری را از انسان‌ها بگیریم، سیاست تعطیل است. مرام امام خمینی، پذیرش حقوق شهروندان و تکثر بود».

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.