به گزارش«رهوا».رهبران گروه های نئونازی و سازمان های معتقد به برتری نژادی سفیدپوستان در امروز ایالات متحده هیچکدام مطلقاً شبیه آدولف هیتلر نبوده و ایالات متحده نیز البته آلمان نیست. با این وجود می خواهیم شما را با برخی از قوانین، نمادها و ایدئولوژی های نئو نازی ها در دنیای امروزی آشنا کنیم.
پرچم و صلیب نازی
برای قرن ها، پرچم نماد غرور ملت ها بوده است. مردم همچنین از پرچم برای نشان دادن اتحاد و وفاداری خود به یک جریان یا گروه خاص استفاده می کنند. مشهورترین و پراستفاده ترین پرچم نازی ها یک صلیب شکسته سیاه (سواستیکا) در داخل یک مربع سفید در زمینه ای سرخ است هر چند پرچم های دیگری نیز در دوران حکومت نازی ها در آلمان وجود داشت. برای مثال، نیروهای نظامی آلمان نسخه متفاوتی از پرچم جنگی قدیمی تر امپراطوری رایش را بر می افراشتند. این پرچم دارای نوارهای سیاه افقی و عمودی بود که عقاب پروسی در میان آن ها قرار می گرفت. این پرچم همچنین دارای یک صلیب آهنین بود که نماد و طرح رسمی ارتش آلمان به شمار می آمد. در نسخه نازی ها، سواستیکا جانشین عقاب شده و پس زمینه به رنگ قرمز درآمد.
ایدئولوژی نژادی نازی ها
آدولف هیتلر مدت ها قبل از انتخاب به عنوان صدراعظم آلمان شیفته مسایل نژادی بود. سخنرانی ها و نوشته های او که در سراسر جهان منتشر شده بودند سراسر نژادپرستانه بودند. در ایدئولوژی نژادی هیتلر، مردم سفید پوست نوردیک در صدر سلسله مراتب نژادی قرار گرفته و سیاهان، اسلاو ها و عرب ها در رتبه های پایین تری قرار داشتند و البته یهودیان که از دید نازی ها تهدیدی ماهوی برای نژاد برتر آریان به شمار آمده و در قعر این سلسله مراتب نژادی جای داشت. وقتی نازی ها در آلمان به قدرت رسیدند، این باورها به ایدئولوژی حکومتی بدل شده و در پوسترها، رادیو، فیلم ها، کلاس های درس و روزنامه ها ترویج می شد. همچنین این ایدئولوژی سنگ بنای نظم جدید اجتماعی در آلمان بوده که در ابتدا با جداسازی یهودیان از عموم مردم و سپس کشتار افراد معلول آلمان و اسلاو ها و در نهایت با تلاش برای از بین بردن تمام یهودیان اروپا همراه شد.
خون و خاک
شعار «خون و خاک» یک شعار اولیه در دوران قدرت گرفتن نازی ها بود که برای اشاره به نژاد پاک آریایی و قلمرویی که می خواستند تسخیر کنند اشاره داشت. این مفهوم برای ایدئولوژی نازی ها و جذابیت آن بسیار اثرگذار و بنیادین بود، اگر چه تاریخچه آن به پیش از رژیم نازی باز می گشت. خون به هدف «پاکی نژادی» مردم آریایی باز می گشت و خاک نیز یک درک رازآلود از رابطه خاص بین مردم آلمان و سرزمینشان را ایجاد می کرد. همچنین خاک ابزاری برای توجیه غصب زمین های اروپای شرقی توسط نازی ها و اخراج مردم بومی به نفع قومیت آلمانی بود. این شعار در طول راهپیمایی های دهه ۱۹۲۰ و اوایل دهه ۱۹۳۰ همه جا شنیده می شد، زمانی که نازی ها و دیگر احزاب سیاسی تندرو راستگرا برای بنیان نهادن دموکراسی وایمری با هم رقابت داشتند.
زنده باد و ادای احترام نازی ها
بعد از رسیدن نازی ها به قدرت در آلمان در دهه ۱۹۳۰، رایج شده بود که آلمان ها با دست های باز و عبارت «زنده باد هیتلر» به یکدیگر ادای احترام می کردند. ادای احترام آلمانی که اکنون می شناسیم در واقع رویه ای معمول برای طرفداران آدولف هیتلر و عقاید او بود. در دوران قدرت نازی ها، از آلمانی ها انتظار می رفت به شیوه ای شبه مذهبی به پیشوای خود ادای احترام و وفاداری نمایند. برای مثال آن ها حتی هنگام مواجه شدن با مجسمه هیتلر نیز دست راست خود را بلند کرده و ادای احترام می کردند.
رنگ های نازی ها
نازی ها به شکلی استراتژیک از طرح های گرافیکی و رنگ ها استفاده می کردند که امروزه با عنوان برندینگ شناخته می شود. آدولف هیتلر پرچم نازی ها را خود خلق کرد و رنگ های آن را از امپراطوری آلمان گرفت که در پایان جنگ جهانی اول سقوط کرد. این طرح و رنگ ها همواره در پرچم ها، پوسترها، بازوبندها و دیگر علائم رسمی نازی ها دیده می شد و در واقع نشان دهنده تداوم بین دوران امپراطوری باشکوه گذشته و رژیم نازی بود. هیتلر در این باره گفته است: «در رنگ قرمز ما ایده اجتماعی حزب را می بینیم، در سفید ایده ملی گراینه و در سواستیکا ماموریت تلاش برای پیروزی انسان آریایی».
سواستیکا
سواستیکا تاریخچه طولانی و قدترتی قابل توجه دارد، بیشتر به عنوان نمادی از تنفر و دشمنی. این نماد دستکم ۵۰۰۰ سال پیش از انتخاب آن توسط آدولف هیتلر برای پرچم نازی ها، مورد استفاده قرار گرفته است. واژه سواستیکا (swastika) از کلمه سانسکریت svastika گرفته شده که به معنای خوش شانسی یا سلامت است. این واژه که ارتباط نزدیکی با تمدن آریایی در هند (ساکنان هندواروپایی که با مردم محلی دشمنی می کردند) دارد توسط گروه های دست راستی در اوایل قرن بیستم در آلمان به منظور نشان دادن برتری نژادی آریایی ها به کار گرفته شد، عبارتی که برای این دسته از آلمانی ها به برتری نژادی مردمان نوردیک و مردمان دارای خون آلمانی در مقایسه با یهودیان و دیگر اقلیت های قومی اشاره داشت.
مشعل و آتش
نازی ها استاد پروپاگاندا بودند و به طور معمول از مشعل و آتش در پس زمینه ها برای خلق درام و نشان دادن قدرت استفاده می کردند. رژه های همراه با مشعل بسیار رایج بوده و به خوبی در رژه های بزرگ نازی ها به کار گرفته می شد. در ۳۰ ژانویه ۱۹۳۳، راهپیمایی مشعل ها در آستانه به قدرت رسیدن حزب نازی و انتخاب هیتلر به عنوان صدراعظم آلمان برای چندین بار انجام شد. فیلم معروف لنی ریفنشتال با نام Triumph of the Will حاوی تصاویری دراماتیک از حاملان مشعل در رژه حزب نازی در سال ۱۹۳۴ در نورنبرگ است که با طرح انسانی یک سواستیکا همراه بود. علاوه بر این، در المپیک برلین سال ۱۹۳۶، به عنوان بخشی از یک استراتژی هوشمندانه برای ارتباط دادن دیدگاه نژادی آلمانی ها به یک گذشته باستانی، سازمان دهندگان این مراسم از رژه مشعل برای روشن کردن مشعل المپیک استفاده کردند.