محمد اسماعیلی
مجله خبری«رهوا».
۱- روز گذشته «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از تمدید بازه زمانی مکانیسم حل اختلاف در برجام خبر داد و این سیگنال را به وزارت امور خارجه کشورمان ارسال کردند که کشورهای اروپایی از فعال سازی مکانیسم ماشه منصرف نشده و تنها برای ایجاد انعطاف در طرف مقابل مذاکره کننده ایرانی با «عنصر زمان» فعال شدن آن بازی میکنند.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بیان میکند: «علیرغم اختلافنظر بر سر شرایط، این توافق وجود دارد که زمان بیشتری برای [مکانیسم حل اختلاف]به دلیل پیچیدگی مسائل موجود، نیاز است. به همین دلیل زمانبندی تمدید شد. همگی توافق کردند تا مباحثات را در سطح کارشناسی برای رفع نگرانیها حول اجرای [تعهدات]هستهای و همچنین اثرات گستردهتر خروج امریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمها… ادامه دهند.»
در این مقطع زمانی نیز به نظر میرسد اروپاییها از «شیوه مرسوم وتکراری» خود برای «ایجاد رضایتمندی» در طرف ایرانی استفاده کردهاند و آن اینکه نخست، رسماً «رفتار» یا «اقدام ضدایرانی خود» را به صورت قطعی اجرا میکنند و پس از آن برای تسکین طرف مذاکرهکننده ایرانی در قالب مکالمه تلفنی یا گفتوگوی حضوری، از موضع خود علی الظاهر عقب نشینی میکنند.
۲- سیاست مرسوم امریکا- اروپایی در مواجهه با ایران، «سیاست دوگام به جلو، یک گام به عقب» است و از روز امضای برجام تاکنون به صورت مکرر از آن استفاده کردهاند.
جوزپ بورل در سخنان مورد اشاره خود نیز فعال شدن مکانیسم ماشه را تأیید و تنها «تمدید بازه زمانی مکانیسم» را به دلیل ابهام موجود در متن مجاز میداند و همین موضوع را دستاویزی برای ایجاد رضایت در طرف ایرانی قرار داده است.
در حالی که آنچه موجب نگرانی دستگاه دیپلماسی کشور است، ماهیت و پیامدهای حقوقی و سیاسی مکانیسم ماشه است و همین مسئله منجر به موضع گیری وزیر امور خارجه کشورمان در مقابل اروپاییها شد، موضع گیریای که کمتر شاهد آن بوده ایم.
از پیامدهای حقوقی و سیاسی مکانیسم ماشه (بعد از ۹۰ روز از آغاز فعال کردن آن و گذراندن چهار مرحله حل و فصل اختلافات احیای شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و بازگرداندن تحریمهای تعلیق شده ضدایرانی است که بسیاری از این تحریمها علاوه بر حوزه نفت و بانک در حوزه غذا و دارو نیز میباشد؛ آنهم در قالب یک قطعنامه جدید که متن و مفاد آن بدون تردید به مراتب هزینه بارتر از قطعنامه ۱۹۲۹ است.
۳- حال آثار مکانیسم ماشه ابعاد گسترده بین المللی در حوزههای حقوقی، سیاسی، اقتصاد، تجارت و روابط بین الملل با خود به همراه خواهد داشت آنهم در شرایطی که امریکا-اروپا از روز امضای برجام تا امروز که بیش از چهار سال و نیم از آن گذشته است مانع از تحقق اهداف اقتصادی، تجاری و سیاسی ایران از برجام شدهاند و چنانچه توجه کنیم امریکا- اروپا از روز امضای توافق هستهای تاکنون مانع از تحقق تمام اهداف اولیه و ثانویه ایران در حوزههای اقتصادی، سیاسی، مالی، تجاری و بین المللی شدهاند. در واقع امروز ابزار تبلیغاتی دولت مبنی بر «برداشته شدن قریب الوقوع تحریمهای تسلیحاتی» نیز خنثی شده است..
بر همین اساس عصبانیت و پرخاشگری روزهای اخیر نمایندگان این تفکر در داخل علیه اروپاییها مطلقا به دلیل تخریب منافع ملی و احیای شش قطعنامه گذشته و آثار ناشی از آن نیست بلکه علت مخدوش شدن الگو و مدل این طیف در عرصه اجرایی و کشورداری است.
۴- انگلیس، امریکا و فرانسه در طول چهارسال و نیم گذشته توانستند خواستههای متنوع و متعدد خود از جمهوری اسلامی ایران نظیر «پذیرش و اقرار طرف ایرانی به غیرصلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای مندرج در مقدمه برجام»، «مخدوش کردن الگوی جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی دنیا با ملزم کردن ایران به پذیرش و امضای برجام» و «نظاممندسازی رفتار هستهای-دفاعی ایران مطابق نظم دلخواه امریکا» را اجرایی کنند تا بعد از «تثبیت چنین مولفه»هایی بهدنبال بازگرداندن ایران به وضعیت قبل از امضای برجام (و به مراتب بدتر از آن) باشند و فعال سازی مکانیسم ماشه با همین هدف صورت میگیرد.
در واقع امریکا- اروپا شاید دیرتر، اما به صورت قطعی در نهایت مکانیسم ماشه را فعال میکنند و برگ نهایی از اهرمهای فشار برای تغییر رفتار ایران مندرج در برجام را فعال خواهند کرد. کمااینکه مبنای حرف روز گذشته جو بایدن در گفتگو با فارینپالیسی مبنی بر: «ترامپ با بیملاحظگی توافق [هستهای]را کنار گذاشت و خطر یک جنگ فاجعهبار را در منطقه کلید زد. تهران باید به تعهدات خود در توافق هستهای بازگردد. اگر این کار را بکند، من به توافق بازمیگردم» نه تنها ایجاد رضایت در وزارت خارجه کشورمان و بسترسازی برای فریب افکار عمومی ایرانیان است بلکه تلقی میشود میتواند به احیای تفکر شکست خورده داخلی بینجامد.
https://rahva.ir/?p=16737