به گزارش«رهوا»، نشست «سینمای تمدن ساز» از سلسله نشستهای جشنواره فیلم عمار با حضور حسن رحیمپور ازغدی عصر امروز یکشنبه ۱۹ دی ماه در محل برگزاری این جشنواره در سینما فلسطین تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست رحیمپور ازغدی گفت: زمانی از نسبت سینما و تمدنسازی بحث میشود میتوان از مولفههای مختلف استفاده کرد. چه تمدنهایی چه سینماهایی را تقویت و چه سینماهایی را تضعیف میکنند؟ عنصری که بر ظرفیت تمدنسازی هنر و به خصوص سینما اثر میگذارد قوه تخیل، شخصیتسازی و الگوسازی است. همه بخشهای سینما موثر در شخصیتپردازی هستند و از طریق آن بر افکار و اخلاق عمومی تاثیر میگذارند. به همین دلیل سینما امروز در تمدنسازی موثر است.
وی ادامه داد: تمدن یک بخش سختافزاری دارد و نباید فراموش کرد که مخاطبش انسان است و سینما با مخاطب مربوط است. مخاطب انسان دین است و مخاطب دین انسان است و هرچه که با افکار، اخلاق و انسانیت انسان سروکار دارد با دین نیز سروکار دارد. هر کدام از هنرها که انسانیت را تقویت کند دینی است و سینمای دینی را از آثار و فلسفه پشت آنها میتوان شناسایی کرد.
راحتترین معیار درجهبندی سینمای دینی چیست؟
این کارشناس فرهنگی ادامه داد: یک عده سینمای دینی را سینمای عدالت خواه، عدهای سینمای معنوی و عدهای سینمای سرگرمی میدانند. راحتترین معیار برای درجهبندی سینمای دینی و دینیتر توجه به خروجی یک اثر هنری و تاثیر آن بر مخاطب است. اگر اثر بر مخاطب او را به معیارهای دینی نزدیک کند، به همان اندازه دینی است و هرچه دورتر کند سینمای غیردینی. اگر یک اثر هنری معنویت و اخلاقیات را در مقولههای مختلف، به این عقیده و سبک زندگی فرد نزدیک کند، یک اثر دینی است و اگر از چنین ارزشهایی دور کند یک اثر غیردینی است.
رحیمپور ازغدی تاکید کرد: نمیتوان گفت سینمای دینی یک ژانر خاصی است بلکه همه ژانرها میتواند دینی یا غیردینی باشد. قوه خیال واسطه بین عقل و حس است که خداوند در اختیار انسان گذاشته است که انسان آن را در اختیار شیطان میگذارد و یا در اختیار فرشتگان میگذارد. در این میان تاکید میکنم همه ژانرهای سینمایی از جمله پلیسی، تخیلی، عشقی، جنگی و … میتوانند سینمای دینی یا غیردینی باشد. حتی سینمای زرد و سیاه نیز در این دستهبندی قرار دارند. حتی سرگرمی هم در همین راستا قرار دارد، اگر تولیدات سینما در راستای رشد معنوی انسان باشد سینما تبدیل به معبد میشود.
وی تأکید کرد: همه هنرمندان باید پاسخگو باشند که چه میخواهند بگویند و چگونه میخواهند آن را بگویند. هم ظرف و هم مظروف مهم است، اگر ظرف درست نباشد سینما نیست و اگر مظروف درست نباشد دینی نیست. نباید فراموش کرد که سینمای مسلمانی و دینی نیز مراتبی دارد که باید به آن توجه کرد. برخی میگویند سینما خاکستری است اما خودشان سیاه یا سفید میسازند. فقط جای قهرمان و ضدقهرمان عوض شده است.
همه فیلمها ایدئولوژیک هستند
وی توضیح داد: همه فیلمها ایدئولوژیک هستند، هیچ سینمای بی طرفی وجود ندارد و همه آثار سراسر پیام است. در این سالها فیلمهای انقلابی را مسخره کردند و گفتند سینما هنر است و نباید ایدئولوژی داشته باشد.
رحیمپور ازغدی افزود: میگویند وقتی زمان و مکان داستان را شرح میدهید، باید مضمون اینکه چه کسی باید قهرمان باشد را در ذهن داشته باشید، در همین راستا صفات خوب و مخاطب پسند را برای شخصیت در نظر بگیرید، اما شرایط را به گونهای میچینید که این مخاطب مجبور به آدم کشی میشود. اینجاست که تفاوت میان خوب و بد مشخص نمیشود.
وی تأکید کرد: در سینمای اسلامی چهارتا صفت خوب نمیتواند قتل را توجیه کند، چرا که قتل ذاتاً بد است. آمریکا با سینما تفکرات مخاطب جهانی را تغییر داده و مذهبیترین افراد یا کسانی که برای کشورشان میجنگند را قاتل و قاتلان را قهرمان نشان میدهد. این قاسم سلیمانی بود که نشان داد اینها چه کسانی هستند.
رحیمپور ازغدی در پایان گفت: شهید سلیمانی به من میگفت فیلم از پشت جبهههای انگلیس و آمریکا از طریق نفوذیهای خود به پشت جبهه آنها داریم. حتی سربازان آمریکایی از ترسشان پوشک بزرگسال میگذراند! به همین دلیل آنها نمیتوانند روی زمین با ما بجنگند. آمریکاییها بزرگترین تروریستهای دنیا هستند که از طریق سینما چهره خود را تغییر میدهد. در نهایت باید بگویم که هدف فیلم همان هدف فیلمساز است و فیلمساز همان کارگردان، تهیهکننده و سناریست است.