به گزارش«رهوا».حمله به تأسیسات نفتی عربستان به فاصله کوتاهی بعد از اقدام خرابکارانه در الفجیره امارات انجام شد. آنچه از شواهد و رصد منابع عربی و غربی فهمیده میشود، این است که آنها به دنبال این هستند که پای ایران را مستقیم و یا غیرمستقیم به این ماجرا باز کنند.
برای به ثمر رساندن این طراحی نیز، برخلاف گذشتهها نمیخواهند شتابزده عمل کنند. به همین دلیل ابتدا برای روشن شدن ماجرا، تحقیقات به ظاهر بینالمللی و با حضور برخی کشورهای غربی و علی الخصوص آمریکا را آغاز کردند. این پروسه نیز از الان مشخص است که چرا اینگونه آغاز شده؛ اول اینکه میخواهند بگویند یک تحقیقات فراملی در امارات و عربستان صورت گرفته و بنابراین نتیجه آن دارای اعتبار بالای بینالمللی است و دوم نیز اینکه اتفاقات داخلی آنها یک حادثه بین المللی است و از هم اکنون اجماع بین المللی و یک ائتلاف درباره نتیجه و اقدامات بعدی باید ایجاد کنند. این نقشه و طراحی آشکار طرف عربی، عبری و غربی علیه ایران در پرونده اخیر امنیتی خلیج فارس است.
هدف پنهانتر نیز این است که میدانند، در صورتی که روزگاری برسد که ایران برای ادامه حیات اقتصادی مجبور به اقدامات امنیتی و سخت و تنبیه کشورهای همچون امارات و عربستان – که در حال حاضر خباثت خود در مقابل تحریم مردم کشورمان را به اوج رساندهاند ولی ایران همچنان خویشتنداری میکند- می تواند به راحتی ضربات سختتری از این اقدامات اخیر برسرشان فرود بیاورد. به همین دلیل میخواهند با شانتاژ روی مسایل اخیر درواقع از هم اکنون، دست ایران را برای روز مبادا بلرزانند.
طبیعی است که ایران باید نسبت به خنثی سازی این سناریوی در حال اجرا، فعال باشد. به همین دلیل طبق یک سنت درست و منطقی مقامات وزارت خارجه در همان ساعات اولیه خواهان روشن شدن موضوع انفجارها شدهایم و با هرنوع اتهام به ایران نیز در حال مقابله هستیم.
آنها دیر یا زود ایران را به نوعی متهم خواهند کرد و این از همین اکنون مشخص است! اما بعد از آن چه خواهد شد؟ اولا از هم اکنون مشخص است که یک ائتلاف بادکنکی دیگر شکل خواهد گرفت، و حتی شاید برخی کشورهای ریاکار غربی که برجام را بهانه ظاهری برای عدم اقدامات آشکارتر علیه ایران معرفی میکردند، به این ائتلاف ساختگی تمایل نشان بدهند. احتمالا آنها این را هم بگویند که حوادث عربستان و امارات نشان می دهد که ایران باید به برجام بزرگتر- برجام منطقه ای- هم که خواسته آمریکا هست، نیز تن بدهد.
البته قطعا حوادث عربستان و امارات و تلاشهای ساختگی آنها با شبهات بزرگ بین المللی کشورهای همچون چین و روسیه مواجه خواهدشد.
اما بعد از این ائتلاف سازی چه اتفاقی خواهد افتاد؟ طبق معمول و براساس ده ها استدلال قدیمی و گفته شده جنگی درکار نخواهد بود. به خصوص که الان مشخص تر از گذشته شده که کشورهای همچون امارات و عربستان به عنوان کشورهای متحد آمریکا و ایضا محل استقرار پایگاه های نظامی آمریکا، چه وضعیت شکننده امنیتی و نظامی دارند. بنابراین پس از کمی هیاهو و ژست فشار بیشتر تحریمی به ایران، وقت دوشیدن مجدد و شاید کم سابقهتر عربستان و امارات و کشورهای دیگر حاشه خلیج فارس خواهد شد.
امارات و عربستان از هم اکنون بازنده ماهیگیری از حوادث امنیتی اخیر و تقابل ساختگی جدید با ایران خواهند بود. البته آنان ممکن است با قدرت بیشتر برخی گروهکهای تروریستی وهابی و تجزیهطلب را علیه ایران تقویت و تحریک کنند، و این هم موضوع جدیدی نیست و سالهاست این کار را میکنند و ما نیز پاسخ قدرتمند را به آنها دادهایم. بماند که موفقیتهای پهبادی که ارتش و مردم یمن در برابر عربستان کسب کرده اند، نشان داد که هم اکنون آنها به تنهایی برای پیچیدن طومار امارات و عربستان کفایت میکنند و آل سعود و آل نهیان قبل از اینکه بخواهند به ایران فکر کنند باید چارهای به حال خود در جنگ یمن کنند.
در نتیجه ایران نیازی به اقدام نظامی و ضدامنیتی برای مقابله با امارات و عربستان ندارد. تکلیف فعلی ایران تنها رصد معمولی جنگ یمنیها و آل سعود و آل نهیان است و بالاتر از آن فعلا تکلیفی ندارد.
خلاصه آنکه از هم اکنون ایران پیروز اقدامات ساختگی و حتی از پیش تعیین شده امارات و سعودی در پرونده انفجارهای اخیر خواهد بود. ضعفهای امنیتی و نظامی امارات و عربستان بیشتر از گذشته حتی برای شاهزادههای بلندرواز و متوهم خلیج فارس مشخص شده و تنها باید خود را برای دوشیده شدن بیشتر آماده کنند.