این دولت ـ شاید مثل قبلیها ـ نه تنها در اقتصاد و سیاست و فرهنگ بلکه در مسائل اجتماعی هم آوردهای نداشته و عایدیاش برای خود و مردم همان تقریبا هیچ معروف بوده است!
لایحه بودجه سال 1400 بیش از آنکه به سمت درآمدهای پایدار و کاهش کسری تراز عملیاتی حرکت نماید، به سوی بدهی و فروش داراییها پرتاب شده است. رشد افسارگسیخته هزینهها، بدون تدبیری در بخش درآمدها میتواند آثار سوء اقتصادی بلندمدت برای اقتصاد کشور داشته باشد و تورم را تشدید نماید.
روز گذشته شاهد رکورد تاریخی در بازار ارز و طلا بودیم، بهطوریکه قیمت سکه تمامبهار آزادی را ۱۶ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان و نرخ دلار را نیز ۳۱ هزار و ۳۰۰ تومان ثبت کرد. حالا تورم در کشور رکورد روزانه را زده و لحظهای شدهاست؛ اتفاقی که اذهان عمومی جامعه را درگیر این موضوع کرده که آیا خط قرمزی در افزایش قیمتها برای دولت وجود دارد که به صورت عملیاتی وارد میدان شده و فکری به حال اوضاع نابسامان اقتصادی کشور کنند؟
حساسیت ضد برجامی ترامپ آنقدر بالا بود که رئیس جمهوری در سازمان ملل برای اینکه کمترین روزنههای مذاکره و بازگشت به ۵ بعلاوه ۱ را نبسته باشد، گفت اگر با اسم برجام مشکل دارید به رسم آن بازگردید.
حجتالاسلام والمسلمین مسعود عالی گفت: ما چوب انقلابی بودن، اسلامی بودن و ولایی بودن خود را نمیخوریم زیرا ما هرجا اینگونه عمل کردیم، موفق بودیم، بلکه چوب چشم به غرب داشتن را میخوریم. ما چوب انقلاب را نمیخوریم بلکه چوب انتخاب بد را میخوریم.
نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی گفت: این درست نیست که از یک طرف امکان اعتراض را فراهم نکنیم و از طرف دیگر هر روز بر حجم ناکارآمدیها بیفزاییم و مردم را هم تنها بگذاریم. در چنین شرایطی است که اشرار بر موج اعتراضات منطقی مردم سوار میشوند.
سؤال اين است که چه چيزي باعث شده تا برخي وزرا، بيش از ماندن به رفتن ترغيب شوند؟ يا به عبارت سادهتر مگر در دولت چه ميگذرد؟