به گزارش«رهوا».عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای به عنوان یکی از مهمترین سازمانهای همکاری منطقهای افقهای جدیدی از توسعه روابط اقتصادی با همسایگان مختلف ایران و احیای دوباره جاده ابریشم فراهم میکند؛ مسیری که بسیاری از همسایگان ایران همچون پاکستان نیز آن را طی کردهاند؛ رویدادی که در صورت پیشرفت مطلوب آن میتواند ضربات ناشی از تحریم اقتصادی در طول ۱۰ سال گذشته را تا حدودی جبران کند و به تحقق وعده دولت سیزدهم برای بازسازی اقتصاد کشور و بهبود معیشت مردم جامه عمل بپوشاند.
مرزهای شرقی ایران صدها سال محل آمد و شد بزرگترین کاروانهای تجاری دنیا در مسیر جاده ابریشم بوده است. نشانههای این رونق را میتوان در کاروانسراهای قدیمی و بقایای به جامانده از جاده باستانی در شرق ایران دید. شاید نزدیک ۱۰۰ سال باشد که از آن رونق تاریخی خبری نیست. جنگها و نبردهای مداوم در کشورهای همسایه ایران در شرق، بسته بودن مرزها و اختلافات سیاسی آن رونق قدیمی را به کسادی کشانده بود، با این حال تحولات سالهای اخیر و به خصوص ایجاد نهادهای مختلف همکاریهای منطقهای، امید را برای بازگشت روزهای خوش گذشته در این مسیر فراهم کرده است. اهمیت این مسئله زمانی بیشتر میشود که بدانیم ایران همچون زمان رونق جاده ابریشم هنوز بر سر چهارراه مبادلات تاریخی ایستاده و بسیاری از کشورها به دنبال استفاده از این موقعیت تاریخی ایران هستند.
از امنیت مرزی تا همکاری اقتصادی
زمانی که اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ از هم پاشید و جمهوریهای جدیدی در منطقه آسیای میانه تشکیل شد، سازمان شانگهای به عنوان یک نهاد همکاری منطقهای برای توسعه و آبادانی این کشورها تحت عنوان «شانگهای ۵» در سال ۱۹۹۶ تشکیل شد. ابتدا اساس این سازمان همکاری امنیتی به منظور حفظ و ثبات مرزها و همچنین همکاری برای مقابله با تهدیداتی همچون قاچاق مواد مخدر و مقابله با تروریسم بود، اما به تدریج دامنه آن به سمت همکاریهای اقتصادی چندجانبه نیز کشیده شد. در ادامه نیز در سال ۲۰۰۱ با پیشنهاد رئیسجمهور چین نام سازمان «شانگهای ۵» به سازمان همکاری شانگهای تغییر کرد.
هم اکنون با گذشت نزدیک ۲۰ سال از تشکیل این سازمان ماهیت فعالیتهای آن از همکاریهای امنیتی صرف به همکاریهای چندجانبه برای گسترش فعالیتهای اقتصادی و تجاری تغییر ماهیت داده است. همچنین تعداد اعضای این سازمان نیز افزایش یافته و با ملحق شدن کشورهایی همچون هند و پاکستان به آن، پیمان شانگهای ۴۰ درصد جمعیت و ۲۵ درصد تولید ناخالص ملی جهان را در برمیگیرد. با درک همین نکته بود که از دهه اول قرن ۲۱ اعضای سازمان شانگهای به تدریج شروع به توسعه همکاریهای اقتصادی و نهادسازی در این باره کردند، به عنوان مثال در سال ۲۰۰۳ این سازمان توسعه و رشد تجارت بین اعضای این گروه را به عنوان یک هدف پذیرفت و آن را جزو وظایف خود قرار داد. در سال ۲۰۰۴ همکاریهای منطقهای برای تبادلات انرژی در دستور کار این سازمان قرار گرفت و در سال ۲۰۰۵ دبیرخانه دائمی آن در شهر پکن راهاندازی شد.
همچنین در سال ۲۰۰۶ شورای هماهنگی این سازمان برای تجارت ایجاد شد که مقر آن در شهر مسکو قرار دارد. برای همکاریهای مشترک بانکی نیز یک نهاد درون سازمانی در این نهاد ایجاد شد. همه این اتفاقات مقدمه موج جدیدی از پروژههای جدید اقتصادی هم بود که مهمترین آن پروژه «یک جاده- یک کمربند» یا BRI چین برای احیای جاده قدیمی ابریشم بود؛ پروژهای که اتفاقاً مسیر اجرای آن از مسیر کشورهای عضو پیمان شانگهای میگذشت.
احیای جاده ابریشم با محوریت چین
پروژه یک جاده- یک کمربند در حقیقت بزرگترین پروژه اقتصادی جهان برای وصل کردن تمام کشورهای موجود در مسیر جاده ابریشم است. این کریدور بزرگ صرفاً یک مسیر تجاری نیست بلکه مجموعهای از بزرگترین پروژههای اقتصادی در سطح دنیاست، به عنوان مثال هم اکنون شاخه پاکستانی این مسیر بزرگ با نام «سی- پک» علاوه بر وصل کردن شرق چین به دریای عمان مبنای ایجاد شهرکهای تجاری در حوزه علم و فناوری و سرمایهگذاری برای ساخت تأسیسات پالایشی و پتروشیمی در پاکستان نیز شده است. همین برنامه در سایر کشورهای عضو پیمان شانگهای همچون قزاقستان، تاجیکستان و ازبکستان نیز در حال اجراست. روسیه و چین هم در همین چارچوب همکاریهای بزرگی را آغاز کردهاند که قرار است به اتحاد کامل اقتصاد دو کشور بینجامد.
چین در پس این طرح، اهداف بلندمدت خود را دنبال میکند. نکته جالب توجه این است که تاریخ اجرای هدف این پروژه برای سال ۲۰۴۹ و همزمان با صدمین سالگرد استقرار جمهوری خلق چین برنامهریزی شده است. تجارت چین با کشورهای شرکتکننده در پروژه جاده و کمربند، در حال گسترش است و در سال ۲۰۱۹ به بیش از هزارو ۲۰۰ میلیارد دلار رسید که رشد حدود ۱۰ درصدی را نشان میدهد. دامنه این طرح آنچنان گسترده است که علاوه بر کشورهای آسیایی حتی کشورهای اروپایی نیز به دنبال مشارکت با آن هستند، به عنوان مثال کشورهایی همچون لهستان و جمهوری چک که اتفاقاً روابط بسیار نزدیکی با امریکا نیز دارند، در حال اجرای پروژههای مشترک با چین همچون راهآهن سریعالسیر هستند. کشوری مانند ایتالیا که به عنوان یک عضو ناتو همکاری نزدیکی با امریکا دارد نیز مدیریت برخی بنادر خود را به شرکتهای چینی واگذار کرده است. ایران هم به عنوان یکی از قدیمیترین کشورهای عضو جاده ابریشم میتواند نقش مهمی در این مسیر ایفا کند و خوشبختانه قدمهای مؤثری در این باره برداشته شده است که یکی از نمونههای آن امضای تفاهمنامه ۲۵ ساله همکاری بین ایران و چین است.
برنامه ۲۵ساله همکاریهای مشترک، توافقنامه راهبردی میان ایران و چین است که بر اساس آن قرار است شرکتهای چینی در صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، زیرساخت حمل و نقل و کشاورزی سرمایهگذاری وسیعی انجام دهند. همچنین این توافق شامل همکاری نظامی، تسلیحاتی و اطلاعاتی میان دو کشور نیز میشود؛ موضوعی که شاید بیش از زمینههای اقتصادی منجر به بیاثر شدن تحریمهای امریکا شود. هنوز ابعاد این قرارداد اعلام نشده است، اما برخی گمانهزنیها از سرمایهگذاری ۴۵۰ میلیارد دلاری چینیها در صنایع مختلف ایران در این قرارداد ۲۵ساله حکایت دارد.
بر اساس اسناد بالادستی چینیها در این حوزه از شش کریدور اصلی طرح «یک جاده- یک کمربند» سه کریدور به صورت بالقوه امکان گذر از ایران را دارد و همین مسئله نشان میدهد تا چه اندازه جایگاه ایران در مسیر تجاری مهم است.
حالا با امضای این تفاهمنامه و عضویت رسمی ایران در پیمان شانگهای میتواند فرصتهای اقتصادی بالقوه برای ایران را آشکار کند، آن هم در شرایطی که تحریمها فشار زایدالوصفی بر ایران وارد کرده است.
بازسازی اقتصادی ایران
با نگاه به همکاریهای منطقهای
حضور ایران در پیمان شانگهای فرصتهای جدی برای ایران فراهم کرده است که افقهای جدید اقتصادی را به خصوص در امتداد جاده ابریشم فراهم میکند. ایران سالهاست تحت فشار تحریمی ناجوانمردانهای به دلیل نگاه سیاسی به پرونده هستهای قرار دارد و متأسفانه در این میان بدعهدی امریکا و غرب با وجود حسننیت ایران در برجام جلوی برداشتن تحریمها را گرفته است. ایران به عنوان گلوگاهی در منطقه غرب آسیا و اتصالدهنده هر دو محور این منطقه فرصتهای فراوانی برای بهرهبرداری از این فرصت دارد، به عنوان مثال ساختار ریلی ایران میتواند به عنوان نقطه اتصالی برای کشورهای آسیانه میانه و آبهای اقیانوس هند ایفای نقش کند. هم اکنون بندر چابهار به عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران با وصل شدن به مسیر ریلی از طریق شهر زاهدان آماده ایفای این نقش است. همچنین چین به دنبال ترانزیت نفت عراق از طریق خط لوله است تا وابستگی خود را به مسیرهای دریایی انتقال نفت کاهش دهد، از این رو ایران به عنوان مهمترین دروازه اقتصادی عراق در شرق میتواند مسیری برای انتقال نفت باشد. علاوه بر این ایران خود نیز میتواند در تأمین نیازهای انرژی کشورهای عضو شانگهای مشارکت داشته باشد.
از مزیتهای دیگر این همکاری فراهم آمدن استفاده ایران از ارزهای محلی از جمله یوان در همکاریهای اقتصادی است که تا حدود زیادی نقش تحریمهای امریکا علیه ایران درباره ممنوعیت استفاده از تراکنشهای دلاری برای تسویه مبادلات بانکی را خنثی میکند، کما اینکه ایران سالها در مذاکرات هستهای به دنبال چنین امری بود و امریکا هیچگاه به بهانه تحریمهای اولیه چنین مسئلهای را قبول نکرد، از این رو در صورت استفاده از این ظرفیت میتوان امیدوار بود که خسارات وارد شده به کشور در طول ۱۰ سال گذشته به دلیل تحریمهای اقتصادی به سرعت رفع شود.