به گزارش«رهوا». «محمد هاشمی رفسنجانی» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان در پاسخ به این سوال که «چندی است که هجمهها و تخریبهای زیادی علیه رئیسجمهور و دولت انجام میشود. .. اساسا این نوع رویکردها از چه رو است و چرا باید از این نوع ادبیات برای مخاطب قرار دادن شخص دوم کشور استفاده شود؟» گفت:
«این نوع مسائل از اول انقلاب و علیه مرحوم شهید بهشتی نیز بود. چقدر شعار میدادند و چه مسائلی را مطرح میکردند. چنانکه مرحوم آقای هاشمی در خاطرات خود میگوید؛ روزی در جمع یاران به بهشتی گفتم این تهمتهای تلخ آزارت نمیدهد؟؛ نگاهم کرد و گفت «این آسیاب به نوبت است؛ نوبت تو هم خواهد رسید، بنابراین انقلاب دوستان و دشمنانی دارد. دشمنان انقلاب به عناوین مختلف و هر چقدر که بتوانند سعی میکنند با بداخلاقی، توهین و اهانت واکنش مسئولان نظام را بگیرند. این مسائل مربوط به امروز و دیروز نیست».
محمد هاشمی در ادامه در پاسخ به این سوال که «به لحاظ موقعیتی مــردم در شرایط اقتصادی خاص و تنگناهای معیشتی به سر میبرند؛ بسیاری دولــت را مقصر اصلی این شرایط جلوه میدهند. اساسا باید دولت را مقصر اصلی دانست و سهمی برای دیگر نهادها قائل نشد؟ » گفت: «در شرایط موجود دولت به معنی قوه مجریه که یکی از قوای سهگانه محسوب میشود حتی یک سوم سهم را هم ندارد. در کنار قوه قضائیه و قوه مقننه و نیروهای مسلح و سایر نهادها نیز هستند که هم در حوزه اقتصاد و هم در حوزه سیاست و هم در سایر حوزهها مشارکت دارند و رفتار میکنند. لذا این مساله کل نظام است نه یک فرد یا قوه خاص. دولت تنها و به قول معروف یک دست صدا ندارد. این وظیفه همه است که رعایت کنند، صرفهجویی کنند، به فکر مردم باشند، نیازهای مردم را تامین کنند. به جای این بداخلاقیهایی که بازی در زمین دشمن است یا هدف دیگری دارد باید به حل مشکلات مردم بپردازند».
متاسفانه طیف اصلاح طلب تاکنون چندین بار برای سرپوش گذاشتن بر کارنامه ضعیف و غیرقابل قبول دولت تلاش کرده تا شخصیت هایی همچون شهید بهشتی و امیرکبیر را مصادره به مطلوب کند.
در سال ۹۶ و همزمان با افزایش انتقادها از عملکرد دولت، روحانی در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «بهشتی انواع ناسزاگویی و ظلم ها را به خود تحمل می کرد ولی در برابر ظلم به مردم با قدرت می ایستاد».
این رویکرد در مصادره به مطلوب شهید بهشتی در حالی است که این شهید بزرگوار و مظلوم هیچگاه در واکنش به منتقدان خود، از القاب و اهانت هایی همچون «بیسواد، بی شناسنامه، مزدور، انقلابیون نفهم، یکمشت لات، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأس آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند» و…استفاده نکرد.
شهید بهشتی در آن مقطع بارها از سوی «بنی صدر» مورد اهانت قرار گرفت.
شهید بهشتی به هیچ عنوان به اطرافیان و نزدیکان – به عنوان نمونه به برادر خود- اجازه نداد که در عزل و نصب ها- مثل انتخاب مدیران عامل بانک ها- دخالت کنند یا دست به بیت المال ببرند یا حقوق ها و رانت های نجومی بگیرند یا از روش نادرست برای اخذ مدرک تحصیلی اقدام کنند.
شهید بهشتی با خوی اشرافیگری مخالف بود و هیچگاه به اختلاس مفسدان اقتصادی، لقب «بدهی معوقه» نمی داد.
شهید بهشتی، آمریکا را مصداق اتمّ استکبار می دانست و خطاب به مقامات آمریکایی اعلام کرد که «ای آمریکا از ملت ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر». این شهید بزرگوار هیچگاه رئیس جمهور آمریکا را با القابی همچون «مودب»! و «باهوش»! مورد خطاب قرار نداد.
شهید بهشتی هیچگاه از قیام عاشورا درس مذاکره نگرفت و از صلح امام حسن(ع) نیز برداشت نادرستی نداشت.
شهید بهشتی هیچگاه جای «جلاد و شهید» را عوض نکرد و در نهایت توسط گروهک تروریستی و جنایتکار منافقین به درجه رفیع شهادت رسید.
فعالین اصلاح طلب تاکنون بارها مدعی شده اند که دولت نهایتا ۲۰ الی ۳۰ درصد اختیارات دارد. سوال اینجاست که اگر اختیارات دولت اینقدر محدود و کم است، پس چرا اصلاح طلبان در آستانه هر انتخابات ریاست جمهوری، خود را به آب و آتش می زنند تا کلید پاستور را در اختیار بگیرند!؟