در وانفسای معیشتی مردم به دلیل ظهور ویروس منحوس کرونا و بروز علائم شدید افسردگی در جامعه که به نظر برخی از کارشناسان حتی در صورت عدم مدیریت ممکن است تا مرز اعتراضات شدید مدنی و یا خودکشی برود نامه ای نابهنگام و غیرمنتظره در مورخ ۹۹/۱/۲۶ به شماره ۶۱۸/۵۰/ص/۹۹ با امضای معاون توسعه مدیریت و منابع دانشگاه آزاد آقای مجید مشکینی خطاب به همه استان ها صادر و در نامه می آید:
با عنایت به عدم کفایت و نقدینگی لازم برای پرداخت حقوق و مزایای فروردین ماه ۹۹ همکاران محترم دانشگاه آزاد اسلامی و نبود موجودی کافی در خزانه مرکزی و موجودی کافی در حساب های جاری، سپرده کوتاه مدت و بلند مدت آن استان و بمنظور رفاه حال کارکنان محترم دانشگاه، اجازه داده میشود از محل کلیه منابع در اختیار نسبت به پرداخت حقوق و مزایای فرودین ماه سال جاری ایشان اقدام و پس از وصول منابع درآمدی، مبلغ برداشت شده جایگزین شود.
قبل از رمزگشایی از صدور و انتشار این نامه توسط دانشگاهی با انبوهی از پرسنل و نیروی انسانی در اقصی نقاط کشور آن هم همزمان با افزایش اضطراب و نگرانی های اقتصادی مردم ناشی از بحران ویروس کرونا که بررسی تقارن آن بر عهده متخصصین امنیتی حواهد بود به چند نکته اشاره میشود:
اول:با یک استعلام عادی از حساب های جاری کل دانشگاه آزاد میتوان به راحتی میزان دارایی که بالغ بر ۱۳۰۰میلیارد تومان هست را به دست آورد و همین میزان به نظر میرسد حداقل برای چندماه حقوق کارمندان کفایت کند لذا صدور و انتشار نامه در این برهه حساس جای تامل دارد که با انتشار اسناد در آینده مفلا رمزگشایی خواهد شد.
دوم:این نامه فارغ از پشت پرده صدور و انتشار آن به راحتی اثبات میکند که مسئولین فعلی دانشگاه آزاد صلاحیت اداره این مجموعه دانشگاهی را ندارند چرا که درمورخ۹۸/۱۲/۱۹نامه شماره۸۱۱۶۴/۱۰رئیس دانشگاه آزاد دستور میدهد که بدون الزام به رعایت آئین نامه مبالغی برای مقابله با کرونا پرداخت گردد.
این سبک نامه چنان عجیب بود که متولیان اصلی مبارزه با کرونا را به تعجب واداشت چرا که حتی آنها یی که در خط مقدم مقابله با کرونا هستند از جمله گروه های جهادی،برای برداشت ها و پرداخت های مالی خود دستورالعمل های سفت و سختی دارند،حال یا رئیس دانشگاه آزاد با صدور آن بخشنامه قصد شوآف اجتماعی و رسانه ای داشته است با اینکه واقعا اطلاعی از کسری بودجه دانشگاه تحت مدیریت خود نداشته است و یا اینکه اصلا ممکن است در این مدت کوتاه به کسری بودجه رسیده است!
سوم:دانشگاه آزاد در طی یکسال گذشته و برخلاف عرف معمول از صندوق رفاه دانشجویی و صندوق بازنشستگی کارمندان اقدام به اخذ و استقراض مالی کرده است که تاکنون این مبالغ بازنگشته است که اگر مسئولین امر ادعای خلاف واقع دارند ارائه نمایند تا منتشر شود، اما سوال این است آیا اگر واحدی طبق استغاثه شما از سپرده های خود به پرداخت حقوق بپردازد در صورت سررسید بدهی های دیگر چه راهکاری برای آن اندیشیده خواهد شد؟ و یا اینکه اصلا چه تضمینی در بازپرداخت اینوجوه وجود دارد؟
چهارم:تمرکز دارایی و سرمایه ای اقدام نادرست مدیریت مالی آقای طهرانچی و یارانش بود که انگیزه در آمد زایی را از واحدها اخذ کرد و واحدها را به جای مولد بودن به یک سیستم مقروض تبدیل کرده است
پنجم:چگونه است که با خالی بودن بودجه و خزانه دانشگاه آزاد!، معاون تحقیقات و فناوری در مورخ ۹۸/۱۱/۱۹ در نامه شماره ۴۷۰۲۱/د/۹۸ درخواست واریز ۳۰۰میلیارد ریال در قالب بودجه تا پایان سال ۱۳۹۸ به حساب صندوق پژوهش و فناوری می نماید و حضرتعالی در هامش همان نامه خطاب به آقای مشکینی: اعلام موافقت مینمایید و البته عجیب تر آنکه به یکباره دانشگاه آزاد دقیقا کمتر از یک ماه از موافقت حضرتعالی برای پرداخت وجه مذکور در مورخ ۹۸/۱۲/۱۳ در نامه شماره ۸۰۷۲۲/۱۰ و کاملا غیر منتظره خطاب به ریاست بانک ملی شعبه دانشگاه آزاد اسلامی دستور می دهد حساب شماره ۰۱۰۶۰۶۱۰۱۰۰۰۵ بنام سازمان مرکزی-صندوق پژوهش و فناوری آن شعبه را به امضای ثابت آقای م.م و امضای متغیر آقای ر.د.ف و آقای ب.ن تغییر دهند و تاکید مینماید که برای دریافت و وصول چک صرف دو امضا کفایت میکند!
و اما نکته آخر روند مشکلات فعلی و آینده مالی دانشگاه با رویکردهای جدید مدیریت غیر بومی رئیس فعلی دانشگاه آزاد کاملا روشن و مبرهن بود
در حالیکه سازمان مرکزی دانشگاه در دوره های گذشته با تعداد کمتر از ۹۰۰ نفر و تعداد دانشجوی ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بخوبی اداره میشد در دوره مدیریت محمد مهدی طهرانچی با تعداد حدود ۱۹۰۰ نفر در حال اداره باشد و این در حالیست که تعداد دانشجو به ۱ میلیون دویست هزار کاهش یافته است بعبارت دیگر در مقابل کاهش درآمدها با افزایش هزینه ها از جمله خاصه خرجی های مدیر بظاهر انقلابی و یا توزیع سکه های طلا بین مدیران و حقوق های نجومی مواجه هستیم
با اینحال که ورودی هر ساله دانشگاه که قبل از طهرانچی حدود ۶۰۰ هزار دانشجوی جدید بود به یمن ناکارآمدی مدیران نوظهور در مقابل مدیران کاربلد گذشته به ۳۰۰ هزار نفر کاهش یافته است که این فرایند طی سه سال مدیریت یاران طهرانچی آینده دانشگاه را کاملا روشن و واضح به تصویر میکشاند
با اینحال علی رغم اینکه روند گسترش متوقف شد لیکن امید میرفت که وضع موجود را حفظ نمایند.
لیکن افزایش استخدام جدید کارکنان و هیات علمی مازاد در دو سال گذشته از یک طرف و افزایش هزینه های دانشگاه با خرید املاک جدید و رکورد افزایش حقوق و مزایای مدیران نوظهور وارداتی ونزدیکان طهرانچی و عدم انظباط مالی و تمرکز سرمایه دانشگاه و قبضه آن در سازمان مرکزی برخلاف رویه سی سال گذشته که در سه دهه موفق بود دانشگاه را در پرتگاه ورشکستگی و از هم پاشیدگی قرار داد،درحالیکه بنظر میرسد حداقل نقدینگی دانشگاه در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ حدود ۵ هزار میلیارد باشد و متوسط حقوق و مزایا یکساله نیز کمتر از همین مقدار قابل پیش بینی است.
پس چگونه است که هنوز ۵ ماه مانده به پایان سال تحصیلی معاونت اداری و مالی دانشگاه اظهار کسرس و یا عدم وجه برای پرداخت حقوق ماه اول سال را دارد؟ مگر نه اینکه قبلا طبق دستورالعمل ها حسابهای واحدها را تخلیه و متمرکز در سازمان مرکزی نکرده بودید؟
وجود حدود ۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد بودجه باقیمانده در کجاست؟
این اعلام و تلقین دروغین ورشکستگی بین اساتید و کارکنان جه هدفی را دنبال میکند؟
چرا به صورت شفاف در مورد منابع مالی با مردم و مطالبه گران صحبت نمیکنید؟
آقای طهرانچی شما و تک تک مدیران همراهتان در قبال هرگونه شکست این دستاورد انقلاب اسلامی باید پاسخگو باشید
یقینا هیات امنای دانشگاه آزاد که امین و مورد اعتماد حضرت آقا هستن باید به این بی انظباطی مالی و مدیریتی ورود کنند و هرگز اغماض در مقابل حقوق مردم جایگاهی ندارد!
رئیس دانشگاه آزاد بعنوان مسئول مستقیم این سوئتدبیر فاحش باید پاسخگوی دانشگاهیان و هیات امنا باشد.
اساتید با سابقه این دانشگاه عمدتا از نسل رزمندگان و یادگاران دفاع مقدس جانبازان و یا فارغ التحصیلان انقلابی در دوره خود بوده اند.
حساب و کتاب هر مدیری روشن و مبرهن است.
بحث نفوذ بحث مهمی در این دوران است که چگونه دانشگاهی که مسیر خود را بدون کمک مالی دولت در شرایط نسبتا خوب ادامه میداد به یکباره به آستانه فروپاشی و بحران حقوق و دستمزد می رسد؟
نیروهای واقعی انقلاب باید چشم و گوش خود را ببشتر باز کنند نفوذی ها با ادبیات و ظاهرا خودی وارد می شوند و یک سازمان را از درون تهی و نابود می کنند بظاهر مدیران با خامی فریب نخوریم.
براساس آمار موجود دانشگاه آزاد از زمان ریاست جاسبی تا اوایل دوران مدیریت حمید میرزاده ۱میلیون ۸۰۰ هزار نفر ورودی دانشجوی در ماه های مهر و بهمن در هر سال داشته است که در دوران مدیریت دکتر فرهاد رهبر و دکتر محمد مهدی طهرانچی این آمار به ۱میلیون ۲۰۰ هزار نفر کاهش پیدا میکند این بدان منعناست که در دوران دکترجاسبی،دکتردانشجو و دکتر میرزاده ورودی هر ترم در ماه های مهر و بهمن حدود ۶۰۰ هزار نفر بودهاست و آنهایی که در مهر ورود پیدا میکردند در یک سال به دلیل گذراندن ۲ ترم دوبار شهریه پرداخت کرده اند،اما در دوران مدیریت دکتر فرهاد رهبر و دکتر محمد مهدی طهرانچی در ماه مهر۲۲۰ هزار نفر و دربهمن ماه حدود ۸۰ هزارنفر که مجموعا میشود ۳۰۰ هزار نفر دانشجو جذب سالانه در دانشگاه آزاد که اگر میانگین دریافت ورودی های مهرماه که در بهمن هم شهریه می پردازند را به ازای هر نفر ۲میلیون چهارصد هزارتومان محاسبه کنیم مجموعه میشود ۵۲۸،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان فقط درآمد یکسال از دانشجو که با احتساب حقوق اعضای هیئت علمی و کارمندان که در ماه ۴۳۰ میلیارد میشود حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان در ماه باید در حساب جاری دانشگاه باقی بماند لذا با فارغ از هیاهوهای سیاسی دانشگاه آزاد اگر صرفا در هزینه کردها مدیریت دقیق انجام دهد،مدیریت مالی به صورت سیستماتیک در حال انجام است.
بررسی سهوی یا عمدی بودن این مدل از مدیریت کار پیچیده ایی نیست اما با عنایت به اینکه گروهی منفعت طلب و معاند برای لبخندهای ژکوند موزیانه ناشی از شکست دانشگاه آزاد به مدیریت نیروهای ارزشی و مذهبی توجه و تمرکز به این دانشگاه باید در اولویت قرار بگیرد
بزودی نیز با انتشار اسناد و پرونده های جدید به استراتژی جریان نفوذ در پوششی کاملا مذهبی و با جعل عناوین دستگاه های ارزشی و امنیتی روند خطرناک جریان نفوذ پرده برداری خواهیم کرد