به گزارش«رهوا».تهدیدات سایبری مثل تهدید آلودگی هوا، تهدید شماره یک برای همه کشورهای جهان است. در ایران، آلودگی هوا سالانه جان هزاران هموطن را می گیرد و میلیارد ها دلار به اقتصاد ضعیف کشور آسیب می زند. ما چاره ای نداریم که برای حفظ دارایی و ثروت ملی، نقش آفرینی آلودگی هوا در فقر ملی را کاهش دهیم.
آلودگی هوا و تصادفات جاده ای، سال به سال ثروت ملی ایرانیان را دود می کند. تعطیلی مدرسه و مهدکودک و دانشگاه بخاطر آلودگی هوا، یعنی پول دادن به معلم و استادی که کار نمی کند. یعنی بیکار کردن صدها صنعت وابسته. یعنی افزایش هزینه سلامت و درمان کشور و این فقر ملی را در پی خواهد داشت و سرمایه ها را دود می کند.
ما کشوری هستیم که برای درمان، خیلی هزینه می کنیم و اما برای سلامتی، هزینه نمی کنیم. شاهد به همین دلیل است که تعداد قنادی ها و فست فود فروشی ها در ایران، هر سال افزایش می یابد و تعداد داروخانه نیز ایضا! آلودگی هوا، فقر سلامتی را در پی دارد و تهدید جدی اقتصاد و سلامت ایران در دهه سوم قرن بیست و یکم خواهد بود.
البته مافیای پزشکی از این فضای بلبشو، نهایت استفاده خواهد را برد و هر چقدر مریض بیشتر شود، سود بیشتر می کند. مثل شرکت های دارویی که در فضای تحریمی ایران، بازار عالی برای محصولات خود پیدا کردند و این را سهامداران صبور شرکت های دارویی در چند سال اخیر خیلی خوب درک کرده اند.
خسارت آلودگی هوا در ایران، سالانه ۳۶۰۰ میلیون دلار است. معادل ۲.۵ درصد درآمد ناخالص ملی. مثل این که ۲ ماه نفت را فروختیم و پولش را آتش زدیم. هوایی برای نفس کشیدن از تبریز تا تهران نیست. تعداد مردگان در بهشت زهرا، هر روز بیشتر می شود.
اسماعیل کهرم استاد دانشگاه در روزگار آلودگی هوا، نقل جالبی دارد:
شهردار تهران درحالی از اينکه راهی غير از کنترل آلايندهها نداريم سخن میگويد که ایکاش میدانست ايرانخودرو با پيش فروش ماشينهای يورو ۴ از اول فروردين، آلايندگی را چندين برابر میکند. ماشينهايی که طبق رای سازمان حفاظت محيط زيست در ۱۳۹۶ که در مورد هوای پاک تصويب شد، ايرانخودرو و… تعهد کردند ماشينهای يورو ۴ را نفروشند و پيش فروش نکنند.
اما پيش فروش کردند که الان سازمان حفاظت محيط زيست قصد شکايت از اين خودروسازيیها را دارد. «پيشفروش آلايندهها» تيتر بزرگ همشهری است که به همين نکته اشاره دارد. غير از اين، بنا به گفته روزنامه ديگری، تعداد مسافرين بیاندازه زياد و تعداد واگنها بیاندازه کم است.
از مردم می خواهيم از وسايل نقليه عمومی استفاده کنند اما امکان آن وجود ندارد. مردم تحت فشار، ازهم انواع بيماریها از جمله آنفلوآنزا ميگيرند و بعضا مورد دستبرد سارقين قرار میگيرند و اشياء باارزش خود را از دست میدهند و شايد بهصرفه باشد که با ماشين شخصی خود تردد کنند تا متضرر نشوند.
واگنهای مترويي که در گمرک گير کرده و دولت آن را ترخيص نمیکند تا اقلا مترو حرکتی داشته باشد. واگنهايی که ترخيص نشده ولی گفته ميیشود میخواهيم تا پنج سال ديگر هواپيما مسافری بسازيم!
مردم اکنون گروگان «بی تدبیری» مجموعه ای شده اند که ۴۲ سال است با ضعف شایسته سالاری و مدیریت علمی، دست و پنجه نرم میکند. مجلس و دولت خیلی به فکر نیستند. نمونه اش این است: رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی دیروز با بیان اینکه «راهکارهای خوبی برای کاهش آلودگی هوا اتخاذ شده»، تأثیر این اقدامات را کند توصیف میکند! نامه نگاری ها هم بی فایده است!