به گزارش«رهوا».به دنبال سقوط بنی صدر، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که با حمایت های بنی صدر کمال استفاده را برده و تشکیلات خود را گسترش داده بود، رسماً به فعالیت های تروریستی و اقدامات براندازی، دست زد. در رأس اهداف تروریستی منافقین، حزب جمهوری اسلامی و سران آن بود. فاجعه عظیم انفجار حزب جمهوری اسلامی و شهادت دبیرکل حزب آیت الله بهشتی و ۷۲ تن از یاران رده اول انقلاب در ۷ تیرماه ۱۳۶۰ از جمله این اقدامات تروریستی است.
حزب جمهوری اسلامی ایران
یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ ش، شماری از برجستهترین شخصیتهای علمی، مذهبی و سیاسی ایران که در پیروزی انقلاب اسلامی نقش مهمی داشتند و از یاران نزدیک حضرت امام خمینی محسوب میشدند حزب جمهوری اسلامی را تأسیس کردند. پس از اعلام تأسیس، پرسشنامه و برگه درخواست عضویت به همراه طرح اساسنامه و مرامنامه حزب درسطح وسیع و از طرق گوناگون پخش شد و حزب شروع به عضوگیری کرد. به گفته رهبران حزب، در روز اول ثبت نام، بیش از هشتاد هزار نفر برای عضویت، به مراکز حزب در سراسر کشور مراجعه کردند. دکتر باهنر، صد روز پس از تأسیس حزب، مواضع آن را در مسائل سیاسی، اعتقادی، اقتصادی و فرهنگی بیان داشت و تعداد اعضای حزب را تا آن روز، دو میلیون نفر ذکر کرد. هدف این حزب، ایجاد یکپارچگی و همکاری هرچه بیشتر نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی، سامانبخشیدن به حکومت اسلامی و پایهگذاری دولت جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی بود. در بین نخستین مُؤسِّسان حزب جمهوری اسلامی، حضرات آیات: شهید سید محمد حسینی بهشتی، سید علی خامنهای، اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و محمدجواد باهنر حضور داشتند. آنان با همفکری و همکاری شماری دیگر از نیروهای انقلابی توانستند در دورهای حساس و سرنوشتساز از تاریخ انقلاب اسلامی، در تدوین قانون اساسی و تشکیل ارکان نظام اسلامی، دفاع از مبانی فکری جمهوری اسلامی و تبیین اندیشهها و برنامههای مترقی اسلام برای رشد و کمال جامعه اسلامی و نظام مردسالاری دینی در برابر اندیشههای مارکسیستی، لیبرالی و ملیگرایی، نقشی مهم ایفا کنند. از همین رو، احزاب و گروههای منحرف و وابسته به بیگانگان و پشتیبانان خارجی آنان، با حزب جمهوری اسلامی و رهبران آن به مخالفت پرداخته و در دفعات متعدد، افراد مهم و مؤثر حزب و انقلاب را به شهادت رساندند. این حزب در ۱۱ خرداد سال ۱۳۶۶ ش به درخواست اعضای شورای مرکزی آن و موافقت امام خمینی(ره)، فعالیتهای خود را رسماً تعطیل کرد.
اینفوگرافی حزب جمهوری اسلامی ایران
برای تصویر در سایز بزرگتر کلیک کنید
آخرین جمله شهید بهشتی قبل از انفجار
حجتالاسلام مهاجری با اشاره به جلسات برگزار شده در روز هفت تیر میگوید: من و آقای درخشان و آقای صادق اسلامی وارد جلسه شدیم که این دو نفر شهید شدند و من مجروح شدم. وقتی وارد جلسه شدیم آقای بهشتی مقداری از صحبتهایشان را کرده بودند. جملهای که من بعد از نشستن در جلسه از آقای بهشتی شنیدم این بود که گفتند: «این بار ما باید کاری کنیم که یک مهره آمریکا رئیسجمهور ما نباشد.» همین جمله را که گفتند آنجا منفجر شد. در همان مرحله اول هم به شهادت رسیدند و کار اصلی که بمب کرد در واقع به شهادت رساندن ایشان بود. بعد این انفجار سقف را پایین آورد و عدهای زیر سقف رفتند. یک مقدار هم ترکشها از جمله ترکشی که آمد به طرف آخر سالن و به من خورد قسمت چپ صورت را متلاشی کرد و چشم چپ را از بین برد و بعضیهای دیگر با همین ترکشها یا زخمیشدند یا به شهادت رسیدند، ولی عدهای هم در اثر ریزش سقف، زیر سقف رفتند و به شهادت رسیدند.
شهدای هفتم تیر ۱۳۶۰ در یک قاب
فاجعه هفتم تیر به روایت اسناد
محمد جواد قدیری عضو کادر مرکزی سازمان و از طراحان اصلی انفجار مسجد اباذر ، « در روز چهارم تیر [۱۳۶۰] به دوستان خود با اطمینان خبر میدهد که روز هفتم تیر ، کار یکسره خواهد شد . » ( قدیریان ، خاطرات : ص ۱۷۹ )
وی روز ششم تیر نیز قبل از فرار از کشور « به بعضی از متهمین [ عضو سازمان ] که مجدداً دستگیر شده اند گفته بود که فردا یعنی روز ۷/۴/۶۰ کار نظام اسلامی تمام است . » ( قدیریان ، خاطرات : ص ۱۷۹ پانوشت)
فاجعه انفجار در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی بزرگترین ضربه ای بود که تروریسم از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بدان وارد آورده بود . به رغم عریان بودن انگیزه ها و نحوه عملکرد سازمان که حتی از پیش از تحقیقات هم برا ی مردم روشن بود ، به علت ابعاد و آثار گسترده داخلی و بین المللی این اقدام ، سازمان مسئولیت انفجار ۷ تیر را صریحاً اعلام ننمود . ضمن اینکه تلویحاً و با کنایه روشن تر از تصریح آن را به خود نسبت می داد .
انجمن دانشجویان مسلمان آمریکا که در سال ۶۰ و ۶۱ نقش ستاد سازمان در آمریکا را ایفا می کرد و مواضع آن را انتشار می داد ، در اطلاعیه خود چنین اعلام نمود : « … انفجار ستاد حزب [ جمهوری اسلامی ] و متلاشی شدن بهشتی … مرگ بهشتی همان خواست به حق توده های مردم بود . » ( اطلاعیه شماره ۴۸ انجمن دانشجویان مسلمان آمریکا مورخ ۲ جولای ۱۹۸۱ ( ۱۴ تیر ۱۳۶۰ ) )
رجوی در جمع بندی یکساله و موسی خیابانی نفر دوم سازمان ، در نوار تحلیل تاریخچه سازمان ، که اندک زمانی پیش از کشته شدنش در بهمن ۶۰ ضبط کرده بود ، هر دو – به نوعی – از « ضربه مهلک » و « ضربه اول » ( و مانند این تعبیرها ) بعد از ۳۰ خرداد ، سخن راندند . خیابانی با اشاره به آغاز جنگ مسلحانه توسط سازمان پس از ۳۰ خرداد ۶۰ ، در باره انفجار حزب جمهوری اسلامی می گوید :
…. صدای مهیب انفجار درست رأس ساعت ۹ یکشنبه شب ، هفتم تیر ماه ، بلند شد . صدائی که نه تنها در سراسر ایران ، بلکه در سراسر جهان طنین انداخت و شاید بتوان گفت که از فردای آن روز ، رژیم [ امام ] خمینی دیگر مرده است . ( نشریه مجاهد ، ش ۱۳۱ : ص ۲۴ )
وی در ادامه ، با تشبیه سازمان به یک جوان ، انفجار ۷ تیر را سیلی محکم آن جوان به رژیم جمهوری اسلامی توصیف می کند . ( نشریه مجاهد ، ش ۱۳۱ : ص ۲۴ )
همچنین در یک جمع بندی درون سازمانی در شهریور ۶۰ ، از فاجعه ۷ تیر به این تعبیر ذکر می شود : « ضربه جبران ناپذیر بر پیکر ارتجاع به عنوان مرحله جدید مبارزه که در اثر آن رژیم قادر به راست کردن کمرش نخواهد بود . » ( تروریسم ضد مردمی : ص ۴۳ )
مسعود رجوی ، در جمع بندی یکساله ، با اشارات و تأکیدات بسیار به مخاطبان می رساند که فاجعه ۷ تیر را سازمان مرتکب شده است . وی با مرحله بندی کردن جنگ مسلحانه علیه جمهوری اسلامی می گوید :
در مرحله اول نوبت « سران سیاسی » بود . قبل از هر چیز ، شاه مهره ها هدف بودند . ( چه باید کرد ؟ ص ۵۷ ، به نقل از رجوی ، جمع بندی یکساله …: ص ۱۰۹ )
… ما در فاز نخستین تهاجممان ، با عمل بزرگ شروع کردیم ؛ و در رأس همه ، عملیات تاریخی « الله اکبر » ، که این اسم هم پیشاپیش برایش گذاشته شده بود ، جای موسی خالی … یک مرحله را پیش بردیم . کدام مـرحله ؟ بـی آینـده کـردن رژیـم و سلب ثبـات از آن … خلاصـه در یـک کـلام : کـار کسی جـز مجاهـدیـن نبـود … کار در مجموع حساب شده و برنامه ریزی شده بود … ( رجوی ، جمع بندی یکساله …: صص ۱۱۷ – ۱۱۸ . نشریه مجاهد ، شماره ۱۵۸:ص ۲ )
در فروردین ۶۲ سرمقاله نشریه مجاهد آشکار ساخت که « از فردای ۳۰خـرداد سال ۶۰ در نشست دفتـر سیاسی سازمان » بحث و تصمیم گیـری در باره « نخستین عمل بزرگ » آغاز می شود و « هدف های این عملیات » دارای چهره و هویت مذهبی بوده اند . ( نشریه مجاهد ، ش ۱۴۶ : ص ۲۷ )
این اشارات کاملاً روشن می سازد که انفجار هفتم تیر در دفتر سیاسی سازمان بحث و تصویب شده و با توجه به اشاره رجوی به هنگام یادکرد از آن عملیات ، می توان حدس زد که نقش خیابانی در انجام این عملیات مهم تر و برجسته تر از سایرین بوده است . چند مورد دیگر از اعترافات سازمان به انجام عملیات تروریستی هفتم تیر به این شرح است :
اولین شماره نشریه مجاهد که پس از ۴ تیر ۶۰ تعطیل شده بود و یک سال و نیم بعد در آذر ماه ۶۱ در خارج کشور منتشر گردید ، در سرمقاله خود در باره استراتژی جنگ مسلحانه و ترور سران کشور تحت عنوان « ضربات اول » چنین می نویسد.
….. در مرحله اول این استراتژی ، ضربه یا ضربات تعیین کننده اول و یک فاز تهاجمی – تهاجم هر قیمت – و تشکیل آلترناتیو را در دستور کار قرار دادیم … در مـرحله اول … بـار کیفـی پیشبـرد عملیـات نظامـی ، از آنجا کـه از پیچیـدگـی بسیـار بـالائـی بـرخـوردار بود ، بـه عهده مسئـولیـن رده بـالای سـازمـان قـرار داشت . ( نشریه مجاهد شماره ۱۲۹ :صفحات ۲ و ۲۷ )
نشریه سازمان در تحلیلی فاجعه هفتم تیر را این گونه تبیین کرد هاست :
… از بین رفتن ۷۰ درصد کادر رهبری و ارکان حکومتی اش در نقاط مختلف کشور و بی آینده شدن مطلق رژیم ، دقیقاً محصول مقاومت انقلابی مسلحانه و به خصوص مرحله اول استراتژیک آن بوده است … او ( بهشتی ) [ پرانتز مربوط به متن اصلی است . ] تنها شاه مهره ای بود که می توانست آینده رژیم را … تصمین نماید ( و در همین جاست که عظمت انقلابی و سرنوشت ساز مرحله اول استراتژی مقاومت روشن می شود . ) …. مسعود رجوی در جمع بندی یکساله مقاومت مسلحانه … چنین می گوید : مجاهدین در اولین ضربه شان جائی برای تثبیت رژیم نگذاشتند . ( نشریه مجاهد ، ش ۱۲۹ : ص ۱۷ )
مسعود رجوی در مصاحبه با نشریه الوطن العربی در دی ماه ۶۱ که ترجمه آن توسط ارگان سازمان نیز منتشر گردید گفت :
دستاورد سال اول مبارزه مسلحانه ما بسیار بود تا حدی که رژیم امروز بی آینده شده است … کلیه کاندیداهای رهبری پس از خمینی یعنی مقاماتی که می توانستند رهبری رژیم کنونی را بعد از او به دست گیرند ، … علاوه بر آنها دو هزار نفر دیگر از آخوندهای حاکم و سایر مسئولین رژیم نیز … به هلاکت رسیده اند . (نشریه مجاهد ، شماره ۱۳۶ : ص ۷ )
بیش از یک دهه بعد هفته نامه عرب زبان الوطن العربی نوشت :
… سازمان سیا با کمک مزدوران خود در داخل [ ایران ] توانست یک محل گردهمائی را منفجر کند که در آن رویداد ، بین ۷۰ تا ۸۰ نفر از سران رژیم و در رأس آنها محمد بهشتی کشته شدند … ( الوطن العربی ، مورخ ۱۹/۳/۱۹۹۳ )
در گـزارش وزارت خـارجـه آمـریـکا در بـاره سـازمـان که در سال ۱۹۹۴ میلادی ( ۱۳۷۳ شمسی ) انتشار یافت نیز صراحتاً مسئولیت انفجار هفتم تیر بر عهده آن سازمان گذارده شده است :
مجاهـدیـن مـوجـی از بمـب گـذاری و تـرور را علیـه رژیـم خمینی آغـاز نمودنـد که تا امـروز نیـز طنین انداز است . شاخص تـریـن حمله در تاریخ ۲۸ ژوئن ۱۹۸۱ [ = ۷ تیر ۱۳۶۰ ] رخ داد و ایـن زمانـی بود که دو بمب مرکز حزب جمهوری اسلامی ( حزب روحانیون ) را از هم متلاشی کرد و منجر به کشته شدن ۷۴ تن از رهبران ارشد رژیم گشت . من جمله رهبر حزب جمهوری اسلامی ، آیه الله بهشتی ، ۴ وزیر ، ۲۷ نماینده مجلس ( بال شکسته : ص ۱۵ )
علی فراستی از اعضای قدیمی و جدا شده سازمان در شرح چگونگی اقدام سازمان به انفجار هفتم تیر ، تأکید کرد که شوروی پشتیبانی این عملیات را بر عهده داشته است :
انفجار حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰ شوک سهمگینی بر رژیم بود و حکومت شوروی ، آمریکا را منشأ انفجار اعلام کرد . ( کتاب « اتحاد شوروی و ایران انقلابی » نوشته ا . یودفات ، لندن ۱۹۸۴ ، ص ۱۱۶ ) این اقدام مجاهدین ، هیچ کمکی به خودشان نکرد بلکه ناخواسته کمک بزرگی به استراتژی شوروی کرد … در تحقیقات مؤسسات جرم شناسی آمریکا مشخص شد که بمب به کار رفته در انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی از نوع « گاز متراکم » بوده است که به تازگی توسط آمریکائیها کشف شده بود ولی شوروی ها توانسته بودند به آن دست یابند . ساختن چنان بمبی با آن فرمول پیچیده مطلقاً در توان یک گروه چریکی نبوده است و تنها امکان ، رسیدن آن از طریق شوروی به مجاهدین بوده است . لازم به توضیح است که مسعود رجوی در سال ۱۳۶۰ در جلسات خصوص در پاریس تأیید کرده بود که تکنولوژی این انفجار را در اختیار نداشته است . ( فراستی ، مبارزه مسالمت آمیز … : ص ۷۱ )