به گزارش«رهوا».شبکههای اجتماعی از مؤثرترین ابزارهای دستکاری افکار عمومی در دنیای امروز محسوب میشوند. میلیاردها کاربر از سراسر جهان به هر یک از این شبکهها دسترسی دارند و انتشار اخبار و اطلاعات در آنها به معنای ارتباط همزمان با صدها میلیون نفر در آن واحد است. در حالی که تا چند سال پیش، فیسبوک به عنوان رایجترین شبکه اجتماعی محسوب میشد، اکنون توئیتر توانسته است بخش عمدهای از کاربران فیسبوک را به سوی خود جذب کند. این شبکه اجتماعی با نوآوری و ایجاد محدودیت در تعداد کاراکترهای مجاز در هر پیام ارسالی، به انتقال سریعتر و حتی شتابزده اطلاعات کمک و توجه کاربران بیحوصله امروزی را به خود جلب کرد. در حال حاضر بخش قابلتوجهی از کاربران فضای مجازی اخبار و اطلاعات روزمره خود را نیز از شبکههای اجتماعی و به ویژه توئیتر دریافت میکنند و ذهنیت و تحلیلهای سیاسی و اجتماعی خود را نیز حول محور همین اطلاعات شکل میدهند.
در همینباره بخوانید:
›› براندازی در ایران به سبک ترامپ: ایجاد نارضایتی با پروپاگاندا
تأثیرگذاری شگفتانگیز شبکههای اجتماعی روی افکار عمومی انگیزهای شد تا خیلی زود موضوع سوءاستفاده از این شبکهها پیش بیاید و پای معضل همیشگی انتشار «اخبار جعلی» ( Fake News ) به آنها باز شود. حجم گسترده اطلاعاتی که هر کاربر در فضای مجازی دریافت میکند، موجب میشود تا وظیفه راستیآزمایی درباره این اطلاعات روزبهروز کمرنگتر شود و به این ترتیب افراد، نهادها و حتی دولتهای سودجو به راحتی میتوانند با انتشار اخبار یکسویه، جهتدار و مغرضانه، افکار عمومی کاربرانِ نه تنها یک کشور، بلکه تمام نقاط جهان را تحت تأثیر قرار دهند. در گزارش پیش رو به بررسی یکی از مواردی میپردازیم که در آن رسانهها و بهاصطلاح ارتش سایبری اپوزیسیون با استفاده از شبکه اجتماعی توئیتر به دنبال انتشار اخبار جعلی و دستکاری افکار عمومی هستند.
ارتباط آمدنیوز با هشتگهای «تحریم صداوسیما» و «حمایت از نشست لهستان»
«جف گُلبِرگ» فعال و کارشناس رسانههای اجتماعی روز دوشنبه، ۸ بهمن ۹۷، در یک رشته توئیت در صفحه توئیتر خود، موضوع جالبی را بررسی کرد. این کاربر آمریکایی توئیتر که سال ۲۰۱۶ به عنوان یکی از تأثیرگذارترین کاربران شبکه اجتماعی «پریسکوپ» (بخشی از توئیتر) نامزد دریافت «جایزه شورتی [۱]» شده بود [۲] (جایزهای که سالانه به کاربران شبکههای اجتماعی به خاطر انتشار پیامهای «کوتاه» و تأثیرگذار تعلق میگیرد)، در رشته توئیت خود فعالیت مشکوک برخی کاربران توئیتر را بررسی میکند که ظاهراً ایرانی هستند اما هشتگهای ضدایرانی را ترویج کردهاند. گلبرگ در اولین توئیت این رشته توئیت مینویسد:
۹۵۰۰ توئیت اخیر را که از هشتگ IraniansWantIRIBban # [= «ایرانیها خواهان تحریم صداوسیمای ایران هستند»] استفاده کرده بودند، بررسی کردم. ۱۰,۲۰۰ حساب کاربری، این توئیتها را منتشر کرده، بازنشر داده، یا در آنها مِنشِن [= ذکر] شده بودند. بسیاری از حسابهای کاربریای که این هشتگ را منتشر کردهاند، همان حسابهایی هستند که از هشتگ WeSupportPolandSummit # [= «ما از نشست لهستان حمایت میکنیم»] نیز استفاده میکنند [۳].
در همینباره بخوانید:
آماری که گلبرگ ارائه داده است به وضوح نشان میدهد اپوزیسیون، و به طور خاص افرادی که خود را با افتخار «برانداز» معرفی میکنند، بار دیگر ارتش سایبری خود را به توئیتر اعزام کردهاند و به شدت مشغول فعالیت هستند. ارتباط میان هشتگهای تحریم صداوسیما و حمایت از نشست لهستان، با بررسی برخی واقعیتها جالبتر هم میشود: هر دوی این هشتگها ارتباط مستقیمی با فعالیتهای «آمدنیوز» دارند. آمدنیوز یکی از رسانههای ضدانقلاب و برانداز است که از ماهها پیش روی تحریم صداوسیما توسط مردم کار کرده و اخیراً نیز با طرح موضوع برگزاری نشستی ضدایرانی در کشور لهستان، به شدت از این نشست ذوقزده شده است. اگرچه آمدنیوز بارها و بارها علیه صداوسیمای ایران دست به پروپاگاندا زده است، اما در اینجا به یکی از موارد مهم آن اشاره میکنیم. این کانال تلگرامی ضدایرانی در یکی از پستهای خود تحت عنوان «چگونه در برابر رژیم به نافرمانی مدنی دست بزنیم؟»، در تاریخ ۱۹ مردادماه ۹۷، علاوه بر دعوت به خشونت و درخواست از مردم برای افزایش فعالیتهای فردیشان، خواهان «تحریم صداوسیما و خودداری از خرید روزنامهها و مجلات» نیز میشود [۴].
از سوی دیگر، در حالی که دستورکار نشست روزهای آتی در شهر ورشوی لهستان کاملاً ضدایرانی است و حتی کشورهایی مانند روسیه نیز از حضور در این نشست انصراف دادهاند، آمدنیوز همچنان به شکلی جدی [۵] از این نشست حمایت میکند [۶]، چراکه پیامد این نشست ضدایرانی را براندازی در ایران میپندارد. صرفنظر از مفاهیمی مانند میهنپرستی و وطنفروشی، حمایت آمدنیوز از نشست ورشو و دعوت از اعضای کانال تلگرامیاش برای انتشار هشتگی با همین مضمون، نشان میدهد این رسانه اپوزیسیون نقش مهمی در ایجاد توهم «حمایت مردمی از نشست لهستان» دارد. توهمی که از یک کانال (که با حمایت مستقیم تلگرام و سرویسهای امنیتی تا کنون به فعالیت ضدایرانی خود ادامه داده است) آغاز با همراهی دهها هزار حساب کاربری جعلی دیگر حمایت میشود.
ربات به جای آدم؛ ارتش سایبری یا سیاهیلشکر توئیتری؟
گلبرگ در ادامه رشته توئیت خود، برخی آمارهای دیگر را هم درباره «کاربران» استفادهکننده از هشتگهای تحریم صداوسیما و حمایت از نشست ورشو بیان میکند که نشان میدهند رشته توئیتهای حاوی این هشتگها سر درازی دارد. گلبرگ در توئیت دوم خود ۱۲ حساب کاربریای را فهرست میکند که بیش از بقیه در توئیتهای مذکور تکرار شدهاند [۷]. در کنار این اسامی، تاریخ ایجاد حسابهای کاربری، آمار روزانه توئیتها و برخی آمارهای دیگر نیز در جدولی آورده شده است. بسیاری از این کاربران پیش از این هم به عنوان سیاهیلشکر سایبری رژیم صهیونیستی فعالیت کردهاند و البته برای کاربران قدیمی توییتر شناختهشده هستند.
این فعال رسانهای آمریکایی در ادامه رشته توئیت خود، اشاره میکند که ۲۱۵ حساب کاربری از حسابهای کاربریای که هشتگهای مربوط به تحریم صداوسیما و نشست ضدایرانی لهستان را به کار بردهاند، هرکدام بیش از ۱۰۰ توئیت در روز منتشر کردهاند [۸]. این آمار یعنی این کاربران به طور متوسط، دستکم هر ۱۴/۴ دقیقه، یک پیام در توئیتر منتشر کردهاند؛ رفتاری که بسیار شبیه به رفتار «ربات» های توئیتری است. گلبرگ فهرست تمامی ۲۱۵ حساب کاربری مشکوک را همراه با برخی آمارها درباره آنها، از تعداد دقیق توئیتهای آنها در هر روز، را آورده است [۹]. بررسی این آمار نتایج بسیار جالبی به دنبال دارد. اولین «کاربر» در این فهرست، به طور متوسط در هر روز بیش از ۱۲۱۳ پیام در توئیتر منتشر میکند. چگونه ممکن است یک انسان عادی در هر ۱/۲ دقیقه، یک پیام در توئیتر ارسال کند؟ اما مسئله به همینجا هم ختم نمیشود.
جف گلبرگ در چهارمین و آخرین پیام از رشته توئیت خود یک آمار جالب دیگر را نیز ذکر میکند: ۴۸۷ عدد از حسابهای کاربری استفادهکننده از هشتگهای تحریم صداوسیما و نشست ورشو، تنها در کمتر از یک ماه گذشته، یعنی در ۲۸ روز آغازین سال جدید میلادی ایجاد شدهاند [۱۰]. این کارشناس و تحلیلگر شبکههای اجتماعی، فهرست تمامی حسابهای کاربری ایجاد شده از ابتدای سال ۲۰۱۹ میلادی را نیز در جدولی همراه با تاریخ دقیق ایجاد، آمار توئیتهای روزانه، شمار افراد دنبالکننده آنها و برخی اعداد و ارقام دیگر منتشر کرده است [۱۱]. در میان این آمارها و اعداد و ارقام نیز موارد جالبتوجهی به چشم میخورد. به عنوان نمونه، برخی از این نامهای کاربری کاملاً تصادفی به نظر میآیند که نشاندهنده ربات بودن آنهاست. آیا قابلتصور است که یک کاربر انسانی برای خود نام کاربریS۷AEk۳AOJanxXIc یا Csrp۲AUQ۲WrPfCB یا ۶۹ s۷KyIxuxREVsP یا مواردی مشابه با اینها را انتخاب کند؟ نکته قابلتوجه دیگر اینکه بسیاری از همین حسابهای کاربریای که در همین روزهای اخیر ایجاد شدهاند، هرکدام صدها پیام در روز در توئیتر منتشر میکنند.
لزوم توجه و برنامهریزی برای شبکههای اجتماعی
مواردی که در بالا ذکر شد، حکایت از فعالیتهای گسترده عاملان اپوزیسیون در جهت براندازی با استفاده از ابزارهای نرم، مدرن و به شدت تأثیرگذار دارد. اگرچه بخش مهمی از این فعالیتها با جمعآوری آمارهایی مانند آنچه که گلبرگ به آنها اشاره کرده، قابلافشاست، اما کاربرانی که در فضای مجازی با این پیامهای مغرضانه مواجه میشوند، لزوماً آموزشها و آمادگیهای لازم برای دیدن پشت پرده این فعالیتها را ندارند. به عبارت دیگر، گروههای ضدایرانی با استفاده از ظرفیتهای فنی، مانند ایجاد رباتهای توئیتری، به دنبال تأثیرگذاری روی افکار عمومی است و اگر مسئولین کشور هرچه زودتر به فکر مقابله با این تکنیکهای جدید نیفتند، رفتهرفته بخش قابلتوجهی از کاربران فضای مجازی فریب این نوع پروپاگاندا را خواهند خورد.
مسئله شبکههای اجتماعی در ایران با توجه به محدودیتهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، پتانسیل تبدیل شدن به مسئلهای غیرقابلحل را دارد. اگرچه بخشی از فعالیتها در شبکههای اجتماعی مسلماً با فرهنگ ایرانی-اسلامی مردم ایران سازگاری ندارد، اما موضوع فیلترینگ و تلاش برای قطع دسترسی کاربران ایرانی به این شبکهها نیز به نوبه خود چالشهای متعددی را ایجاد کرده است.
به عنوان نمونه، در حالی که کاربران و فعالان وابسته به جریانهای ضدایرانی در شبکههای اجتماعی به شدت فعال هستند و مخاطبان داخلی و خارجی آنها نیز به لطف (یا بدون نیاز به) دسترسی به ابزارهای ضدفیلترینگ میتوانند به فعالیتهای آنها پر و بال بدهند و تأثیر اطلاعات و اخبار جعلی آنها را چندبرابر کنند، کاربرانی که در داخل ایران توانایی و تمایل به حمایت از جمهوری اسلامی و مقابله با این فعالیتهای مغرضانه را دارند، متأسفانه با سدی هرچند قابلنفوذ به نام فیلترینگ مواجهند.
به نظر میرسد موضوع شبکههای اجتماعی با توجه به نفوذ گستردهشان در میان مردم و پیامدهای آنها برای کشور نیاز به یک بررسی دقیق و کارشناسیشده و سپس یک اقدام قاطع و حسابشده دارند. با توجه به تعمدی که برای انتشار اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی در کار است و تمایلی که در مسئولان اکثر این شبکهها برای حذف یا مقابله با این اخبار جعلی در کار نیست، قطعاً امکان حذف اخبار جعلی از شبکههای اجتماعی وجود ندارد. با این وجود، با برنامهریزی درست و ارائه آموزشهای کافی به مردم، میتوان گامهای مهمی در جهت مقابله مردمی با اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی و یا دستکم کاهش تأثیرپذیری کاربران ایرانی فضای مجازی از اخبار جعلی و هدفمندی برداشت که در این شبکهها منتشر میشود.
[۳] Pulled ۹.۵K recent tweets which include #IraniansWantIRIBban… Linkhttps://bit.ly/۲G۷gl۲E
انتهای پیام