به گزارش«رهوا».مذاکرات بین ایران و گروه ۱+۴ در حالی قرار است در ماه نوامبر به صورت رسمی آغاز شود که طرف امریکایی به عنوان اولین ناقض برجام بعد از اروپاییها در تلاش است با اعمال فشارهای بینالمللی و ارتباطگیری مجدد با اروپاییها، سیاست مذاکره برای مذاکره را احیا کند؛ سیاستی که طی هشت سال گذشته بارها توسط امریکاییها برای تضییع منافع ملی ایران به کار گرفته شده است و اتفاقاً دستاوردهای مهمی را هم برای طرف غربی به ارمغان آورده که نمونه روشن آن تعطیلی صنعت هستهای و حفظ ساختار تحریمهای ضدایرانی و البته فربه شدن آن است.
امریکاییها که انواع و اقسام تحریمهای ضدایرانی را در طول سالهای اخیر به کار گرفتهاند، طی روزهایی که مذاکرهکنندگان ایرانی و اروپایی در تلاش برای احیای مذاکرات هستهای بودهاند نیز تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کردند که بر اساس آن چهار فرد و دو نهاد را به لیست تحریمهای خود اضافه کردند. جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده امریکا همچنین روز گذشته در بیانیه مشترک با امانوئل مکرون درباره برجام مدعی تفاهم بر سر برنامه هستهای ایران شد که در بخشی از این بیانیه آمده است: «بایدن و مکرون بر ضرورت تضمین عدم توسعه سلاح هستهای یا دستیابی به آن توسط ایران تأکید کردند.»
اقدام مثبت تیم مذاکرهکننده
به نظر میرسد اقدام طرف ایرانی برای آغاز مذاکرات هستهای صرفاً با کشورهای ۱+۴ به مذاق امریکاییها خوش نیامده است چراکه در مذاکراتی که در هفتههای پایانی دولت تدبیرو امید در جریان بود، طرف ایرانی در هتلی در شهر وین اتریش با طرف امریکایی مذاکرات نسبتاً طولانی را انجام داد و بعد از گذشت قریب چهار ماه، تیم جدید وزارت خارجه کشورمان ترجیح داده است برخلاف روال سابق، طرف امریکایی را از فرایند مذاکرات کنار بگذارد. طرف امریکایی برای جبران عملیات روانی به اقداماتی دست زده است که نشان دهد کشورهای اروپایی و به خصوص فرانسه همچنان پای منافع مشترک خود با امریکا ایستادهاند و فشار بر جمهوری اسلامی ایران را اولویت خود میدانند.
سیاست مورد اشاره دستگاه دیپلماسی کشور به نظر میرسد بر اساس واقعیت موجود در دوران پسابرجام اتخاذ شده است چراکه ایالات متحده امریکا ارادهای برای اجرای تعهدات مندرج در برجام نداشته و پسزمینه همه رفتارهای بینالمللی خود را با ایران تحت عنوان «تحریم» قرار داده است. بر همین اساس گرفتن تضمین توسط تیم ایرانی و پافشاری روی آن عقلانیترین گزینهای است که میتواند شرایط را به نفع طرف ایرانی تا حدودی تغییر دهد.
تناقض رفتار با گفتار
اینکه جک سالیوان، مشاور امنیت ملی امریکا از حسننیت طرف امریکایی برای آغاز مذاکرات هستهای سخن به میان میآورد هیچ سنخیتی با مواضع و رویکرد کشور متبوعش طی سالهای اخیر ندارد. سالیوان ضمن تأکید بر حسننیت طرف امریکایی میگوید: «همچنان فرصتی برای حل و فصل دیپلماتیک مسئله ایران وجود دارد. ما از اقداماتی که آنها (ایرانیان) از زمان خروجشان از برنامه جامع اقدام مشترک اتخاذ کردهاند، مضطرب و نگرانیم.» وی در حالی ایران را ناقض برجام معرفی میکند که در ادامه از لزوم مذاکرات مجدد سخن به میان میآورد: «اولویت اول و اصلی ما بازگشتن به میز (مذاکره) است. پس از چهار سال «تفرقه» تحت ریاست جمهوری دونالد ترامپ، جو بایدن قصد دارد با شرکای اروپایی به منظور برخورداری از «جبهه مشترک» در سیاستشان در قبال ایران هماهنگی داشته باشد. ما باور داریم همچنان فرصتی برای حلوفصل دیپلماتیک این مسئله وجود دارد.».
اما جماعتی در داخل ایران بدون توجه به تجربیات تلخ طی هشت سال اخیر که پیامدهای اعتماد مطلق به امریکا مصیبتهای اقتصادی و معیشتی فراوانی را به همراه داشت و بدون آنکه به رفتار و عملکرد دولت امریکا گوشهچشمی داشته باشند، اولویت خود را فشار بر دولت رئیسی برای احیای برجام به هر قیمتی میدانند، به عنوان نمونه روزنامه آرمان طی یادداشتی با عنوان «دنیا را سورپرایز کنیم»، نوشت: «به نظر میرسد ریلگذاریای که دولت آقای رئیسی تحت مدیریت آقایان امیرعبداللهیان و باقریکنی انجام میدهد، راهبرد درستی نیست و نه تنها به جایی نمیرسد بلکه قضیه را پیچیدهتر میکند و مهمترین دستاوردی که برای امریکا خواهد داشت، این است که اروپا را به امریکا نزدیکتر خواهد کرد.»
نویسنده این مقاله که دیپلمات سابق نیز است در ادامه ادعا میکند: «الان به خاطر سیاستهایی که در پیش گرفتهایم، دوباره اروپا و امریکا به همدیگر نزدیک شدهاند… واقعیت این است که ما هر چه میخواهیم به دست آوریم، باید در وین و طی مذاکرات ۱+۴ باشد، هرچند معتقدم باید ۱+۴ را هم کنار بگذاریم و همان مذاکره ۱+۱ را در پیش بگیریم، یعنی دنیا را با یک سورپرایز مواجه کنیم و بگوییم حاضریم با امریکاییها در مورد مسئله احیای برجام بدون هیچگونه پیششرطی صحبت کنیم که مذاکرات منجر به لغو تحریمها شود ولی به سمت مذاکره با امریکا به صورت تکبهتک برویم که معادلات همه کشورها از جمله اسرائیل، عربستان و حتی چین و روسیه را به هم خواهد زد.»
روزنامه اعتماد یکی دیگر از روزنامههای زنجیرهای وابسته به جریان مورد اشاره در مطلبی مینویسد: «درست است که افراد تغییر کردهاند، اما تفکر حاکم بر نظام بانکداری تغییر نکرده است. تنها راهکار کوتاهمدت، رفع تحریمها برای احیای درآمدهای نفتی است، اگر چه امیدوارم با بهبود روند ورود درآمدهای نفتی، تعهداتمان را افزایش ندهیم. فرض شود یارانهها افزایش یابد، در صورت بازگشت مجدد تحریمها دیگر هیچ امیدی به تغییر و بهبود وضع کشور ایجاد نمیشود.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «در کوتاهمدت اگر مذاکرات به سرانجامی برسد، گشایشی به وجود میآید که البته بیم افزایش تعهدات مالی نیز میرود»، البته برخلاف آنچه عدهای در داخل ایران معتقدند میتوان از امریکا تضمین لازم را گرفت و در فضای آرام بینالمللی برجام را احیا کرد که نشریه والاستریت ژورنال معتقد است «امریکا اساساً به طرف ایرانی تضمین نمیدهد.» لارنس نورمن، نویسنده مقاله روزنامه وال استریت ژورنال معتقد است امریکا تضمین دادن را مغایر برجام میداند و مینویسد: «درخواست ایران برای اخذ ضمانت از امریکا در خصوص عدم خروج دوباره از برجام چگونه به عاملی برای ایجاد بنبست در مذاکرات تبدیل شده است. تیم ایران در مراحل پایانی مذاکرات وین، درخواستش را از دریافت ضمانت دائمی درباره عدم خروج امریکا از برجام به اخذ ضمانتی مبنی بر عدم خروج دولت بایدن از توافق تقلیل داده است.» نویسنده در ادامه مینویسد: «با این حال، موضع محوری امریکا کاملاً روشن است. [از نگاه امریکاییها]برجام سندی است که روی آن توافق شده است. [در این توافق]هیچ ضمانتی داده نشده که طرفی هرگز از آن خارج نشود. این، یک توافق سیاسی با تعهدات سیاسی بوده است. اگر ایران میخواهد توافق را تغییر دهد، امریکا هم خواستههای خودش را دارد.» این روزنامهنگار در ادامه میگوید: «مسئله روشن بود. در واقع، علناً اعلام شد ضمانت دائمی منتفی است. هیچ یک از رئیسجمهورهای امریکا اختیار ملزم کردن دولت بعدی به یک معاهده غیرالزامآور را که از تأیید کامل سنا برخوردار نیست، ندارد. رابرت مالی میگوید، دولت بایدن این را هم به صراحت بیان کرد که هر گونه ضمانت حقوقی، فراتر از توافقی خواهد بود که بر سر آن اجماع حاصل شده است، با این حال آنها کاملاً تمایل داشتند در داخل متن، تعهد سیاسی خودشان را به اجرای توافق و پایبندی به آن به صراحت قید کنند.»
آنچه بدیهی است اینکه امریکاییها علاقهای به بازگشت برجام بر اساس فرمول طرف ایرانی ندارند و بهترین اتفاق را استمرار تعطیلی صنعت هستهای و موازی با آن استمرار تحریمهای ضدایرانی میدانند و این به معنای آن است که توافقنامه هستهای بر اساس نُرم عقلانی فعلاً احیا نخواهد شد.