به گزارش«رهوا». انتشار گسترده و فرآگیر شدن، شایعه ارسال نامه رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام به مقام معظم رهبری درباره برخی متهمان و یا عزیمت به نجف اشرف بسیار قابل تامل بود.
سوال اول این است که این خبر عجیب چرا اینقدر سریع منتشر و حتی اهالی حرفهای رسانه را نیز دچار تردید کرد؟ و سوال دوم نیز این است که چه کسانی و یا دقیقتر چه جریاناتی در پشت پرده انتشار و تکثیر این خبر بودند؟
در پاسخ به سوال اول باید این اصل روانشناسی درباره افکار عمومی را اشاره کرد که فرآگیر شدن برخی اخبار ریشه در زمینهها و ذهنیت های ایجاد شده اجتماعی است که اعتماد به خبر دروغ را تقویت میکند. بنابراین در فرآگیر شدن خبر ناراحتی آقای آملی لاریجانی بابت دستگیری برخی مفسدین و نامه وی به رهبری و قهر کردن و رفتن به نجف، زمینههای قبلی اجتماعی را می توان یافت که باور به این دروغها را تقویت کرده است. به عنوان نمونه واکنش شتابزده اولیه دفتر آقای آملی لاریجانی درباره اتهامات و مفاسد آقای طبری، و تایید نسبی او این زمینه را در افکار عمومی ایجاد میکند که در ادامه تشکیل پرونده قضایی و بازشدن ابعاد جدیدی از اقدامات این چهره مفسد اقتصادی، شتاب ناراحتی و عصبانیت آقای آملی لاریجانی بالاتر خواهد رفت. این را کنار این بگذاریید که برخی پیش از این به کم بودن سعه صدر آقای آملی لاریجانی در مواجه با مخالفین و یا منتقدین نیز نقدهای داشته باشند. در این صورت خبر دروغ با سوار شدن بر این ذهنیتها، به سرعت قابلیت بازنشر و باورپذیری پیدا میکند.
اما سوال مهم دیگر این است که چه جریاناتی در پشت صحنه و مهمتر از آن تقویت بازنشر این خبر بودهاند؟!
الف: ضدانقلاب و یک جریان مفسد اقتصادی! شاید در ابتدا این سادهترین پاسخ باشد ولی در واقع بسیار درست است. عموما بسیاری از پروژههای رسانهای و عملیات روانی توسط ضدانقلاب بر اساس همان زمینههای اجتماعی که در بالا اشاره شد، شکل می گیرد. ضمن اینکه ضربه زدن به شخصیت گرانقدر آقای آملی لاریجانی که اینک در جایگاه بسیار مهم ریاست تشخیص مصلحت نظام و همچنین عضویت شورای نگهبان هستند، همواره مدنظر ضدانقلاب بوده و خواهد بود. این را هم اضافه کنید که ضدانقلاب به ظن باطل خود، به دنبال شبیهسازی و یا حداقل ایجاد زمینههای برای تکرار مدلهای رفتاری همچون مرحوم منتظری پس از فتنه مهدی هاشمی و منافقین و همچنین هاشمی رفسنجانی پس از فتنه ۸۸ و حتی احمدی نژاد پس از برخورد قضایی با مشایی و بقایی است. ساده تر آنکه چرا ضدانقلاب -به ظن باطل خود- از اجرای پروژه های که تکرار و یا زمینه های ایجاد رفتارهای مخرب سیاسی افرادی در سطح مرحوم منتظری و هاشمی و حتی احمدی نژاد باشد، دریغ بورزد؟! شاید جناب آملی لاریجانی از این بند و مشابهتسازی دلگیر شوند ولی بیان این جملات بیشتر برای یادآوری محاسبات و طمع ضدانقلاب است که قبل از این توانستهاند از فرصت تعصب بیجا برخی بزرگان بر یک و یا چند مهره مفسد سیاسی و یا اقتصادی، مسیر جدایی آنها را از جاده مستقیم نظام ، فرآهم کنند. همچنانکه یک فرض بسیار مهم نیز این را میگوید که همان جریان مفسدی که اینک با دستگیری طبری میخواهد برای نجاتش، جایگاه و البته آبروی آقای آملی لاریجانی را خرج خود کند، پش پرده این خبرسازی دروغین باشد.
ب: مخالفین سیاسی آقای آملی لاریجانی؛ این طیف البته میتواند بسیار وسیع باشد و حتی شامل برخی منتقدین انقلابی کم تقوای ایشان هم شود. ولی به صورت فرآگیرتر پای جریان احمدینژادیها و برخی اهال فتنه ۸۸ در فضای مجازی در اینباره پررنگتر است. انگیزه اصلی و غیرصادقانه طیف احمدینژادی ها و اصلاحطلبان تندرو فعال در فضای مجازی از بازنشر این اخبار دروغ، بیشک انتقام از عملکرد آملی لاریجانی برای مقابله با جریان انحرافی و فتنه در دوران ریاست قوه قضاییه است.
ج: اما خطرناکترین جریان پشت پرده انتشار گسترده خبر هجرت آقای لاریجانی به نجف، ائتلافی مرموزی است که یک سر آن به یک جریان به ظاهر مذهبی در قم و یک سر دیگر آن به یک جریان سیاسی در تهران برمیگردد. این ائتلاف به صورت مشخصتر شامل جریان سکولار فعال در حوزه علمیه قم و جریان سکولار سیاسی در تهران است. ضمن اینکه ائتلاف مذکور چند سال است که پروژه برجستهسازی تفرقه آمیز حوزه علمیه نجف در برابر حوزه قم را کلید زده است. طیف به ظاهر مذهبی این جریان، به دنبال منزویسازی جریان انقلابی حوزه علمیه قم و طیف سیاسی آن نیز به دنبال جدایی نهاد حوزه از قدرت سیاسی و انقلابی در کشور است. تلاش برای جدا کردن عناصر سابقهدار حوزوی و سیاسی از انقلاب و نظام یکی از اهداف مشترک این ائتلاف است.