به گزارش«رهوا».سید محمد خاتمی، رئیس دولت های موسوم به اصلاحات و از سران فتنه ۸۸ به تازگی دست به قلم شده و در اقدامی قابل تامل و مشکوک، سرمقاله روزنامه انگلیسی «گاردین» را نوشته است که نقش آفرینی این کشور در وقایع سال ۸۸ بر کسی پوشیده نیست. خاتمی در نوشته اش که با عنوان «گفت و گو یا فاجعه؟» منتشر شده از همه دعوت کرده است برای تشکیل «ائتلاف برای صلح» بسیج شوند تا صدای « نه به جنگ با ایران» را بلند کنند. وی در بخش دیگری از یادداشت نوشته است: «با توجه به سطح بالای تنش کنونی در منطقه خلیج فارس، شرایط شکننده و انفجاری است». مهم تر از فعال شدن خاتمی و یادداشت نویسی مشکوک او برای یک روزنامه مطرح انگلیسی آن است که ظاهرا چهره اصلی اصلاح طلبان در حال چینش یک بازی فراگیر و البته همزمان در سطح داخل و بین الملل آن هم در آستانه انتخابات مهم دوم اسفند است. خاتمی هفته گذشته هم در اقدامی عجیب کلیدواژه براندازی را به حامیان خود منتقل کرده بود و صریحا گفته بود که اگر مردم از اصلاحات ناامید شوند ممکن است در براندازی موفق شوند و نظام باید پاسخ دهد تاکنون در مسیر اصلاحات چه گام هایی برداشته است؟! حال شق دوم سناریوی خاتمی در حال تحقق است و رئیس دولت های هفتم و هشتم رو به حامیان غربی اش کرده و با دراز کردن دست یاری به سوی آنها، مسئله امنیت خلیج فارس را پیش کشیده و با بیان اینکه منطقه در آستانه یک انفجار قرار دارد از همه خواسته تا با تشکیل «ائتلاف برای صلح» بسیج شوند تا صدای «نه به جنگ با ایران» را بلند کنند. این همه شتابزدگی برای انتقال همزمان پیام براندازی در داخل و جنگ هراسی در خارج، آن هم در یک رسانه معتبر خارجی چه مفهومی می تواند داشته باشد؟ به احتمال زیاد گام بعدی تلقین جنگ هراسی از درون ایران به سطح بین المللی، فشار داخلی برای امتیازدهی نظامی باشد که بعضا از زبان برخی خرده اصلاح طلبان بیان شده و تهدید به براندازی هم برای باج گیری در داخل است.
تخصص اصلاح طلبان در تبدیل نقاط قوت به ضعف بر کسی پوشیده نیست. در روزگار قدرت نمایی ایران که در مقابله با هر جاسوسی و راهزنی، پاسخی قاطع می دهد، عده ای شاید به عنوان همکاران و شاید هم مامور(!) از طرف غربی که اتفاقا سابقه خوبی هم در اجرای سیاست ها دارند، با صحبت از انفجار منطقه، دست به جنگ هراسی زده و به ارسال پالس ضعف مشغول شده اند. به فرض خوش بینی(!) هم، باید به خاتمی، طرح «گفتگوی تمدنها» در سال های مسئولیتش و همزمان محور شرارت لقب گرفتن را یادآور شد. باید به فعالیت های خاتمی و تحرکات او خصوصا با توجه به بدسابقگی شدید او و همچنین ضربات جبران ناپذیر شخص وی و جریان تحت اشراف وی به منافع ملی به دید شک و البته بدبینانه نگریست.
بخش های مهم یادداشت خاتمی در گاردین را خواهید خواند:
دولت ترامپ با خروج قاعدهشکنانهاش از برجام (که نقض قطعنامهی ۲۲۳۱ شورای امنیت بود که از جمله با حمایت خود آمریکا به تصویب رسیده بود) و برافروختن جنگ اقتصادی شدیدی علیه مردم ایران دور جدیدی از اقدامات خصمانه علیه کشورم را آغاز کرد.
*خروج از برجام، هجمهی دولت ترامپ به ارزش گفتوگو، تعامل و ائتلاف جهانی برای تحقق صلح بود. تحریم حداکثری اقتصادی علیه ایران ستم جمعی به مردمی است که هیچ خطایی نکردهاند.
*برای اینکه منطقه {خاورمیانه} دوباره اسیر یک طوفان ویرانگر نشود، باید خردمندان رشتهی امور را در دست بگیرند و این چرخهی یکجانبهگرایی متکبرانه و نشاندنِ حملهی نظامی به جای راه حل سیاسی متوقف شود.
*دولت آمریکا باید به تعهدات بینالمللیاش احترام بگذارد و به جای تهدید به جنگ و زورگویی، گفتوگو را انتخاب کند.
*از همهی آنان که در آمریکا و سراسر جهان حسن نیت دارند و «گفتگوی تمدنها» و «صلح» را جایگزین «برخورد تمدنها» و «جنگ» میخواهند، دعوت میکنم برای تشکیل «ائتلاف برای صلح» بسیج شوند تا صدای «نه به جنگ با ایران» را بلند کنند. با توجه به سطح بالای تنش کنونی در منطقهی خلیج فارس، شرایط شکننده و انفجاری است.
*ترامپ همچنان مختار است که تنشهایی که دولت خودش بیدلیل افزوده را بکاهد. او باید بداند که ایرانیها مقاوم اند. هموطنان من بیش از صد سال است که از انقلاب مشروطه برای حفظ کرامت و استقلالشان مبارزه کردهاند.
*گفتگو، همدلی و آمادگی برای شنیدنِ دیگری تنها راه گشودن افقهای امیدبخش به آیندهی روشن است.