محمد اسماعیلی:
پایگاه خبری«رهوا».اصلاحطلبان بازی جدیدی را شروع کردهاند؛ یک بازی در امتداد موضع «نمیگذارند دولت کار کند»؛ موضعی که از دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی همواره داشتهاند و به خوبی میدانند که بیاثر است و برای همین تلاش کردهاند آن را تندتر پیش ببرند و در مرحله بعدی بازی با دعوت روحانی به کنارهگیری از مقام ریاست جمهوری آن را به مبارزه منفی با نظام تبدیل کنند؛ موضعی که اگر منتقدان روحانی گرفته بودند، صدای اعتراض دولت بلند میشد، اما اکنون که «دعوت به استعفا» از اردوگاه اصلاحطلبی حامیان روحانی بلند میشود، دولت ترجیح میدهد با سکوت بگذرد، شاید، چون روحانی هم میداند این بازی به استعفا نمیرسد و هدف از آن، نه استعفای رئیسجمهور بلکه فشار بر نظام است تا به خواستههای اصلاحطلبان تندرو تن دهد و مهمتر از همه آنکه، روحانی میداند «اختیار ندارم» و «نمیگذارند کار کنم» هم خود بخشی از این بازی است و اگر استعفا کند، ممکن است رئیسجمهور بعدی با عملکرد خود به خوبی بطلان این بازی کذایی را ثابت کند.
پازلهای فشار بر حاکمیت
به گزارش جوان، سعید حجاریان آخرین نفر از اردوگاه اصلاحطلبی است که از روحانی خواسته استعفا کند. او در هفتهنامه صدا طی یادداشتی با عنوان «کدام اصلاحطلبی؟ کدام بقا؟» به شرح یادداشت قبلی خود با عنوان «اصلاحطلبی و مسئله بقا» پرداخته است و توضیحاتی را درباره ماجرای مشارکت مشروط در انتخابات ارائه و اصلیترین جملات یادداشت خود را در قالب این کلمات بیان میکند: «البته در این میان، وجود و کارکرد پارلمان بهدلیل تناقضات و تعارضات یا به تعبیری دیگر، «حاکمیت دوگانه» بهطور جدی محل پرسش قرار گرفته است و شاید، تمهید «حاکمیت یگانه» و پایان دادن به این معضل، از معبر استعفای رئیسجمهور و برگزاری همزمان دو انتخابات در اسفندماه سال جاری بگذرد تا نتیجتاً، مجلس و دولتی همسو با رؤسای همسوتر بر مصدر امور قرار بگیرند.»
جملات سعید حجاریان صراحتاً از حاکمیت دوگانه میگوید و همچون یک مبارزه منفی میماند که میگوید حالا که نمیگذارید ما کار کنیم، همهاش تقدیم شما! در این رویکرد خدمترسانی به مردم و تلاش برای پیشرفت کشور به یک جنگ قدرت تنزل داده میشود.
ولیالله شجاعپوریان از نمایندگان چپ ادوار مجلس هم طی یادداشتی در شماره سهشنبه روزنامه همدلی با اشاره به نوشته اخیر سعید حجاریان مینویسد: «در شرایط فعلی دو راهحل، پیش روی روحانی قرار دارد؛ اول اینکه بر اساس دیدگاه سعید حجاریان مبنی بر استعفای روحانی و انتخاب رئیسجمهور جدید در دوم اسفند همزمان با انتخابات مجلس، زمینه برای رئیسجمهوری آینده فراهم شود تا دولت جدید با قرابت بیشتر با بدنه اصلی حاکمیت فعالیت خود را آغاز کند یا اینکه روحانی مسئولیت خود را در شرایط فعلی امروز مشخص کند و اگر قرار است دولت هزینه ایستادگی در برابر زورگویی امریکا را بدهد، سایر ارکان و قوا که در این تصمیم موافق هستند، در پیامدهای آن شریک و سهیم باشند. وقتی دکتر روحانی ۱۹بار درخواست ملاقات با دولتمردان امریکایی را به خاطر تصمیم حاکمیت رد میکند، شایسته نیست شرایط اقتصادی امروز کشور را صرفاً به دولت نسبت داد و از زیر بار مسئولیت و پاسخگویی شانه خالی کرد.»
او در ادامه مدعی میشود: «دکتر روحانی فاقد اختیارات لازم برای هر گونه تغییرات در سطوح کلان است و بسیاری از مطالباتی که این روزها نسبت به دولت مطرح میشود، اصولاً در حیطه اختیارات روحانی و هیچ رئیسجمهوری نیست و با علم به چنین ساختار و شرایطی باید این روزها بهترین تدابیر برای ایجاد آرامش در فضای سیاسی و اقتصادی کشور به کار گرفته شود.»
محمد خاتمی هم پیش از این چنین موضعی را مطرح کرده بود. اسفند ۹۷ رئیس دولت اصلاحات در جمع تعدادی از نمایندگان عضو فراکسیون امید درباره تأثیرپذیری خودش در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی و ریاستجمهوری گفته بود که «اعتماد مردم به حرفهایش بسیار کم شده است و دیگر نباید از او انتظار داشته باشند که مردم را به رأی دادن منتخبی خاص دعوت کند.»
او با انتقاد از وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور گفته بود: «دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رأی بدهید. فکر میکنید در انتخابات آینده مردم به حرف ما پای صندوق میآیند؟ بعید میدانم، مگر اینکه در یک سال آینده تحولی رخ دهد.»
علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات در همین رابطه و پیرامون تحلیلهایی که از سخنان رئیس دولت اصلاحات در رسانههای مختلف برداشت شده است و اینکه نظر وی درباره مشکلات موجود و عملکرد دولت در مقابل آن چیست، عنوان کرده است: «خاتمی معتقد است اگر دولت موانعی در کار خود حس میکند، باید این مشکلات را با جدیت پیگیری کند یا آن را با مردم در میان بگذارد. اگر این موارد به نیروهای بالادستی مربوط است یا قوای دیگر باید رئیسجمهور تعیین تکلیف کند. اگر نمیتواند موانع را برطرف کند، کنار بکشد.» وی در پاسخ به اینکه «یعنی خاتمی به روحانی گفته اگر نمیتواند، از ریاستجمهوری استعفا کند؟» تأکید کرده است: «بله. من شنیدهام که خاتمی به روحانی گفته اگر نمیتواند، از ریاستجمهوری استعفا و شرایط خود را مطرح کند و اگر امکانپذیر نیست، اجازه گرفته و کنارهگیری کند.»
مبارزه منفی با نظام
اصلاحطلبان نمیخواهند مسئولیت عملکرد دولت روحانی را بر عهده بگیرند. سطح محبوبیت روحانی پایین آمده و اوضاع معیشتی مردم سخت شده است. اصلاحطلبان در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ و در طول این پنج سال آنقدر حتی از اشتباهات حسن روحانی و دولتمردانش حمایت کردهاند که حالا نمیشود به راحتی بگویند مسئولیت دولت با ما نیست و آنچنان که برخیشان صریحاً اذعان کردهاند «مردم این را از آنها نمیپذیرند» لذا تلاش میکنند از دولت پنهان بگویند و از اینکه اجازه نمیدهند دولت کار کند و اختیارات رئیسجمهور کم است و…
شاید روحانی هم از این بازی استقبال کند؛ چه آنکه او هم علاقهمند است برای ناکارآمدی دولتش بهانه بتراشد، بنابراین روحانی هم همین هفته اخیر از اختیارات کم دولت میگوید: «وقتی از دولت سؤال و مطالبهای میشود باید از طرف دیگر بررسی شود که دولت چه مقدار در حوزههای مورد سؤال دارای اختیار بوده است، به طور مثال اگر در خصوص سیاست خارجی، فرهنگ یا فضای مجازی از دولت سؤال و مطالبهای میشود، باید ببینیم که دولت چقدر در این حوزهها اختیار دارد. باید در حد توان و در حوزه اختیارات رئیسجمهور از دولت مطالبه داشت.»
اصلاحطلبان بر طبل استعفای رئیسجمهور میکوبند، اما در واقع امر این صرفاً یک عملیات روانی برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی است تا بگویند چقدر دولت بیاختیار شده که ترجیح میدهد کنار برود. آنها تلاش میکنند با تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی، بر نظام فشار وارد کنند و از آن سو با چانهزنی در سطوح بالای حاکمیت حرف خود را پیش برند (همان تئوری معروف حجاریان، فشار از پایین، چانهزنی در بالا). اینگونه هم خود را از اتهام ناکارآمدی و حمایت از دولتی ضعیف میرهانند و هم موضع خود را بر کرسی مینشانند.
تلاش نافرجام
مبارزه منفی اصلاحطلبان البته راه به جایی نخواهد برد. دعوت به استعفا که بماند، در دولت قبلی رئیسجمهور روزهایی را به خانه رفت و در محل کار حاضر نشد تا حرفش پذیرفته شود و نشد. نظام را نمیشود اینگونه تهدید کرد و تحت فشار قرار داد تا حاضر به پذیرش مذاکره با دولت امریکا شود. همه دغدغهشان هم آنچنان که از سخنانشان برمیآید که شجاع پوریان صریحاً گفته، همین مذاکره است، اما اولاً یک بار نظام حرف دولت روحانی را برای مذاکره پذیرفت و برجام نتیجه آن است که سرانجامش برای همه قابل مشاهده است و این سناریو دیگر تکرار نخواهد شد، ثانیاً دولت باید بپذیرد وظیفه تأمین معیشت مردم را بر عهده دارد و قیمت مایحتاج مردم که روزانه بالا میرود و مسکن و ماشین که از کنترل خارج شده و… ربطی به مذاکره با غرب ندارد. ربطی به دولت پنهان هم ندارد و اختیاراتش هم کامل در اختیار دولت است. خود روحانی هم هنگام انتخابات ریاست جمهوری قسم جلاله یاد کرده بود که مشکلات راه حل دارد و اگر نداشت، کاندیدا نمیشد. در پایان سخن سهشنبه شب رهبری را مرور کنیم: «اینکه آقای رئیسجمهور بیان کردند که بایستی مدیریتها، برنامهریزیها جدیتر بشود، تغییر پیدا کند، اینها حرفهای درستی است، باید بشود و بکنند دیگر، این کارها را واقعاً دنبال کنند. همان طور که بیان شد، واقعاً بروند دنبال فعالیت جدی در همین زمینههایی که گفته شد و راه باز است.»
https://rahva.ir/?p=13618