محمدحسین جعفریان
به گزارش«رهوا».شگفت انگیز نیست؟ دولت آقای غنی در جنگی خونین با طالبان است و بالعکس. روزانه دهها سرباز فداکار ارتش افغانستان و تودههای مردم مظلوم آن دیار دراین جنگ و برای حفظ آب و خاکشان به خون میغلتند. اما پشت پرده گویا جنگی نیست. وزیر خارجه میگوید ما شهرستانها را خودمان وا گذار کردیم. طاابان هم میگوید ما حتی تصمیم تصرف بسیاری را نداشتیم. خودشان گفتند ما میخواهیم تسلیم شویم.
لابد تصاویرش را دیدهاید که با سقوط هر شهرستان انبوهی از سلاح و مهمات و ادوات، آکبند و دست نخورده بدست طالبان میافتد. گویی بهترین تسلیحات ارتش را کسانی در دولت به بهانه جنگ با طالبان به آن شهرستان فرستاده، بعد هم به نیروها دستور عقب نشینی دادهاند.
غیر مستقیم خاک و سلاح را خودشان به بخشهایی از طالبان تقدیم میکنند. گویا فقط مردم ازهمه جا بیخبرند. مردم نمیدانند در این بازی جان و مال و آبرویشان چطور دارد پشت پرده معامله میشود.
جالب است بدانید شهرهایی که به این سیاق و با امکانات کامل توسط دولت به بخشهایی از طالبان تقدیم میشود، عمدتا در شمال، مرکز و غرب افغانستان، بویژه روی خطوط مرزیاند. در جنوب افغانستان از این خبرها نیست.
تقدیم میشود یعنی طالبان با چهل نفر سوار بر موتور سیکلت گمرک اسلام قلعه در مرز با ایران را میگیرد، دومین گمرک بزرگ افغانستان!
جنگ در شمال، غرب و مرکز افغانستان شعله میکشد. سربازان به خط مقدم فرستاده میشوند. اما آشکارا پشتیبانی نمیشوند.
ملت در قالب خیزشهای مردمی آماده قیام و جنگ تمام عیار مقابل طالبانند. اما همزمان هم چهرههای حکومتی، هم طالبان و هم زلمی خلیلزاد نماینده امریکا در امور افغانستان(طراح پشت پرده تمام این بازیها)با خیزشهای مردمی مخالفت میکنند. میبینید ماجرا چقدر بامزه است!
ارتش افغانستان پنج قول اردو(لشگر یا سپاه) اصلی دارد. چهار تای اینها در جنوباند و یکی در شمال. حال آنکه همه جنگها در شمال است. طالبان در شمال دارد مثل موشک پیشروی میکند. اما هیچ کمکی از آن چهار سپاه مستقر در جنوب به شمال نمیرسد! انگار یک نقشه از پیش تعیین شده با اطلاع بزرگان دولت آقای غنی و احتمالا همه یا بخشی از بدنه طالبان قدم به قدم در حال اجراست.
روزیکه چندین شهرستان در شمال، غرب و مرکز افغانستان و نیز دومین گمرک بزرگ این کشور بدست طالبان سقوط کرده بود، دکتر غنی با سرخوشی برای افتتاح فرودگاه بینالمللی استان خوست به شرق کشور رفته بود. افتتاحی که با جنجال هم مواجه شد. تابلوهای راهنما در فرودگاه تازه تاسیس فقط بزبان انگلیسی و پشتو بودند. از زبان فارسی( که مثل پشتو زبان رسمی در افغانستان است) خبری نبود.
هم طالبان و هم دکتر غنی نشان دادهاند ازحذف کامل زبان فارسی در افغانستان حتی با توسل به زور، ابایی ندارند. مردم افغانستان به تصمیم متعصبانه و قومپرستانه آقای غنی در فرودگاه خوست آنهم در این ورطه جنگ و روزهای حساس، بشدت اعتراض کردند، اما طبق معمول آنها کار خودشان را میکنند. حذف تابلوهای فارسی دانشگاه ها و… را بدستور شهرداری کابل که یادتان هست.
باری همه چیز حکایت از یک توطئه عمیق و عجیب دارد.
بگذریم. «رحمتالله نبیل» سالها رییس اداره امنیت افغانستان بود. او هم منتقد سرسخت سیاستهای دکتر غنی است، هم دشمن طالبان. نبیل هنوز دسترسی قابل قبولی به اطلاعات پشت پرده دارد.
درباره این اوضاع میگوید: «طالبان دیگر مالکان این جنگ نیستند. این جنگ و صلح دیگر در اختیار طالب نیست. با دادن غرور کاذبِ فتح، طالبان را منحیث وسیله براى خلق فاجعه اى که حاصل آن کشتار افغانها، ویرانى افغانستان و بالاخره پارچه پارچه[تکه تکه]ساختن افغانستان خواهد بود، استفاده کردند. امکان این میرود، در اکثر جاهایی که جغرافیه، سلاح، وسایط و تجهیزاتى به نام طالب گویا به غنیمت گرفته شده، به زودى با بیرق هاى سیاه داعش وارد میدان معرکه خانمانسوز شوند. قلمرو و قانون داعش، قلمرو و قانون طالب، قلمرو و قانون جمهوریت در جغرافیهاى به نام افغانستان! طالب وسیله بوده است».
پنج شهرستان هم دیروز سقوط کرد. حالا ۲۰۱ شهرستان نزد طالبان است.از جمله مالستان که ۵۰۰ نیروی رزمی آنجا بود. اما تسلیم چند ده طالب شد. چرا؟ دیگر فهمیدن حقیقت سخت نیست. مولوی ذبیحا…عتیق نماینده مردم بدخشان در مجلس: حکومت خود در سقوط ولسوالیها دست دارد، طالبان بمن زنگ میزنند و میپرسند رازِ اینکه حکومت ولسوالیها را برای ما واگذار میکند چه است؟ ما پلانِ[برنامه]سقوط را نداریم!
https://rahva.ir/?p=22347