پایگاه خبری«رهوا».ترکیب تیم اقتصادی دولت را متعلق به جریان اصلاحات می داند و با صراحت می گوید: مهره های اقتصادی دولت با مدل های اقتصادی خود مشکلاتی را به وجود آورده اند، به همین جهت مهمترین سهم وضعیت فعلی را باید به تیم اقتصادی دولت و جریان اصلاح طلب دانست.
برای نمونه از حوزه مسکن نام می برد و هشدار می دهد، حوزه مسکن جیب مردم را خالی کرده است و مردم را دارد از حاشیه نشینی شهرها دور می کند و رفته رفته باید شاهد چادرنشینی باشیم. چون واقعاً خرید مسکن در وسع مردم نیست. تاکید دارد که مهمترین مُهره اصلاح طلبان در قوه مجریه «اسحاق جهانگیری» است و به عبارتی او در عصرِ اعتدال نقش نخست وزیر را ایفاء می کند؛ از این رو مشکلات کنونی اقتصاد را متوجه سیاستهای غلطی دانست که در دولت و تیم اقتصادی در نگاه به خارج و نگاه واردات محور به جای اقتصاد مقاومتی و تولید وجود دارد.
دولت و اصلاح طلبان را در دو لبه قیچی می داند و معتقد است: اگر دولت بخواهد ظرفیت های موجود اصلاح طلبان را در دولت قیچی کند، اصلاح طلبان در دوسال آینده به شدت با مشکل واجه می شوند.
وقتی از وی خواستم تحلیل خود را پیرامون احتمال ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدال گرایان در آوردگاه دوم اسفند ۹۸ ارائه کند از ائتلاف غیرفراگیر این دو جریان آنهم در بعضی از حوزه های انتخابیه سخن گفت و در ادامه به این نکته اشاره کرد که دیگر، اصلاح طلبان تمایلی برای ائتلاف با اعتدال گرایان ندارند به دلیل آنکه دولتِ اعتدال، رفتنی است و اصلاح طلبان هم به این نتیجه رسیده اند که با عملکرد ضعیف دولت بخصوص در عرصه اقتصاد ائتلاف با حامیان دولت می تواند ریزش رای برای آنها به همراه داشته باشد.
این بخش هایی از اظهارات پرویز سروری است. وی نماینده مجلس در دوره های هفتم و هشتم و عضو شورای سابق شهر تهران است که پس از شکل گیری جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در سال ۸۷، به این مجموعه سیاسی پیوست؛ تشکلی که در جغرافیای سیاسی به نام «اصولگرایان تحول خواه» شناخته میشود و در ادوار پیشین انتخابات یک مهره پازل وحدت بود و در مقطع کنونی هم اعضا هیئت موسس آن از بازیگران فعال جریان اصولگرا به حساب می آیند.
از این رو، سروی همچنان به عنوان عضو فعال جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی ایفای نقش می کند و در حال حاضر با نیروهای انقلاب برای همگرایی بیشتر در انتخابات ۹۸ همکاری دارد، البته ترجیح داد فعلا درباره نحوه ورود نیروهای انقلاب در انتخابات سکوت کند و فقط در پاسخ به این پرسش «سازوکار نیروهای انقلاب در انتخابات ۹۸ چه زمانی مشخص می شود؟» به این مطلب بسنده کرد که تلاش هایی شکل گرفته و ان شاالله به زودی این کار صورت می گیرد.
*به نظر شما سهم اصلاحات در ناکارآمدی اقتصادی دولت به چه اندازه است؟
امروز بر هیچ کس پوشیده نیست و همه در جریان هستند که مسئول اصلی اقتصاد در این ۶ سال چه کسانی در دولت بودند. همه میدانند بیشترین سهم را اصلاح طلبان و کارگزاران بر عهده دارند؛ از این رو آنها در وضعیت کنونی اقتصادی سهیم اند، چرا که اگر اصلاحات نبود، این همه ناکارآمدی ها بروز نمیکرد. آنها بودند که زمینه ساز به قدرت رسیدن روحانی در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ شدند و امروز باید پاسخگو باشند. اما می خواهند خود را از مشکلاتی که دولت به وجود آورده، مبرا کنند که به نظر بنده مردم این نوع نگاه را نمی پذیرند.
در عرصه اقتصادی نیروهای اصلاح طلب با مدلهای اقتصادی خود مشکلاتی را به وجود آوردند، به همین جهت مهمترین سهم وضعیت فعلی را باید به جریان اصلاح طلب منسوب کرد.
اعتدال هم سبد رای نداشت که بر اساس آن سبد رای بیاید و قدرت را به دست بگیرد، به همین جهت این اصلاح طلبان بودند که با تمام قدرت وارد عرصه حمایت از آقای روحانی شدند و نهایتاً زمینه پیروزی او را در انتخابات فراهم کردند، در نتیجه طبیعتا باید امروز پاسخ دهند چرا اجاره بها شکننده شده و وضعیت مسکن به اینجا رسیده و مردم در فقر فرو رفته اند. آنهایی که شعار می دادند نباید گداپروری و توزیع فقر کرد امروز تولید فقر کردند و همه این اقدامات دستاورد اصلاح طلبان و تیم اقتصادی دولت است.
*با توجه به اینکه گفتید مشکلات اقتصادی نتیجه عملکرد تیم اصلاح طلب اقتصادی دولت است و برای نمونه به حوزه مسکن اشاره کردید. آیا برنامه های جدید که از سوی تیم اقتصادی طراحی شده راهگشا خواهد بود یا باز در بر همان پاشنه تفکرات اصلاح طلبی می چرخد؟
در بر همان پاشنه می چرخد، فرقی نمی کند. جالب اینجاست که امروز می گویند می خواهیم یک میلیون و ۳۰۰ هزار مسکن بسازیم. بالاخره این سوال برای مردم طرح می شود، شما که ۶ سال در دولت حضور داشتید هیچ اقدامی نکردید و فقط تعادل را در عرضه و تقاضا از بین برده اید. امروز وضعیت مسکن غوغا می کند. دولت و تیم اقتصادی آن در این حوزه چه اقداماتی را انجام داده اند؟! شرایط سخت را برای مردم به وجود آورده و هر روز جیب مردم را خالی تر می کند.
علاوه بر آن، در بخش خودرو، مسائل معیشتی و تولید نیز شاهد سیاست های غیرقابل قبولی هستیم. ارز ۴۲۰۰ تومانی را به واردات می دهند و بخش تولید از این ارز نمی تواند استفاده کند. به عبارت دیگر با زبان بی زبانی می گویند تولید داخلی باید نابود بشود و ما باید محور اقتصاد را واردات قرار بدهیم. از این رو سیاست های غلط که از سوی تیم اقتصادی دولت اتخاذ شد کشور را به ناکجاآباد برده است؛ امروز اصلاح طلبان باید بیایند و صادقانه مسئولیت خود را قبول کنند و مسئولیت این اتفاقات ناگواری که به جود آمده است را بپذیرند.
* بر خلاف آنچیزی که شما می گویید، اصلاح طلبان سعی دارند نقش خود را در دولت کم رنگ جلوه بدهند. به نظر شما در افکار عمومی، نقش اصلاحات می تواند کتمان شود؟
واقعاً غیر قابل کتمان است. مردم به یاد دارند بالاترین سهم را آنها (جریان اصلاح طلب) در شکل گیری دولت ایفا کرده اند و امروز در همه عرصه ها به ویژه در حوزه اقتصاد، نابسامانی ها به اوج رسیده است و همان طور که تاکید شد باید آنها پاسخگو باشند. البته اگر به عقب برگردیم متوجه می شویم برای آنها نقاط قوت و شیرینی قدرت مهم است اما از تلخی های قدرت فرار می کنند و پای تعهدات خود نمی ایستند و سیاست های غلطی که در دولت اتخاذ کرده اند مردم را آزار می دهد. امروز به جای آنکه بیایند پای وعده های خود بایستند و بگویند چرا این اتفاقات افتاده است، به راحتی تلاش می کنند با فرافکنی از موضوع عبور کنند.
*آقای سروری این سوال را از این جهت مطرح کردم که به این پرسش برسم، ما شاهد هستیم «اسحاق جهانگیری» که از چهره های شاخص اصلاحات است، پیش از این و در مقام معاون اول اعلام کرده بود، اجازه تغییر منشی خود را هم ندارد، آیا می توان مسئولیت تیم و سرتیم اقتصادی را در دولتِ روحانی محدود دانست؟
اول باید به این نکته اشاره کرد که اصلاح طلبان از یک طرف می گویند ما از دولت فاصله می گیریم اما عملاً هر روز جایگاه خود را در دولت و قدرت استحکام می بخشند. به ویژه آنکه اصلاح طلبان اعتقاد دارند خروج آنها از دولت و قدرت آنان را به شدت منزوی خواهد کرد. به همین دلیل در حالی که تلاش می کنند افکار عمومی را به گونه ای سازماندهی کنند تا بگویند ما داریم از دولت فاصله گیری می کنیم اما عملاً مهمترین مُهره اصلاح طلبان که جهانگیری است در دولت حضور دارد.
جهانگیری معاون اول رئیس جمهور است و به عبارتی دیگر، نقش نخست وزیر را در کشور ایفا می کند و همه قدرت های اجرایی و منابع مالی در اختیار او قرار دارد. نکته دیگر آنکه شخص جهانگیری نمیخواهد به هیچ وجه از قدرت فاصله بگیرد و از مسئولیت خارج شود و از طرف دیگر هرازچندگاهی با اظهاراتی سعی می کند به افکار عمومی القاء کند که من کاره ای نیستم اما همه می دانند بر اساس قانون اساسی و ظرفیت های کشور این معاون اول است که حرف اول را در اقتصاد می زند و اوست که ظرفیت های اجرایی را در اختیار دارد.
*با توجه به نقش آفرینی اصلاح طلبان در تیم اقتصادی دولت اگر بخواهیم مصداقی تر صحبت کنیم، بفرمایید چه برنامه ها و سیاست های غلط تیم اقتصادی دولت باعث شد تا سفره مردم کوچک شود؟
مهمترین بخش، حوزه مسکن است که جیب مردم را خالی کرده و مردم را دارد از حاشیه نشینی شهرها دور می کند و رفته رفته باید شاهد چادرنشینی و کانتینر مسکونی باشیم. چون واقعاً خرید مسکن در وسع مردم نیست. از طرف دیگر گرانی های لجام گسیخته مشکلات زیادی را برای مردم ایجاد کرده است و با برنامه های غلط، درآمدهای مردم از بین می رود. وقتی تولید لطمه می خورد و سیاست های واردات محور اصل قرار می گیرد، نتیجه آن میشود که مردم منابع مالی را از دست می دهند و از طرف دیگر چندین برابر هزینه هایشان افزایش پیدا می کند و این شرایط ناگوار باعث شده که مردم هر روز احساس مشکل کنند و این مشکلات هم متوجه سیاست های غلطی است که در دولت و تیم اقتصادی در نگاه به خارج و نگاه واردات محور وجود دارد.
*پیرامون نقش اصلاح طلبان در ناکارآمدی اقتصادی دولت نظرات متعددی ارائه شده است اما با این حال شاهدیم برخی این چینش را قبول ندارند و حتی مدتی است بحث عبور از دولت و انتقاد صریح از عملکرد تیم اقتصادی دولت مطرح می شود. برای نمونه می توان به بیانیه های حزب کارگزاران در انتقاد از عملکرد نوبخت در سازمان برنامه و بودجه اشاره کرد، دلیل اینگونه رفتارها از سوی جریان اصلاحات چیست؟
این رویه اصلاح طلبان است و تلاش می کنند فرار رو به جلو کنند. اصلاً آنها استاد فرار رو به جلو هستند. در دولت اصلاحات نیز بحث عبور از خاتمی را کلید زدند و می گفتند این ریل را باید از قطار خارج کرد. این روش اصلاح طلبان است. می آیند و هزینه های زیادی را برای ملت ایجاد می کنند و پرچالش در انتخابات از کاندیدای خود حمایت می کنند اما در آخر دوره و وقتی که هزینه های دولت افزایش پیدا می کند و اهداف به دست نمی آید، از دولت تبری می جویند و آن موقع خود را اپوزیسیون دولت معرفی و گذشته را فراموش می کنند. این روش بارها از سوی اصلاح طلبان صورت گرفته است؛ من اصلاح طلبان را به زمان خیلی دور ارجاع نمی دهم.
دو سال پیش و در زمان کوران انتخابات سال ۹۶ این آنها بودند که از روحانی تعریف و تمجید می کردند. خاتمی با تمام قدرت وارد شد و از روحانی حمایت کرد و می گفتند تنها دولتی که می تواند کشور را به قله های افتخار و نجات و دوران طلایی برساند، دولت روحانی است. این نشان میدهد که اصلاح طلبان با همه قدرت پای دولت روحانی آمدند و نمی دانم که چرا به این اندازه مردم را کم حافظه فرض می کنند. فکر میکنند مردم آن همه حمایت های پرفشار آنها را از روحانی فراموش کرده اند و می توانند با دو شعار اپوزوسیون خود را از دولت جدا کنند.
ضمن آنکه خود اصلاح طلبان در فضای «پارادوکس» گیر کرده اند. از طرفی دوست ندارند دو سال آینده، دولت را از دست بدهند و همچنان به حفظ کرسی خود در دولت نگاه می کنند. از طرفی دیگر، به شدت نگران انتخابات مجلس هستند و به همین جهت می خواهند هم اپوزیسیون باشند و هم از امتیازات دولت و قدرت استفاده کنند که شدنی نیست.
درباره حزب کارگزاران هم باید گفت، یکی از احزاب پرقدرت جریان اصلاح طلب «کارگزاران» است که همیشه در ائتلاف اصلاح طلبان بوده و امروز هم تمام قد در دولت حضور دارد اما آنچه باید مورد اذعان قرار گیرد این است که دولت هیچ کارنامه قابل قبولی ارائه نکرده و هر روز محبوبیت و مقبولیت آن طبق نظرسنجی هایی که ارائه شده کاهش یافته و از طرف دیگر اگر دولت بخواهد ظرفیت های موجود اصلاح طلبان را در دولت قیچی کند، اصلاح طلبان در دوسال آینده به شدت با مشکل مواجه می شوند بنابراین به خاطر مسائلی که در این جریان سیاسی پیش آمده شاهد آن هستیم که رفتارهای ناپایدار از خود بروز می دهند و به عبارت دیگر یک تحلیل پایدار از سوی اصلاح طلبان نمی بینیم.
* یکی از تحلیل ها که در رسانه های هم بازتاب یافته است و از سوی تئورسین های شاخص جریان اصلاحات مطرح شد موضوع عبور از روحانی بود، یعنی این تحلیل به صورت ناپایدار مطرح می شود یا راهبرد دیگری را در جریان اصلاحات دنبال می کند؟
نگاه و برداشت هایی در بین برخی نظریه پردازان اصلاح طلب وجود دارد. آنها معتقدند قبل از اینکه رقیب و مردم بخواهند اصلاح طلبان را مورد حمله قرار دهند آنها خودشان فشارگیر مردم شوند؛ از این رو با طرح موضوعاتی می خواهند مسائلی را مطرح کنند و اجازه ندهند این مسائل از طرف مردم مطرح شود تا بتوانند خودشان دوباره پرچم اصلاحات را برافراشته کنند؛ به تعبیری می خواهند ژست دموکرات منشانه بگیرند.
اگر هم در گذشته بحث عبور از خاتمی را مطرح کردند برای این بود که وضعیت او (خاتمی) به شدت افت کرده بود و به جای آنکه مردم بیایند این موضوع را مطرح کنند خودشان مطرح کردند و سپس چهره خاتمی را اصلاح و در درون اصلاحات به عنوان رهبر این جریان حفظ کردند. این موارد نشان می دهد طرح «عبور» در جبهه اصلاحات سابقه داشته است.
* به نظر می رسد یکی دیگر از راهبردهایی که روحانی برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی تیم اقتصادی دولت دنبال می کرد این بود که بحث «اختیار ویژه» را مطرح کرد. روحانی در ماه رمضان در ضیافت های افطاری خود از کلید واژه «اختیار ویژه» سخن گفته بود، به نظر شما رئیس جمهور و تیم اصلاح طلب اقتصادی دولت در انجام وظایف خود محدودیت دارند که نیازمند اختیار ویژه باشند؟
اگر شما به قانون اساسی نگاه کنید متوجه می شوید که رئیس جمهور بالاترین سطح اختیارات اجرایی را بر عهده دارد و در همه دوره ها فرمانده اقتصادی کشور شخص رئیس جمهور بوده است که با انتخاب تیم اقتصادی، مدیریت اقتصادی کشور را در دست دارد. اکثر منابع کشور هم در اختیار رئیس جمهور است و رئیس جمهور همه دستگاه های مرتبط با اقتصاد را در اختیار دارد و سیاست های اقتصادی مبتنی بر فرآیندی است که رئیس جمهور با تیم اقتصادی خود اتخاذ می کند. از این رو اگر مسکن به جایی نرسید و یا با افزایش انفجاری مسکن مواجه هستیم، به خاطر سیاست های اقتصادی دولت است.
دولت روند مثبت و مناسب گذشته تحت عنوان مسکن مهر را متوقف کرد و مسکن اجتماعی را برنامه ریزی کرد و در این بستر هم هیچ اقدامی انجام نداد. سوالی که مطرح می شود این است «در بحث صادرات، واردات، شرطی کردن اقتصاد به برجام، چه کسانی برنامه ریزی کردند؟» در پاسخ باید گفت: تیم اقتصادی و دولت تصمیم گرفته اند و همه تصمیمات اقتصادی را دولت اتخاذ می کند و همین سیاست های غلط باعث شده است زندگی مردم با مشکل مواجه شود.
این در حالی است که بودجه سالیانه هر سال توسط دولت تنظیم و به مجلس فرستاده می شود و پس از تصویب در مجلس و تایید شورای نگهبان ابلاغ می شود؛ دولت فرمان اقتصادی را بر اساس نقشه راهی که خود طراحی می کند در اختیار دارد. از این رو طرح مسائلی همچون عدم اختیار، فرار رو به جلو است و به جای آنکه مسئولیت را بپذیرند و با پذیرش مسئولیت به دنبال چاره کار باشد با طرح موضوعات حاشیه ای مسائل را پیش می برند.
دولت در این ۶-۷ سال اقتصاد کشور را در سبد برجام تعریف کرد و نتیجه آن را هم دیدیم. این تصمیمات را چه کسانی گرفتند؟ این تصمیمات چه تاثیراتی در حوزه اقتصاد، جیب مردم و سبد زندگی آنها داشته است؟ بنابراین به جای فرافکنی باید برای حل مشکلات مردم تصمیم گیری کنند. توصیه می کنم اگر می خواهند تصمیماتی اتخاذ کنند، اقتصاد مقاومتی و تولید ملی را محور قرار دهند.
*احیا شورای پشتیبانی جنگ هم یکی از انتظاراتی است که اخیرا رئیس جمهور آن را مطرح کرده است، با توجه به اختیارات و عملکرد کنونی تیم اقتصادی دولت، شکل گیری شورای پشتیانی جنگ می تواند به آنها کمک کند که رئیس دولت از احیای آن سخن می گوید؟
امروز دولت اختیارات کافی و وافی برای اقتصاد کشور دارد و این اقدامات بیشتر برای مدیریت افکار عمومی است. برای آنکه دولت می داند قادر نیست وضعیتی که به وجود آورده است را اصلاح کند و به دنبال این است به مردم آدرس های غلط بدهد تا مردم بر اساس آن آدرس های غلط، وضعیت کنونی را متوجه دولت نبینند.
به دولت می گویم شما از اختیار کافی و وافی برخوردار هستید. بنابراین باید تمام هم و غم خود را صرف حل مشکلات اقتصادی مردم با استفاده درست از منابع کنید و به واسطه رای مردم از حاشیه سازی ها اجتناب و خود را در مسیر هدایت صحیح اقتصاد کشور قرار دهید.
*اگر موافق هستید وارد بحث انتخابات مجلس شویم، به عنوان فعال سیاسی اصولگرا که فعالیت و کنش و واکنش جریان رقیب را رصد میکنید، آرایش اصلاح طلبان در انتخابات ۹۸ را چگونه ارزیابی می کنید؟ تاکنون براساس موضع گیری های برخی چهره های اصلاح طلب آنها تمایلی برای ائتلاف با دولتی ها ندارند؟ می توان از هم اکنون عدم ائتلاف اصلاحات و اعتدال را قطعی دانست؟
اعتدال گرایان و اصلاح طلبان اشتراک مبانی ندارند اما در هدف دارای اشتراک مشخص هستند و می خواهند جریان نیروهای انقلاب در انتخابات به پیروزی نرسند، به همین دلیل در دوره های مختلف با نگاه ها و برداشت های متفاوتی که داشته و دارند در کنار هم حضور پیدا کردند، انتخابات ۹۲، ۹۴، ۹۶، ۸۸ شاهد نزدیکی بسیار جدی کارگزاران-اعتدال گرایان و اصلاح طلبان بودیم.
از سوی دیگر دولت عملکرد بسیار ناموفق داشته و اصلاح طلبان احساس سرخوردگی می کنند؛ از این نظر که آنها متهم شماره یک چنین وضعیتی از منظر مردم هستند، چون سبد رای خود را برای تشکیل دولت ایده آل پای این دولت آوردند، پس طبیعی است که بیشترین انتقاد مردم به جریان اصلاحات باشد؛ از این رو احساس می شود اصلاح طلبان به دنبال این هستند تا در انتخابات آتی سبد رای خود را از اعتدالیون جدا کنند، چرا که دولتِ اعتدال، رفتنی است و اصلاح طلبان خیلی به سبد رای اعتدالیون احساس نیاز نمی کنند. از طرف دیگر احساس اصلاح طلبان این است هماهنگی و ائتلاف با اعتدال گرایان می تواند ریزش رای برای اصلاح طلبان داشته باشد.
*به نظر شما حزب کارگزاران در صورت عدم ائتلاف اصلاح طلبان با اعتدال گرایان در زمین کدام جریان قرار خواهد گرفت و تلاش هایی برای احتمال شکل گیری ائتلاف انجام خواهد داد؟
برداشتم این است در انتخابات آتی احتمال ائتلاف بین اصلاح طلبان و اعتدال گرایان پایین است، مگر آنکه اتفاقاتی در عرصه سیاسی کشور در آینده رخ دهد و آن موقع حزب کارگزاران تلاش کند سبد رای اصلاح طلبان را تقویت کنند، زیرا بعید می دانم کاندیدایی از طرف کارگزاران، اعتدال و دولت فعلی امکان ظهور و بروز داشته باشد و با توجه به اینکه دیگر آقای هاشمی نیست که با ظرفیتی که داشت اصلاح طلبان را مجبور به ائتلاف با کارگزاران-اعتدال می کرد بنابراین مشت اعتدال خالی است و بعید می رسد اصلاح طلبان بخواهند با کاندیداهای اعتدال گرایان وارد عرصه انتخابات شوند یا به عبارت دیگر بعید است ائتلاف سراسری داشته باشند.
*یعنی احتمال می رود ائتلاف نانوشته ای و غیررسمی بین این دو جریان در انتخابات شکل گیرد؟
ممکن است در بعضی از حوزه ها اعتدالیون دارای اعتبار و رای باشند و از سبد رای بالابرخوردار باشند، آن موقع ممکن است اصلاح طلبان به صورت غیر فراگیر با اعتدال گرایان برای آنکه نیروهای انقلاب رای نیاورند ائتلاف کنند.