حسین رضایی:
به واسطه وجود مافیای دارو و انحصار در پزشکی مساله پیشگیری و سلامت به حاشیه رفته و درمان محوری به مرکز تمرکز سیستم نظام پزشکی کشور آورده شده است، چند سالی است عده ای به نام طب سنتی و اسلامی دکان های جدید باز کرده اند و جدای از آنکه از این راه درآمدهای هنگفت به جیب می زنند اساسا مساله طب سنتی که دقت نظر و سواد خاص خود را نیز میطلبد را به انحراف کشانده اند.
در آخرین مورد شخصی بنام آیت الله تبریزیان که مدعی تخصص طب اسلامی است و طی این سال ها علاوه بر آنکه هیچ نظارت و محدوده ای برای خودش قائل نشده، هیچگاه هم پاسخ نداده که استنادات علمی و بعضا روایی خود را از کجا کسب کرده و کدام عالم و مراجع دینی این روش را تایید کرده است. این شخص با استفاده باورهای عامیانه مردم به اسم مبارزه با داروهایی شیمیایی بدون آنکه در جایی پاسخگوی سئوالات و ابهامات اساسی اهل علم باشد اخیرا با انتشار ویدیویی کتاب پزشکی داخلی هاریسون به عنوان یکی از مراجع علمی تجربی در سیستم آموزش علم پزشکی را به آتش می کشد.
اتفاقی که یادآور حمله مغول ها به ایران و سوزاندن کتاب ها و کتابخانه ها است. اساسا هیچ اهل علم و دانشی اهل سوزاندن و تکفیر اندیشه های مخالف نبوده و نخواهد بود چه رسد به اینکه کتاب را به آتش بکشد. که این امر جز از انسان های جاهل و افراطی برنخواهد آمد.
هرچند طب سنتی به عنوان یکی از علوم مطرح حتی در مجامع دانشگاهی است و امروز دانشجویان پزشکی دانشگاه ها به عنوان رشته تخصص در آن تحصیل می کنند و مورد تایید مراکز عملی کشور اساتید نیز است اما طب اسلامی با قرائتی که امثال این شخص ابراز می کنند مورد تایید هیچ مرجع علمی و دینی نیست و بیشتر تبدیل به دکانی برای فریب مردم شده است.
در همین راستا آیت الله فاطمی نیا می گوید : «من سه چهار سال پیش رفتم صدا و سیما و گفتم شما را قسم میدهم که نگویید طب اسلامی! بلکه بگویید طب سنتی. بعدا دیدم که هر دو را میگفتند گاهی طب اسلامی و گاهی طب سنتی. دیروز در اخبار دیدم که معاون وزارت بهداشت گفته: «نگویید طب اسلامی»! من ایشان را دعا میکنم و میگویم خدا خیرش بدهد. ببینید خواهران و برادران! شما را بخدا حواستان جمع باشد! وقتی میگوییم روایت معنایش این نیست که هرچه میگوییم صحیح است. چرا تا یک روایت میبینیم میگوییم طب اسلامی. تو چه میدانی طب اسلامی چیه؟! شیخ صدوق میفرماید بعضی از این روایاتی که مرتبط با طب هست بعضی از اینها اقلیمیه! یعنی در یک اقلیم خوب است و در اقلیم دیگر خوب نیست! و بعضی از روایات هم از اساس جعلی است. تشخیص روایات جعلی از صحیحی یک علمی میخواهد، یک بصیرتی میخواهد. حالا هی بگوییم طب اسلامی، طب اسلامی! رساله ذهبیه را نسبت دادند به حضرت رضا (ع)! بنده رفتم تحقیق کردم دیدم این کتاب از اساس ساخته و پرداخته است. رساله ذهبیه یک راوی دارد و آن هم محمد بن جمهور عمی و این هم مقبول رجال نیست. و نوشته اند «لا تکتب روایته» و یا «لا یقبل حدیثه». این که گفته اند امام رضا (ع) برای مامون نامه طبی نوشته اند این غلط است. امام رضا (ع) هرگز برای مامون رساله ای طبی ننوشته اند. رساله ذهبیه از اساس دروغ است.»
و حتی آیت الله جوادی آملی نیز به این مساله ابراز تردید جدی می کنند و می فرمایند :
و حتی بالاتر از این فرزند مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی در گفت وگو با سایت حوزه نیوز می گوید که پدرش در روند درمان بیماریاش به طب اسلامی و «دکترای اسلامی» اعتماد کرد و این امر منجر به ایجاد فاصله بین درمان و از کنترل خارجشدن بیماری شد.او ادامه داد که برخی افراد که او آنها را «دکترای اسلامی» مینامند به آیت الله هاشمیشاهرودی گفتهاند به حرف پزشکان جدید توجه نکند. بر اساس این روایت، سال ۹۶ پس از یک عمل جراحی، رهبرمعظم انقلاب اسلامی به منزل مرحوم شاهرودی رفته و با وی دیدار میکند. در این دیدار آیت الله خامنهای به آقای شاهرودی توصیه میکند که به حرف دکترها گوش کند، ولی به روایت پسر هاشمی شاهرودی او به این توصیه «گوش نکرده بود». علاء هاشمی شاهرودی میگوید کارشناسان «طب اسلامی» رای پدرش را زدند و او را مردد کردند. به اعتقاد فرزند هاشمی شاهرودی همین اعتماد منجر به این شد که بیماری از کنترل خارج شود.
به نظر می رسد دادگاه ویژه روحانیت که حتی در کوچکترین موارد تحرکات طلاب ورود می کند و با آنها برخورد می کند، باید در برابر این اقدامات بی اساس آن هم با نام آیت الله و لباس روحانیت بایستد و نگذارد بیش از این نام روحانیت وسیله ای برای فریب افکار عمومی شود.
https://rahva.ir/?p=16757