به گزارش«رهوا».تصور کنید مثلا در یک سریال ۱۳ قسمتی، بیننده مدام این جمله را بشنود و این روند در آثار دیگر نیز که مردم زیادی مخاطب آن هستند مدام تکرار شود.
مسلما بعد از مدتی به یک عادت رفتاری تبدیل میشود. از عموم مردم که بگذریم، مسؤولان یک کشور در هر رده و پستی که باشند عادت عذرخواهی از مردم جزو رفتارها و آداب مدیریتیشان باشد، مثل مدیران ژاپنی از نخستوزیر بگیر تا مدیر یک شرکت با پیشآمدن کوچکترین خطا یا اتفاق از مردم عذرخواهی میکنند.
در جامعهای که معذرتخواهی کردن در جریان باشد، حتما اتفاقات بهتری در آنجا رخ خواهد داد و همه رشد و زندگی بهتری را تجربه خواهند کرد. در فرهنگ ایرانی ــ اسلامی ما نیز عذرخواهی وجود دارد و به آن توصیه و تاکید شده اما چرا در جامعه امروزی ما «عذرخواهی» کمتر دیده و شنیده میشود. چه در روابط بینفردی و چه در بین مسؤولان و مدیران کشور و عموم مردم. چرا در فیلمها و سریالهای ما واژه «عذرخواهی» وجود ندارد؛ هر چند شخصیتها اشتباهات زیادی مرتکب شوند.
مراتب عذرخواهی
دکتر فرامرز قراملکی، استاد اخلاق دانشگاه تهران و نویسنده و پژوهشگر که کتابی بهنام اخلاق حرفهای را نیز منتشر کردهاست درباره عذرخواهی میگوید: عذرخواهی قبل از این که مهارت باشد، فضیلت است. فضیلت یکی از منشهای نیک اخلاقی است که مقابل رذالت قرار دارد و میتوان گفت کسی که عذرخواهی نمیکند به سمت رذالتها گرایش دارد. عذرخواهی ریشه در فضیلتی بهنام مسؤولیتپذیری دارد که پایه و اساس اخلاق است. آدم اخلاقگرا، مسؤولیتپذیر است و به حقوق خود و دیگران احترام میگذارد. اینگونه آدمها در زندگی فردی، خانوادگی، کاری و شهروندی نسبت به حقوق خود و دیگران حساسند و آن را مراعات میکنند. مثلا وقتی سوار تاکسی میشوند حقوق راننده تاکسی و دیگر مسافران را در نظر میگیرند و به حقوق خود نیز واقفند. اگر حقوق خودشان نادیده گرفته شود مطالبه عذرخواهی میکنند و اگر حقوق دیگران را بنا به شرایطی پایمال کردند، خیلی زود متوجه اشتباه خود شده و عذرخواهی میکنند. این را هم بگویم که آدم مسؤولیتپذیر بعد از عذرخواهی جبران مافات کرده و دیگر آن اشتباه را که منجر به عذرخواهی شده تکرار نمیکند. عذرخواهی کلامی اولین مرحله از مهارت طلب بخشش است و فرد بافضیلت دو مرحله دیگر را هم اجرایی میکند.
تفاوت تکبر و عزت نفس
دکتر قراملکی در پاسخ به این پرسش که چرا برای برخی آدمها، عذرخواهی کردن، دشوار است، میگوید: آدمهای خودشیفته و متکبر عذرخواهی نمیکنند. آنها به شکل بیمارگونهای خود را از دیگران برتر میدانند به همین دلیل حتی اگر اشتباهات فاحش انجام دهند، معذرتخواهی نمیکنند. برای همین است که عذرخواهی را میتوان مرز بین تکبر و عزتنفس دانست. اتفاقا آدمهایی که عزتنفس بالا دارند چون به اشتباهات خود آگاهند و حقوق خود و دیگران را میدانند اگر اشتباه کنند، طلب بخشش میکنند تا عزتنفس و قدرتشان لطمه نخورد. مهارت عذرخواهی رابطه مستقیمی با آموزش و برنامههای اخلاقیمحور جامعه دارد. در کشور ما چقدر روی موضوعی به این مهمی سرمایهگذاری شده و وارد آموزشهای فردی، خانوادگی و اجتماعی ما شدهاست؟ مهدهای کودکها، مدارس، دانشگاهها و دیگر آموزشگاهها چقدر روی این مهارت سرمایهگذاری میکنند و برای ترویج و تبدیلشدن آن به فرهنگ تلاش میکنند؟ پدر و مادرها چقدر با مهارت عذرخواهی آشنایند و میدانند چگونه و چه زمانی باید از همسر و فرزندان خود عذرخواهی یا آن را مطالبه کنند. افراد، زمانی از این مهارت بهدرستی استفاده میکنند که به حقوق خود و دیگران آشنا باشند و دقیقا بدانند کی و چه زمانی و به چه صورتی حقی را ضایع کرده یا حقشان نادیده گرفته شده است. «عذرخواهی» یک واژه ساده یا مهارتی دمدستی نیست که بلد بودن یا نبودن آن، آسیب جدی به فرد، افراد پیرامون و جامعه وارد نکند. عذرخواهی ابتدای یک زنجیره مهم از خصلتها و رفتارهای بنیادین است. توجه به فرهنگ عذرخواهی و مطالبه معذرتخواهی میتواند کل سیستم خانواده، محیطهای آموزشی، سازمانها و خود فرد را دگرگون کرده و باعث رشد و ارتقای آن شود. جامعههای پیشرفته و با توسعه پایدار، روی فرهنگ عذرخواهی سرمایهگذاری مالی و معنوی میکنند چون میدانند یکی از پایههای اساسی پیشرفت فرد و جامعه توجه به همین مهارت و توسعه آن است.
جای خالی مطالبهگری
استاد قراملکی میگوید: بین رسانه و عذرخواهی نسبت نزدیکی برقرار است. رسانهها میتوانند به مردم آموزش دهند که عذرخواهی جزو فرهنگ زیستی آنها باشد یا نه. مهمترین کاری که رسانهها میتوانند انجام دهند این است که به مردم حقوقشان را یادآوری کرده و به آنها مطالبه حقوق را آموزش دهند. زمانی که مطالبهگری وجود داشته باشد، مسؤولان مجبور به عذرخواهی میشوند که به آن میگویند عذرخواهی سازمانی. به نظرم در کشور ما آنچه بر سر راه مهارت و فرهنگ عذرخواهی مانع ایجاد کرده، همین توجه نکردن به عذرخواهی سازمانی است که وجوه مختلفی دارد و یکی از مهمترین آنها «استعفا»ست. بهطورمثال تاخیر در پرواز هواپیماها در کشور ما تبدیل به عادت شده و این خسارت روانی، مالی و اقتصادی زیادی به مردم میزند اما چون مطالبهگری به ما آموزش داده نشده این به روالی پذیرفتهشده تبدیل شده، مردم اعتراض نمیکنند و صاحبان شرکتهای هواپیمایی نیز عذرخواهی نکرده یا خسارت نمیدهند. شرکتهای هواپیمایی از آغاز کرونا تاکنون خلافهای زیادی مرتکب شدهاند. به دلیل کرونا، پذیرایی حذف شده اما پول آن دریافت میشود. بلیت گران شد که مسافرگیری کم شود اما الان گفتهاند کل صندلیها فروخته میشود اما بلیت همچنان گران است و پذیرایی هم نمیشود! همه اینها مطالبه است که باید به آن پرداخته شود و مدیران، عذرخواهی کرده، خسارت بدهند و استعفا کنند اما ما آموزش ندیدهایم که حقوق خود را مطالبه کنیم. تا این چالش برطرف نشود نمیتوان توقع داشت مهارت عذرخواهی به فرهنگ تبدیل شود.
رابطه بین پاسخگویی و عذرخواهی
عذرخواهی از لوازم پاسخگویی است. شرایط پاسخگویی زمانی فراهم میشود که کمکاری، اشتباه و اعتراض شنیده شود. اول باید حساسیت شنیدن در فرد و مسؤول بهوجود بیاید، این حساسیت را باید مردم در مسؤولان به وجود بیاورند. سؤال کردن حق مردم است و تا این حق به رسمیت شناخته نشود، عذرخواهی باب نمیشود. جامعهای موفق و رو به پیشرفت است که مسؤولانش روحیه و منش عذرخواهی داشته باشند. زمانی که عذرخواهی سازمانی کمرنگ شده یا از بین برود این رذیلت (مقابلش فضیلت عذرخواهی قرار دارد) از جامعه به فرد سرایت کرده و به مرور فرهنگ عذرخواهی در همه افراد جامعه از بین میرود.