به گزارش«رهوا».شهاب الدین بیمقدار، نماینده مردم تبریز که فردای ترور حاج قاسم سلیمانی به دستور ترامپ گفته بود: «پیشنهاد من، خویشتن داری و مذاکره بین ایران و آمریکا است!» این بار گفته است: «آقای رئیس جمهور محکم بایستد و رفراندوم را پیگیری کند حتی میتواند رفراندوم برگزار کند». باید به آقای بی مقدار گفت که وقت خدمت در مجلس دهم تمام شد اما حاشیه سازی اصلاح طلبان تمام نشد. البته از نماینده ای که بعد از شهادت سپهبد سلیمانی سریعا در بیان صحبت از مذاکره با آمریکا و ترس از قدرت پوشالی آمریکا پیش قدم شده نباید جز انتظار خدمت داشت. رهبرانقلاب اخیرا در بیان شاخص های یک نماینده خوب بیان داشتند: «باید فردی را برای مجلس انتخاب کرد که مؤمن، انقلابی، شجاع، دارای روحیه جهادی، کارآمد و به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت باشد… فردی که از سخن گفتن بر ضد فلان قدرت خارجی هراس دارد، لایق نمایندگی مردم با عزت، مقتدر و شجاع ایران نیست».
بخش های مهم اظهارات بیمقدار را در ادامه خواهید خواند:
*امروز ارگانهای انتصابی بسیار اختیارات بیشتری دارند و به راحتی میتوانند از اختیارات شرعی و قانونی خودشان استفاده کنند در صورتی که ارگانهای انتخاباتی نقش چندانی ندارند.
*شما مشاهده میکنید امروز رئیس جمهور با ۲۴ میلیون رأی مردم انتخاب میشود اما فقط مانند یک اپوزیسون حرف میزند، در صورتی که قانون اساسی این اختیار را به او داده است که مجریاش باشد؛ حال واجب است که رئیسجمهور محافظه کاری را کنار بگذارد و از این اختیارات استفاده کند.
*معتقدم باید یک بازنگری در قانون اساسی داشته باشیم تا ارگانهایی که انتخابی هستند بیشتر اختیار داشته باشند زیرا این کار باعث میشود مردم امیدوار شوند، پایههای حفظ هر نظامی مردمش هستند.
*اگر نمایندههای مردم آزاد انتخاب شوند نظام پارلمانی زیاد هم نمیتواند بد باشد، در آن زمان حداقلش این است که کسی که رئیسجمهور یا نخست وزیر را معرفی میکند و مجلس به آن رأی میدهد احساس مسئولیت میکند.
*امروز در کشور اختیارات و مسئولیتها با هم همخوانی ندارد، یعنی اختیارات در یک جا جمع است؛ اما در جامعه به گونهای القا شده است که مسئولیت تمامی کارها با رئیسجمهور و مجلس است درصورتی که رئیسجمهور و مجلس نقشی ندارند مانند این که در سیاست خارجی نقش کارمند را دارا هستند، یعنی هر تصمیمی گرفته شد باید عمل کنند و یا در سیاستهای کلان اقتصادی باید ابلاغیههای بالادستی رعایت شود.
*هنگامی که این رفتارها صورت میگیرد دولت و مجلس به این نتیجه میرسند که نباید فکری کنند و قدرت تفکر از آنها سلب و باعث میشود یک حالت یأس و روزمرگی به وجود بیاید. اگر نمایندگان مجلس احساس عدم شخصیت کنند، دیگر صاحب فکر نمیشوند و دیگر دنبال فکر و تحقیق نمیروند.
*متاسفانه شرایط موجود مردم را به سمت یأس و ناامیدی برده است. آنان دائما مطرح میکنند که در انتخابات شرکت کنیم یا خیر؟ پای صندوق برویم؟ به چه کسی رأی بدهیم؟
*معتقدم برای این که مردم از این یأس و ناامیدی بیرون بیایند باید تغییراتی انجام دهیم نخست آنکه باید در برگزاری انتخابات تجدیدنظر شود راهش هم این است آن تفسیری که شورای نگهبان از دوره چهارم مطرح کرد تغییر کند. در دوره اول چنین تفسیری وجود نداشت آن دوره بسیاری از جریانهای سیاسی حضور داشتند اما مردم به آنها رأی ندادند این نشاندهنده آن است که مردم درست انتخاب میکنند.
*امروز در کشور کم تحریم نداریم اما یک خودتحریمی هم خودمان با عدم پیوستن به «FATF» ایجاد میکنیم. متاسفانه مجمع تشخیص مصلحت یکسال وقت داشت که درباره FATF تصمیم بگیرد اما این کار را انجام نداد امروز هم عنوان میکنند وقت تمام شده است و نظر شورای نگهبان با توجه به قانون باید اجرایی شود، که اگر نظر شورای نگهبان ملاک باشد ما اواخر بهمن در لیست سیاه قرار خواهیم گرفت و هنگامی که این اتفاق بیفتد بانکهای ما فلج خواهد شد و ایرانیانی که در اقصی نقاط دنیا کار میکنند با مشکل روبهرو میشوند .همه زیر ذرهبین خواهند رفت که برای هر حرکتی باید توضیح بدهند، در واقع زمان از دست میدهیم و هزینه تراشی میکنیم و مشکلات به وجود خواهد آمد.
*ادعا میکنند مجلس دهم مجلس اصلاح طلبی بود در صورتی که اینگونه نبود اصلاحطلبان یک اقلیت بزرگی بودند، نمیشد گفت که اکثریت مجلس بودند که اگر هم بودند سدهای زیادی داشتند که خیلی هم کاری نمیتوانستند انجام دهند.
*اینکه میگویند دلیل رد صلاحیتها اقتصادی است اصلا چنین نیست، معتقدم ۷۵ درصد از نمایندگان مجلس دهم که رد صلاحیت شدند به دلیل مسائل سیاسی است.
*دلایل رد صلاحیت این افراد این است که در مجلس اظهارنظر و از ملت دفاع کردند. نظرم این است نمایندگانی که رد شدهاند باید اصرار کنند حتما دلایل رد صلاحیتشان در مطبوعات و حتی روزنامه رسمی انتشار پیدا کند زیرا با یک جمله کلی آقای کدخدایی این شائبه به وجود آمد همه نمایندگان فاسد بودند و مشکلات مالی دارند.
*به دوستانی که از فراکسیون امید تائید شده بودند گفتم شما بیایید موضع بگیرید تا کی میخواهید به خاطر عنوان نمایندگی زیر بار بسیاری از مسائل بروید، اما متاسفانه هیچ کاری نکردند و یک نفرشان هم درباره این مسائل اعتراض نکرد.
*مخالف لیست دادن توسط شورای اصلاحطلبان هستم با لیست ۳۰ نفره تهران آمدند اما برای این که تائید صلاحیت بگیرند درباره رد صلاحیتها سکوت اختیار کردند تنها کسانی که به همراه من اعتراض کردیم مطهری، هاشمزایی، سلحشوری و سیاوشی بودند و الا بقیه هیچ حرفی نزدند.
*به یکی از خانمهای نماینده گفتم شما وظیفه دارید از رد صلاحیتها صحبت کنید اما این اتفاق نیفتاد و یا جا داشت آقای عارف به عنوان رئیس فراکسیون امید و شورای عالی اصلاحطلبان یک بیانیهای صادر میکرد اما این کار را انجام نداد، لاریجانی بهتر از عارف در مورد رد صلاحیتها و تهمتهایی که به نمایندگان زده شده عمل کرد.
*به یکی از نمایندگانی که رفته بود دلیل رد صلاحیتش را بپرسد اینکه پیش آقای خاتمی رفته بود را ایراد گرفته بودند، نطق و حرفهایش را ایراد گرفته بودند خب اینها سیاسی است دیگر. باید دید مردم چه تصمیمی میگیرند شاید اقدام مردم تلنگری شود تا آقایان بفهمند همه مردم آنهایی که نیستند که از یک جریان خاص حمایت میکنند.
*آقای رئیس جمهور محکم بایستد و رفراندوم را پیگیری کند حتی میتواند رفراندوم برگزار کند.