به گزارش«رهوا».داریوش اسدزاده متولد اول آذر ۱۳۰۲ در کرمانشاه بود. پدرش ارتشی و مادرش خانهدار و هر دو اهل تهران بودند. او فارغالتحصیل معادل دکترای رشته ادبیات هنر در امریکا با تأیید دانشگاه تهران و دارنده نشان درجه یک هنر، استاد دانشگاه و بازیگر قدیمی بود. اسدزاده دبیرستان را در مدرسه معروف آن روزگار یعنی «دارالفنون» به پایان رساند، اما احتمالاً علاقهاش به هنر بازیگری از زمانی شروع شد که به همراه پدر برای تماشای تئاترهای سنتی مثل سیاهبازی میرفت. هر چند مرحوم اسدزاده پیشتر در خاطراتش گفته بود پدرم برای اینکه مرا تشویق به درس خواندن کند، شبهای جمعه مرا به تماشای تئاتر میبرد، اما احتمالاً آینده حرفهای مرحوم اسدزاده با در کنار هم قرار گرفتن همین قطعات پازلگونه رقم خورده است.
مرحوم اسدزاده پس از استخدام در وزارت دارایی همزمان در مدرسه هنرپیشگی نیز تحصیل میکرد و نهایتاً در سال ۱۳۲۱ وقتی که جوانی ۱۹ساله بود بازیگری و نویسندگی را نیز در تئاتر لالهزار شروع کرد و همان سال با نمایش لیلی و مجنون برای اولین بار روی صحنه رفت. این نقطه عطف در زندگی مرحوم اسدزاده در حالی رخ داد که پدرش با بازیگر شدن وی به شدت مخالف بود و او هم مجبور شد به صورت پنهانی فعالیتهای هنریاش را ادامه بدهد.
وی در سال ۱۳۳۳ بعد از سالها تجربه بازی در تئاتر توانست با فیلم سینمایی «همسر مزاحم» اولین بار جلوی دوربین برود. اسدزاده همزمان با کار دوم خود در سال ۱۳۳۵ به عنوان نماینده ایران به فستیوال تئاتر پاریس رفت، او به مدت سه ماه از طرف ایران مشغول تحقیق در تئاتر پاریس شد. اسدزاده بعد از بازگشت از فستیوال پاریس به شدت درگیر تئاتر شد و نزدیک به ۲۰۰ نمایشنامه کارگردانی و بازی کرد تا جایی که آوازهاش توجه هنرمندان امریکایی را نیز جلب کرد.
وی سال ۱۳۴۶ وقتی ۴۴سالگی را تجربه میکرد به دعوت یکی از کمپانیهای فیلمسازی راهی امریکا شد و بعد از تجربه بازی در امریکا به ایران بازگشت و در سال ۱۳۵۱ علاوه بر فعالیتهای سینمایی به عنوان هیئت مدیره سندیکای سینمای ایران منصوب شد. او بعدها در سال ۱۳۶۶ با فیلم «گل مریم» به عرصه بازیگری بازگشت و با سریال «سمندون» سال ۱۳۷۴ به کارگردانی ناصر هاشمی وارد قاب تلویزیون شد، البته شهرت اسدزاده بیشتر به دلیل بازی در «خانه سبز» تولید سال ۱۳۷۵ به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام است.
مرحوم اسدزاده بعد از سالها فعالیت در سال ۱۳۷۹ به مدت یک سال رئیس انجمن بازیگران ایران شد و به مدت پنج دوره عضو داوران خانه سینما بود. در ایام بعد از فتنه ۸۸ که برخی چهرههای سینمایی جسارت حضور در هیچ اثر سینماییِ منتقدِ این اتفاق را نداشتند مرحوم اسدزاده با قبول پیشنهاد بازی در فیلم «قلادههای طلا» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی اعتقاد به مام میهن و وطنپرستی واقعی را بدون کمترین سوگیری خاص سیاسی یا سیاستزدگی به نمایش گذاشت.
این هنرمند فقید که سالها تئاتر و ادبیات تئاتر را در دانشگاه تهران تدریس میکرد طی مصاحبهای دلیل کمکاریاش را عوارض پیری و فیلمنامههایی که انگیزه را برای بازیگری در او ایجاد نمیکنند، عنوان کرد. مرحوم اسدزاده سال گذشته در مراسم بزرگداشت خود در خانه هنرمندان ضمن بیان برخی خاطرات، دلمشغولیها و حسرتهایش، در رابطه با مهمترین آرزویش گفته بود: «ناصرالدین آرزویش بود ۱۰۰ساله شود، اما به آرزویش نرسید امیدوارم من به آرزویم برسم و به قرن برسم». این هنرمند فقید آبان ۱۳۹۷ در سن ۹۵سالگی به بیماری سرطان مثانه مبتلا شد و از تابستان ۹۸ نیز به دلیل ضعف جسمانی در بیمارستان بستری شد که در نهایت روز گذشته به رحمت خدا رفت. این بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر در سالهای اخیر متمرکز بر تألیف کتابهایی درباره تاریخ تئاتر ایران و تاریخ تهران بود. وی در طول حیاتش در دهها فیلم سینمایی سریال و تلهفیلم بازی کرد که از آن جمله میتوان به «دو نیمه سیب»، «همسر»، «قلادههای طلا»، «یتیمخانه ایران»، «زمان از دسترفته»، «بوی کافور عطر یاس» «خانه سبز»، «آژانس دوستی»، «روزگار جوانی»، «هوش سیاه»، «دردسرهای عظیم»، «سمندون» و «چرخ و فلک» اشاره کرد.
https://rahva.ir/?p=14771