×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : سه شنبه, ۲۹ اسفند , ۱۴۰۲  .::.   برابر با : Tuesday, 19 March , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
توانایی‌های حیوانات که شما را شگفت زده می‌کند

به گزارش «رهوا»، بیلی یک دلفین آزاد بود که در ۵ سالگی با یک قفل زخمی شد که آن را برای درمان به یک اکواریوم در جنوب استرالیا منتقل کردند.

بیلی در یک اکواریوم با دلفین‌های اسیری زندگی می‌کرد که ترفند‌های مختلفی به آن‌ها آموزش داده شده بود و بیلی سه هفته را در کنار دیگر دلفین ها در آکواریوم گذراند.
بیلی پس از درمان به دریای آزاد بازگشت، اما یک اتفاق عجیب رخ داد.افرادی که دلفین‌ها را در  منطقه تحت نظر داشتند مشاهده کردند که بیلی مشغول انجام دادن حرکتی به نام راه رفتن با دم است.

این یک حرکت است که در آن دلفین با باله‌های دم به سطح زیرین آب ضربه می‌زند و به این ترتیب به شیوه‌ای آرام و مبهم روی سطح آب حرکت می‌کند.اما بیلی یک دلفین آزاد بود که هرگز چنین آموزشی ندیده بود حتی در زمانی که برای درمان به آکواریوم منتقل شده بود و دوران نقاهتش را کنار دلفین‌های اسیر می‌گذارند.

پس بیلی چگونه این رفتار را یاد گرفته بود؟ پاسخ به این سوال حقایق جالبی را کشف کرد.

درواقع بیلی این ترفند را با نگاه کردن به نمایش دلفین هایی که کنار آن‌ها در یک استخر و آکواریومدیگر بودند، آموخته بود بدون این که یک انسان این ترفند را به بیلی یاد داده باشد.
دلفین ۵ ساله این حرکت را آموخته بود و پس از بازگشت به دریای آزاد آنها را تقلید می‌کرد و جالب‌تر این که ۵ دلفین دیگر در دریا پشت سر او شروع به انجام این حرکت کردند. شاید آن‌ها این کار را برای تفریح انجام می‌دانند.

اما چطور می‌شود انتظار داشت که یک حیوان بدون آموزش  آن چه را می‌بیند بفهمد و توانایی تقلید داشته باشد این رفتار‌ها را انجام دهد. این رفتار یکی از شواهدی است که نشان می‌دهد حیوانات مغز و ذهن دارند.

حیوانات ماشین های گوشتی  هستند که توانایی درک هیچ چیز را ندارند!
شاید پذیرش این موضوع که ذهن حیوانات توانایی درک برخی رفتار‌ها و ظرفیت‌های ذهنی را دارد برای ما دشوار نباشد، اما زمانی برخی رفتارشناسان و دانشمندان با این عقیده مخالف بودند.

گرچه چارلز داروین عقیده داشت ظرفیت ذهنی حیوانات و انسان‌ها تنها در درجه باهم متفاوت است و کتابی راجع به بروز و بیان احساسات در انسان و حیوانات، شادی، عشق و اندوه در پرندگان، حیوانات اهلی و نخستی‌ها نوشته بود، اما نگرش او به حیوانات برخلاف یک باور قدیمی و سنتی بود.

طبق این باور که زمانی طرفداران زیادی نیز داشت حیوانات بدون توانایی ذهنی و مغزی در نظر گرفته می‌شدند. استدلال رنه دکارت فیلسوف بزرگ قرن ۱۷ شکل گرفته بود می‌گفت انسان‌ها مخلوقاتی هستند که با خرد، خلق شده اند در حالی که حیوانات تنها ماشین‌هایی هستند از گوشت ساخته شده اند.

روبات‌هایی که به اعتقاد نیکولانس مالبرانس یکی از پیروان دکارت، بدون لذت غذا می‌خورند، بدون درد گریه می‌کنند و بدون اینکه متوجه شوند رشد می‌کنند. آن‌ها هیچ چیزی نمی‌خواهند، از هیچ چیز نمی‌ترسند و هیچ چیزی نمی‌دانند.

پذیریش این باور که حیوانات اطلاعات را پردازش می کنند واحساسات دارند
پیش از قرن ۲۰ در زیست شناسی تفکرات با عقیده دکارت قرابت بیشتری داشت. البته دانشجویان رفتارشناسی جانوران احتمال اینکه حیوانات ذهن داشته باشند را رد نمی‌کرند، اما فکر می‌کردند این سوال در این مورد بی ربط و بیهوده است چرا که پاسخ دادن به آن ناممکن است.

آن‌ها اعتقاد داشتند مواردی مانند محیط زندگی حیوانات، غذا و … قابل بررسی است، اما چرایی و چگونگی رفتار، سازکار ذهنی حیوانات و چیز‌های غیرقابل مشاهده مانند احساسات یا افکار که خارج از محدوده تحقیقات عینی هستند، مانند یک جعبه سیاه مبهم و دست نخورده باقی مانده بود و برای بسیاری غیر قابل بررسی به نظر می‌رسید.

برای مثال یک رفتار شناس درسال ۱۹۹۲ نوشت؛ از انتساب تفکر آگاهانه به حیوانات در قالب هرگونه قصد جدی برای فهمیدن رفتار آن‌ها باید به شدت اجتناب شود، زیرا این کاری غیر قابل آزمایش و پوچ است. اما به هرحال در برابر این اعتقادات مقاومت و مخالفت‌هایی نیز وجود داشت.

یک استاد دانشگاه به نام دونالد گریفن در کتابی به نام پرسش‌هایی راجع به آگاهی حیوانات استدلال کرد که حیوانات قطعا می‌توانند تفکر کنند و توانایی آن‌ها برای انجام این کار می‌تواند موضوع بررسی‌های  مو شکافانه علمی قرار بگیرد.

در ۴۰ سال گذشته دیدگاه‌ها در این مورد از عقیده‌های متعصبانه به سمت نگرش داروین سوق داده شد، اما پیشرفت سریع و آسان نبوده است. همانطور که رفتارشناسان هشدار داده بودند ممکن است آزمایش‌ها و مشاهدات آزمایشگاهی گاهی  بسیار دقیق باشند، اما مشکل این جاست که حیوانات آزمایشگاه لزوما آن رفتاری را که در طبیعت دارند بروز نمی‌دهند.

مشاهدات میدانی در طبیعت نیز به آسانی رد می‌شوند. گرچه مشاهده حیوانات طی سال‌ها یا دهه‌ها در مقیاس وسیع می‌تواند تا حدی مشکلات مربوط به منابع آزمایش و شواهد را برطرف کند، اما چنین مطالعاتی به صورت نادر اتفاق می‌افتند.

با تمام این اوصاف اکنون اکثر دانشمندان احساس می‌کنند که می‌توانند با اطمینان بگویند برخی حیوانات به طو خود آگاه اطلاعات را پردازش می‌کنند و احساساتشان را بروز می‌دهند.

آن‌ها معتقد هستند که حیوانات از موش‌های صحرایی و موش گرفته تا طوطی‌ها دارای ظرفیت ذهنی پیچیده‌ای هستند و تعداد اندکی از گونه‌ها توانایی‌هایی را نشان دادند (مانند شمارش اشیا) که تصور می‌شد این رفتار منحصر به انسان‌ها است.

در میان تعداد انگشت شماری از حیوانات مانند نخستی ها، خانواده کلاغ ها،  نهنگ و دلفین‌ها چیزی مشابه به آن چه در بین انسان‌ها به عنوان فرهنگ دیده می‌شود، مشاهده شده است به این معنی که این گونه حیوانات راه‌های انجام دادن کار را با تقلید کردن توسعه می‌دهند و راه‌های متمایزی را برای انجام یک کار طی می کنند.

هیچ حیوانی تمام ویژگی‌های ذهن انسان را ندارد، اما تقریبا تمام ویژگی‌های ذهن انسان، هر کدام در گونه‌ای از حیوانات دیده می‌شود.

نورون های آینه ای سلول های نورونی هستند که هنگام مشاهده یک رفتار توسط جاندارد دیگر تحریک و فعال می شوند. به نظر می رسد این نورون ها همان علتی هستند که خمیازه کشیدن را مسری می کنند و ممکن است بسیاری از یادگیری ها به این طریق به پیوند ادراک و عملکرد  نیاز داشته باشند. همچنین به نظر می رسد بعضی از انواع همدلی کردن بین انسان به این نورون ها مرتبط است.

نورون های آینه برای دانشمندانی که در پی یافتن اساس کارکرد مغز انسان می گردند، مهم هستند. این واقعیت که این ارتباطات آناتومیکی در ذهن های غیر انسانی ( حیوانات ) مدام ظاهر می شوند یکی از دلایلی است که حیوانات را موجوداتی با توانایی ذهنی و داری مغز در نظر می گیرند.

برچسب ها : ,

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.