به گزارش«رهوا»، داریوش یاری کارگردان سینما و تلویزیون میهمان “دست در دست” شبکه دو شد. او این شبها سریال “در کنار پروانهها” روی آنتن این شبکه تلویزیونی دارد و همچنین “کربلا جغرافیای تاریخ” را از خودش به یادگاری گذاشته که به خاطره جالبی از دستمزد نگرفتن شهاب حسینی اشاره کرد. او ابتدا در پاسخ به سؤالی با “کربلا جغرافیای یک تاریخ” آغاز کرد و گفت: وقتی شما یک دغدغه مشخصی دارید خداوند هم کمک میکند و اتفاقات کائنات هم دست به دست هم میدهد تا آن اتفاقِ درست بیفتد. یکی از آن افرادی که لطف پروردگار در مسیر من قرار داد، تهیهکنندهای به نام بهروز مفید بود که سریال “در کنار پروانهها” را هم با او کار کردم.
وی افزود: مستند سینمایی “کربلا جغرافیای تاریخ” را هم با آقای مفید کار کردم و خوشبختانه در این مسیر به هدفِ مشترکی رسیدیم. واقعاً برآورد کمی برای ساخته شدن این فیلم درنظر گرفته بودند و فکر میکردند میخواهیم یک مستند معمولی بسازم. با آقای مفید صبوری کردیم و ۶ سال کار پژوهش و تحقیق این مستند سینمایی طول کشید. حتی برای این پژوهش سه بار کربلا رفتم و میخواستم خودم به یکسری از واقعیتها برسم که مثلاً چطور حضرت عباس(ع) توانست ۱۳ چاه بین شب هفتم و شب دهم بزند و آب نخورد. برای من به آب رسیدنها یا نرسیدنها مهم بود.
یاری با اشاره به اینکه آقای مفید اصرارشان این بود “کربلا جغرافیای یک تاریخ” را برای کسانی بسازیم که حتی یک بار هم اسم امام حسین(ع) را نشنیده باشند، گفت: شما ببینید وقتی مستند شروع میشود صحبت از حسین بن علی(ع) میشود و خیلی تاریخی پیش میرویم. واقعاً وقتی متنمان را نوشتیم و کامل کردیم من ۴۳۲ پلان داشتم و ۴۳۲ نقاشی بود. ساعتها جلسه برگزار کردیم که از جلوههای ویژه و روشهای مختلف برای کیفی بودن این کار استفاده کنیم. وقتی همه این کارها کنار هم قرار گرفت پروژهای به این بزرگی در ۲۱ روز ساخته شد. چون میدانستیم با طراح صحنهمان که تجربه “مختارنامه” هم داشت چطور باید پیش برویم. آرزو دارم دوباره چنین فرصتی پیش بیاید با این تیمِ دغدغهمند، یک بار دیگر فیلمی بسازیم که فکر میکنم دیگر نشود. شاید امکان ساخته شدن کاری مثل “جغرافیای یک تاریخ” دیگر فراهم نشود.
سپس مجری برنامه “دست در دست” شبکه دو سیما سؤالی از داریوش یاری پرسید که خاطره قابل تأملی را نقل کرد که مربوط به روای قصه “جغرافیای یک تاریخ” میشد. او سؤال کرد که چرا شهاب حسینی را به عنوان راوی انتخاب کردید و این نویسنده و کارگردان چنین پاسخ داد: وقتی بدنه فیلم آماده دیدن بود، ما یک گفتار متن داشتیم. پیش نمایش عمومی فیلم لطف پروردگار این بود که مرا هدایت کرد به سمت استاد معینی تدوینگر خوبمان که فیلم را به او نشان دادم. درباره گفتار متن به من گفت تصاویر تو سرشار از انرژی و احساس و شاعرانگی است؛ مراقبت کن کسی را برای این کار انتخاب کنی که سرشار از احساس نباشد! چون دیگر فضای بصری دیده نمیشود؛ آدمی که در واقع متخصص و حرفهای باشد و بتواند «ملو» بخواند.
یاری به ماجرای دستمزد نگرفتن راوی قصه “جغرافیای یک تاریخ” اشاره کرد و گفت: وقتی با شهاب حسینی گفتوگو کردم و گفتم میخواهم چنین کاری بکنم؛ او به شوخی به من گفت آدمی را از خیابان پیدا کن که این کار را بکند! واقعاً شهاب حسینی خوب فهمید این فیلم چه میخواهد و درست این کار را پیش برد. ما هرچه خواستیم با او برای گفتار متن فیلم، قرارداد ببندیم، اجازه نداد و به من گفت: من سیدم میخواهم برای جدم کاری کنم و به شما ربطی ندارد. یادم است تهیهکننده ما چند سکه هم هدیه گرفت و به ایشان گفت و آدرسی به مدیر تولید دادند که این سکهها به یک بنده خدای دیگری داده شد. خداوند لطف میکند آدمهای مسئولی را جلوی راهت میگذارد که کار به بهترین شکل پیش برود و آن دغدغهها به نمایش گذاشته شوند.
او همچنین درباره سریال “در کنار پروانهها” که این شبها پخش میشود صحبت کرد و گفت: واقعیت این است خیلی دوست داشتم از داخل این سریال یک مثنوی دربیاید؛ ای کاش یک مقداری زمان بیشتری داشتم. این قصه هرچه جلوتر برود درگیر ماجراهایی میشود که در خطه شمال اتفاقاتی که به کرم ابریشم و نوع زندگی پیله بستن پروانهها و… برمیگردد. همه آنها در روند قصه پیش میرود؛ هر کار هنری زمان میخواهند که آدمها کنار هم قرار بگیرند و سلیقه به خرج دهند. تمام عوامل فیلم در این راه ایثار کردند و روزی ۱۴، ۱۵ ساعت کار کردند برای اینکه فیلم به مردم برسد. فشار زیادی روی سرشان بود؛ کرونا و دمای ۵۲ درجه خطه گیلان را به آن اضافه کنید و ۶ ماه دوری از خانه؛ همه دعایم این است مردم این سریال را دوست داشته باشند.
نوبت به باز کردن پاکتهای برنامه رسید و سؤالی را داریوش یاری باز کرد که نوشته بود: محبوبترین سریال تاریخی مذهبی از نظر شما چیست؟ او چنین پاسخ داد که هنوز ساخته نشده است و امیدوارم من این کار را بسازم. پاکت دوم سؤالی درباره رئیسعلی دلواری بود که اگر بخواهید فیلم زندگی “رئیسعلی دلواری” را بسازید چه اسمی برای آن انتخاب میکنید، گفت: جوانمرد! جوانمردی در ایران یک سلسلهای است. وظیفه اینها ایستادن در برابر اشغالگران است و همه همّ و غمشان حبّ دین و وطن است. رئیسعلی دلواری یکی از بهترینها این سلسله به شمار میرود.
او سپس به این نکته پاسخ داد که آیا قصه “در کنار پروانهها” شعارزده نیست، گفت: کارهای دینی و مذهبی و تاریخی گاهی به ورطه شعار و شعارزدگی میافتند؛ برای اینکه مفهوم و تصویر کلی (کانسپت) از فرم خیلی مهمتر است. خود من در بحث تحقیق و پژوهشی که در “کربلا جغرافیای یک تاریخ” داشتم مفاهیمی برایم ظهور و بروز پیدا کرد مثل لحظه تصمیمگیری، چگونه رستگار شدن، چگونه رویارویی صفات حسنه و زشت؛ چون از نظرمن کربلایی که ۳۳ هزار آدمی که با هم جنگیدند تاریخی است که در سال ۶۱ هجری تمام میشود. آنچه از این تاریخ بیرون بیاید و چقدر خوب ایرانیها در این راستا قدم برمیدارند. اگر بتوانیم تصویر کلی و مفاهیمی از این تاریخ دربیاوریم پرچمِ سال ۶۱ هجری را به اهتزار درآوردهایم.
یاری در پایان درباره فیلمبرداری سریالهای تلویزیون در جایی خارج از آپارتمانهای تهران صحبت کرد و گفت: باید از فیلمهای آپارتمانی و فیلمبرداری صرفِ در تهران خارج شویم. البته یک وقتهایی هم فیلمسازان در محیطی که یک مقداری جغرافیای طبیعی و جذاب دارد به یک باره تبدیل به توریستی میشوند که در فضا عکاسی میکنند و این موضوع خیلی خطرناکی است. باید با قصه در آن محیط برویم و از آن محیط قصه دربیاوریم. وگرنه آن فضا یکی دو قسمت میهمان مخاطب ما است و بعد از آن این مخاطب را از دست خواهیم داد.
https://rahva.ir/?p=23902