به گزارش«رهوا».به نقل از حلقه وصل، پنجشنبه گذشته بود که جمعی از فعالان عرصه جهادی با رهبر انقلاب اسلامی دیدار و به ارائهی گزارش اقدامات خود در مناطق محروم و تشریح نظراتشان دربارهی این مسئله پرداختند.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، ضمن تقدیر از این جوانان مؤمن انقلابی فرمودند: هرچه ممکن است تلاش کنید و پیش بروید. هرچه ممکن است فکر کنید و این فکر را به مرحلهی عمل در بیاورید.
رهبر انقلاب اسلامی در تأیید این حرکتهای انقلابی، گفتند: بگذارید ما مجموعهی عظیمی از نسل انقلاب اسلامی را در کشورمان شاهد باشیم که از لحاظ سطح فهم، مسائل مدیریتی، خدمترسانی، ایجاد عدالت و قیام به قسط، به جایی رسیده باشد که ذهنهای معمولی بشر به آنجا نرسیده و باید از او الگو بگیرند.
ایشان دربارهی ضرورت گفتمانسازی اینگونه فعالیتها افزودند: گفتمان حرکت جهادی، شماها را به وجود آورده. ما بایستی کاری کنیم که این گفتمان به یک گفتمان عمومی تبدیل شود؛ عدهای هستند که محرومیت زندگی و جسمانی ندارند اما از خدمت به محرومان محرومند. به آنها هم خدمت کنید.
محتوای این دیدار هرچند به صورت خلاصه در اختیار رسانهها قرار گرفت اما میتوان با دقت در برخی کلمات کلید آن به سوال مهمی پاسخ داد و آن اینکه، جوان مومن انقلابی از منظر رهبر معظم انقلاب چه ویژگی هایی دارد؟
۱- مهمترین ویژگی که ایشان برای توصیف جوانان جهادی به کار بردند، «مومن انقلابی» است. جوانانی که با همه کاستیها و گلایهها و انتقادات از مسئولان اجرایی کشور، به انقلاب اسلامی وفادار هستند و رسالت خود را گذراندن نظام از مشکلات ریز و درشت روزمرهای میدانند که در عین کوچکی میتواند به اعتماد عمومی مردم به نظام ضربه بزند.
۲- این جوانان فهیم کسانی هستند که به شرایط زمانه آشنا هستند. میدانند چه وظیفهای دارند، در محیطهای گوناگون چگونه رفتار کنند و به اصطلاح برای نظام هزینهتراشی نکنند. اینان بصیرت تشخیص نیاز زمانه و البته فهم مطالبات رهبری را دارند و با این دو ویژگی قبل از اشاره رهبری، وظیفه خود را انجام میدهند.
۳- جوانان مورد خطاب رهبری ایجاد عدالت و قیام به قسط را یکی از اهداف حرکت جهادی خود تعریف کردهاند. این روزها که جریان لیبرال از تکرار مفاهیم لیبرالیستی طرفی نبسته و در نگاه مردم به ضدعدالت شناخته میشوند و نفاق جریانات انحرافی عدالتطلب برای همگان نمایان شده، ارائه الگویی نوین میتواند هم برای عموم جذاب باشد و هم در میان خواص به تولد جریان سیاسی جدیدی منجر شود.
طی چند سال اخیر جریانی معلومالحال با نشان عدالتخواهی خودنمایی کرده است که حاصل تبدیل لبیرالیسم به نئولیبرالیسم خشن در دولت روحانی است. عمیقتر شدن فاصله دولت و مردم و غلبه نگاه اقتصادی بر تمام امور حاکمیتی از جمله نتایج این سیر خشن است. در ادامه این روند شاهد تولد جریانی بودیم که با برگزیدن ادبیات چپ و با شعارهایی جذاب برای اقشار عام جامعه، عدالتطلبی قلابی را پی بریزند. این عدالتطلبی قلابی اما خیلی زود هم وابستگی سیاسی آنها را مشخص کرد و هم نشان داد که زیست اجتماعی این افراد در حوزه شخصی خلاف شعارهایشان است. این جریان با شعار «نان و کار» در کافههای لاکچری اطراف دانشگاه تهران روز را به شب میرسانند و نه توان تحمل سختی زندگی غالب مردم را دارند و نه توان دل کندن از زندگی لاکچری که برای خیلیها یک آرزو دست نیافتنی است.
در این میان اما جنبش آرامی که با توسط قریب به ۳هزار گروه جهادی با متوسط ۲۰نفر در هر گروه در مناطق مختلف کشور به راه افتاده، توانسته ضمن بهبود ارتباط اقشار مختلف مردم با نظام، خود را به عنوان مراجع فکری و الگویی مردمان مطرح کنند. موضوعی که در اینده اثرات خود را نشان خواهد داد.
۴- الگودهی به اقشارمختلف مردم یکی از نتایج فعالیت این جوانان گمنام است. جوانانی که توانستهاند فارغ از سلیقههای سیاسی متنوع و شاید سبک زندگی متفاوت، با هدف خدمترسانی به محرومین جامعه در کنار یکدیگر زندگی جدید را رقم بزنند. این موضوع شاید دمدستی اما اثرات مهمی دارد. گروههای جهادی با تمرکز بر اهداف فراجناحی توانایی گردآوردن جوانان با سلایق مخنلف را دارد که میتواند بار روانی دوقطبیهای کاذب جاری در جامعه را کاهش دهد. از سوی دیگر تمرین هرساله تحمل شرایط سخت باعث میشود تا هرساله تعداد زیادی از جوانان با موضوع محرومیت آشنا شوند. فراموش نکنید که جوانانی که این روزها تحت عنوان عدالتطلب شناخته میشوند و توانستهاند در موضوعات یهمچون باستیهیلز، نیشکر هفتتپه و موضوعاتی از این دست موج اجتماعی حمایتی ایجاد کنند، روزگاری در قالب اردوهای جهادی فعال بودند و از این طریق محرومیت را شناخته و به دنبال رفع آن هستند.
۵- این جوانان در ابعاد کلان شبکهای از فعالان فرهنگی هستند که در شرایط خاص میتوانند به عنوان نیروهای ارزشی وارد معرکه شده و نقشآفرینی کنند. معرکههایی که انقلاب نیاز به نیروهای پایکار دارد و این جوانان به علت دلبستگی تدریجی به اصل نظام، حاضر به فداکاری در راه آن هستند.