به گزارش«رهوا».بهزاد نبوی، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد اظهار کرده است: در واقع تحریمهای امروز آقای روحانی بیش از آنکه محصول کار خود دولت و خواست او باشد، محصول کار تندروهای داخلی با مشارکت و همراهی آقای ترامپ از یک سال بعد از امضای برجام بود. معتقدم تحریمها، میراث آقای روحانی نیستند، میراث کل نظام است و کل نظام اگر بخواهد این میراث برای بعدیها نماند، باید در این زمینه اقدامی کند که البته به نظرم چنین تصمیمی ندارد. بهطور کلی مخالفان دولت دنبال این هستند که آقای روحانی بدون هیچ نوع دستاوردی ورقهای تقویم را پاره کند تا آنکه دوره ریاست جمهوری اش تمام شود.
او در ادامه تصریح میکند: معتقدم الان وضعیتی که پیش روی ما است، میراث کل نظام است و نظام اگر میخواهد در ۱۴۰۰ شرایط دیگری باشد، لازم است به آقای روحانی اجازه دهد تا او برای حل مشکلات اقداماتی بکند.
به گزارش مشرق، آقای نبوی طی ۵ سالی که از زندان خارج شده است صرفا بر دو گفتمان سیاسی تأکید دارد:
اول اینکه اصلاحطلبان هیچ نسبت و توافقی با روحانی نداشتهاند! و دوم اینکه شرایط فعلی برای کشور بنبست است و جز توافق با آمریکا و سرمایهگذاری خارجی؛ راهی برای عبور از مشکلات نداریم!
از گفتمان اول بهزاد نبوی که بگذریم! اما در گام دوم او نیز محرز است که منظور آقای نبوی و برخی دوستان ایشان “مذاکره با آمریکا” است.
این در حالیست که مشکلات دولت آقای روحانی مشکلاتی داخلی و مرتبط با ضعف و ناکارآمدی ستاد دولت است و اساسا قرار نیست مذاکره با آمریکا هیچ بخشی از این مشکلات خودساخته و یا ژنتیکی را حل کند. بماند که آقایان مذاکره هم کردند و هیچ مشکلی از آنها رفع نشد.
جالب است که این افراد دائما به حضور برخی هیئتهای خارجی پس از برجام در ایران اشاره میکنند و اظهار میدارند که اقدامات عدهای تندرو و ایضا مانورهای موشکی سپاه اجازه نداد که سفر این هیئتها ادامه یابد!
آنها اما به مردم نمیگویند که سفر آن هیئتها نیز اولا یک مجلسآرایی بیدستاورد بود و ثانیا از جمله این هیئتها میتوان به “هیئت یونان” اشاره کرد که صاحب یکی از بحرانیترین اقتصادهای جهان و دارای شاخصهایی پایینتر از ایران است اما لازم بود که مقاماتش برای مجلسآرایی پیشگفته حتما سفری به ایران داشته باشند.
آنها همچنین به افکار عمومی نمیگویند که نه فقط برجام بلکه تفاهم لوزان و توافق موقت ژنو (که در سال اول دولت روحانی بسته شد) نیز علیرغم تمام وعدههای آقایان اما هیچ دستاورد ملموسی برای مردم نداشتند و جالب آنکه در قبل و بعد از این توافقات نه رزمایشی برگزار شده بود و نه هیچ اقدام به قول آقایان تندروانهای در کشور انجام شده بود.
محض اطلاع آقای نبوی، حتی کسانی از اصلاحطلبان گفتهاند که حاقّ توافق برجام نیز نه اقتصادی که امنیتی بود و هرکس دستاورد اقتصادی میخواهد باید FATF را به تصویب برساند!
این گزاره به صراحت نشان میدهد که اساسا قرار نیست از قِبل مذاکره و توافق آبی برای اقتصاد ایران گرم شود.
در بلبشوی تئوریک پیشگفته اما یک نکته محرز است و آن اینکه کسانی در ستاد مشترک جریان سیاسی خاص و دولت قصد دارند رئیس جمهور روحانی را پای میز مذاکره با ترامپ بنشانند و از این مذاکره ولو یک عکس منتشر کنند.
در این رابطه میتوان به اظهارات اخیر برایان هوک اشاره کرد که گفته است: در وزارت خارجه ایران بسیاری با گفتوگو با آمریکا موافق هستند اما مجوز چنین کاری را ندارند.
از دروغ و راست نظر هوک که بگذریم باید به یادداشت عجیبی که چند روز قبل در روزنامه دولتی ایران منتشر شد نیز اشاره کرد که در آن میخواندیم: «واقع آن است که روحانی حاضر بود با وجود تردیدها بار دیگر ریسک یک گفتوگوی کوتاه (نه مذاکره) با ترامپ را به جان بخرد و شخصاً شرایط انجام یک مذاکره نتیجهبخش را به گوش رئیس جمهور امریکا برساند.»
با این تفاسیر باید منتظر ماند و دید که آیا رئیسجمهور روحانی وقعی به پیشنهاد خطرناک بهزاد نبوی و کسانی از اطرافیانش در ستاد دولت میگذارد یا اینکه در مسیر خیر و صلاح گام خواهد برداشت؟!
برخی معتقدند انتشار این سخنان در آستانه سفر رئیسجمهور به ژاپن؛ به منظور تکرار حواشی مذاکراتی حضور آقای روحانی در نیویورک صورت میگیرد…