مجله خبری«رهوا».شیخ بهائى رحمه اللّه علیه در کتاب نفیسش موسوم به اربعین حدیثى از امام باقر علیه السّلام نقل کرده که شخصى به نام شیبه هذلى نزد پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلم آمد و گفت: اى رسول خدا من پیر شده ام و سنّ من بالا رفته است و مرا توانایى به عمل نماز و روزه و حجّ و جهاد که خود را بدانها عادت داده ام نمانده است، پس اى رسول اللّه دستورى سبک یادم ده تا خداى مرا از آن بهره رساند.
پیغمبر فرمود: گفتارت را دوباره بازگو کن.
شیبه سه بار سخنش را بازگو کرد.
رسول خدا گفت: در گرداگرد تو درخت و کلوخى نیست مگر اینکه از رحمت تو به گریه افتاد. چون نماز صبح را گذاردى ده بار بگو:
سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم
که البته خداى عزّ و جلّ تو را به گفتن آن از کورى و دیوانگى و بیمارى خوره و تنگدستى و فقر و رنج پیرى نگاه مى دارد.
شیبه گفت: اى رسول خدا این از براى دنیاى من است، از براى آخرت چه باید کرد؟
رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلم فرمود: بعد از هر نماز مى گویى:
اللَّهُمَّ اهْدِنِی مِنْ عِنْدِکَ وَ أَفِضْ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ انْشُرْ عَلَیَّ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ مِنْ بَرَکَاتِکَ
شیبه این کلمات را بگرفت و برفت.
پس رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلم فرمود: اگر بدین دستور عمل کند و به عمد آن را ترک نگوید درهاى هشتگانه بهشت برویش گشوده شود از هر کدام که خواهد داخل بهشت شود.