پایگاه خبری «رهوا».علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و وزیر امور خارجه در دولت دوم احمدی نژاد که از ابتدای دولت روحانی در سال ۹۲ به ریاست سازمان انرژی اتمی برگشت، در گفتگو با خبرگزاری دانشجو بیشتر به وقایع دوران وزارت خارجه در بین سال های ۸۹ تا ۹۲ پرداخته است.
بخش های مهم این گفتگو را در ادامه خواهید خواند:
*اردوغان همواره از بشار اسد به عنوان یک الگو، مدیر یا شخصیت سیاسی برای سوریه نام میبرد، اما این روابط در عرض چند ساعت از این رو به آن رو شد به این معنی که یک دفعه تا قبل از غروب آفتاب سوریه یک کشور محبوب برای ترکیه بود، اما صبح بعد از آن تبدیل به یک دشمن شد.
*امیر قطر معتقد بود ظرف هفتههای آینده دولت سوریه فرومی پاشد و عنوان میکرد ما خیرخواهانه به شما توصیه میکنیم که موضع سیاسی تان را روشن کنید تا در دولت آتی سوریه هم نقشی داشته باشید.
*ترکیه هم به طور متداوم فشار زیادی بر ایران وارد میکرد که جمهوری اسلامی حمایت خود را از سوریه بردارد و بیشترین تماسی که من در زمان تصدی وزارت خارجه با یک وزیر خارجه داشتم با وزیر خارجه ترکیه و با محوریت موضوع سوریه بود.
*خیلیها عنوان میکردند ایران باید حمایت خود از سوریه را بردارد و اصطلاحا روی اسب بازنده شرط بندی نکند. اما رویکرد سیاسی ایران این بود که از حق پیروی و دفاع کند شما ببینید آیا سوریه باطل بود که ما از آن دفاع کردیم؟ مبارزه با داعش در عراق باطل بود؟ حمایت از مردم یمن و بحرین باطل بود؟ شما یک باطل نشان دهید که جمهوری اسلامی از آن دفاع کرده باشد .
*در زمان ناآرامیهای تونس که سفیر ما به تنهایی و بدون خانواده در آنجا بود در بازهای از زمان سفارت جمهوری اسلامی که استیجاری بود محل سفارت خانه را تحویل دادند و به مکان جدید نقل مکان کردند، اما بر در ورودی سفارت قبلی علامت جمهوری اسلامی وجود داشت و خبرنگار صدا و سیما به آنجا رفته بود و در طول تهیه یک گزارش نشان میداد که هر چه زنگ سفارت را میزد کسی در را باز نمیکرد و خبرنگار عنوان میکرد حتی جمهوری اسلامی نیز سفارت خانه خود در تونس را تخلیه کرده این درحالی بود که سفیر و کارشناسان ما در آنجا مستقر بودند، اما این فضاسازی علیه سیاست خارجه جمهوری اسلامی شکل گرفته بود.در بیداری اسلامی انصافا جمهوری اسلامی خوب عمل کرد .
*محمد مرسی آماده بود که یک کمیته چهار گانه را به نام رباعی متشکل از کشورهای مصر، ایران، عربستان و ترکیه تشکیل بدهد که به کمک این کمیته بحران سوریه را حل و فصل کند البته سعودیها هیچ گاه در این جلسات شرکت نکردند و همواره میگفتند مصر به نیابت از ما حضور خواهد داشت لذا این سه وزیر خارجه دائما جلسه میگذاشتند و به واسطه این جلسات ما زیاد به مصر رفت و آمد میکردیم و سعی میکردیم کمیته رباعی را به سمتی ببریم که بحران سوریه را سامان دهی کند و بحران را تخفیف دهیم.
*مسائل اقتصادی در آن شرایط در سوریه از اهمیت بسزایی برخوردار شد ما تجربیات خود را در شرایط بحرانی در اختیار سوری ها قرار دادیم که اگر پولی به عنوان پس انداز در بانک های جهان دارند آن پول را قبل از آنکه بلوکه شود خارج کنند در این زمینه بانک مرکزی سوریه و تشکیلات حکومتی این کشور بسیار خوب و هوشمندانه عمل کرد.
*به خاطر دارم شبی سردار سلیمانی با بنده تماس گرفت و گفت بناست صبح فردا تروریست ها این ۴۸ نفر را اعدام کنند و از ما خواست تا در این خصوص اقدامی انجام دهیم تنها کاری که در آن زمان به ذهن من رسید این بود که با نخست وزیر قطر که وزیر خارجه این کشور هم بود تماس بگیرم و موضوع را برایش تعریف کنم به او گفتم که ۴۸ نفر از بچه های ما دستگیر شده اند و فردا قرار است که اعدام شوند و از آنجا که ما شما را دارای ید طولایی در سوریه می دانیم شما را مسئول این اتفاق می دانیم و در صورتی که این موضوع فرجام خوشی نداشته باشد قطعا روابط ایران و قطر به بدترین شرایط خود خواهد رسید. او در پاسخ به من گفت من در فاصله چندی ساعتی که تا صبح باقی است چه کاری می توانم انجام دهم؟ گفتم من نمی دانم شما همواره از این معارضین (تروریست ها) حمایت می کنید پس حل این مشکل هم به عهده خودتان است نخست وزیر قطر اسم و مشخصات افراد دستگیر شده را از من خواست من در تماسی با سردار سلیمانی مشخصات این افراد را خواستم که سردار گفت هیچ نام و نشانی از آنها نداریم فقط تعداد آنها مشخص است براین اساس نخست وزیر قطر هوشمندانه این تصمیم را گرفت که از طریق مصاحبه زنده با شبکه الجزیره پیامی برای معارضین که قطعا آن شبکه را کنترل می کردند ارسال کند و براین اساس پیامی تهدید آمیز ارسال کرد که اگر این اتفاق بیفتد و این ۴۸ نفر اعدام شوند قطعا خلاف انسانیت مروت و اسلام خواهد بود بعد از انتشار این پیام معارضین اعلام کردند که بر سراین ۴۸ نفر حاضر به مذاکره هستند و بعد بحث مذاکره شروع شد و معاون وزیر خارجه قطر به تهران آمد و با امیرعبداللهیان که در آن زمان معاون عربی افریقایی وزیر خارجه بود قرار ملاقاتی منعقد شد و به لطف خدا آن ۴۸ نفر آزاد شدند.
*در آن زمان شرایط خیلی سخت بود و وقتی بین مسئولین صحبت میشد اکثریت آنها نظرشان بر این بود که ما بازنده این جهت گیری خواهیم بود جا دارد اینجا از نقش سازنده مقام معظم رهبری یاد کنم که اگر نبود پشتوانه رهبری و همت سردار سلیمانی و نیروی قدس قطعا ممکن بود ما تصمیمات دیگری اتخاذ کنیم، اما رهبری با قدرت و قوت فرمودند: حمایت از سوریه هم حمایت از مظلوم است و هم صیانت از جمهوری اسلامی و امروز شاهد پیروزی دولت بشار ارسد در سوریه هستیم و شرایط امروز سوریه برای خیلیها مصداق ضرب المثل معما چو حل گشت آسان شود خواهد بود شما خودتان را در شرایط آن زمان تصور کنید فشارهای بسیاری بر تصمیم گیران وجود داشت عدهای میگفتند آقا شما دارید میبازید، هفته دیگر بشار رفته چرا این را درک نمیکنید، اما الان به لطف خدا مشخص شد که تصمیم جمهوری اسلامی درست بوده و نتیجه آن حزب اللهی شد که امروز بسیار مقتدر است.
*بشار اسد به قول عربها سیاست مدار محنکی است انسان سلیم النفسی است و این سلامت نفس بود که بشار را نگه داشت خیلی سریع فهمید حق و باطل کجاست البته هزینه زیادی هم داد، اما به هر حال نام بشار تا ابد در تاریخ به نیکی خواهد ماند و او به عنوان یک قهرمان ملی توانست اسوه و نماد مقاومت را تبیین کند.
*ما در این سی سال یعنی بعد از جنگ تحمیلی که فعالیتهای هستهای در کشور شروع شد به طور متوسط سالی دویست تا سیصد میلیون دلار خرج صنعت هستهای کردیم این مبلغ یعنی جمعا در طی این ۳۰ سال چیزی معادل ۶، ۷ میلیارد که پول یک پروژه ساده در کشور است آیا چنین هزینه کردی در قبال چنین اقتداری که یکی از آنها هم ساخت همین نیروگاه بوشهر است رقم بزرگی برای یک کشور است؟