×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Friday, 22 November , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
توسل امام به حضرت عبدالعظیم قبل از پیروزی انقلاب
نیاز گلی:

به گزارش«رهوا».۴۲ سال پیش، مردم ایران برای مبارزه با رژیم ستم‌شاهی طاغوت و با پیروی از رهبری حکیم و فرزانه، فریاد آزادی و عدالت‌خواهی سر دادند و هزاران نفر ازجوانان برومند این مرز و بوم در این راه از جان خود گذشتند تا در چنین روزی انقلاب اسلامی ایران به بار نشست.

برادران سبزعلی از جوانانی بودند که با فعالیت های انقلابی خود در جنوب تهران اقدامات بسیاری در تسریع روند پیروزی انقلاب داشتند و در برپایی قیام تاریخی و ماندگار ۱۸دی در شهرری نقش فعالی ایفا کردند چنانکه یکی از ۶ برادر به نام «قاسم سبزعلی» در این تظاهرات به شهادت رسید.

برادران سبزعلی که در دامن مادری مؤمن و انقلابی پرورش یافته‌اند، در دهه پنجاه از مبارزان سخت‌کوش انقلاب بودند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با حضور در تمام صحنه‌ها، پای دفاع از آرمان‌های نظام جمهوری اسلامی ایستاده‌اند.

در همین راستا و به مناسبت چهل‌ودومین فجر انقلاب اسلامی  با یکی از این برادران به نام محسن سبزعلی گفت‌وگویی انجام دادیم و پای خاطرات شیرین این مبارز انقلابی نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

حکایت مبارزان انقلابی شهرری

در خانواده‌ای مذهبی در شهرری به دنیا آمدم. ۶ برادر بودیم که در فعالیت‌های انقلابی شرکت می‌کردیم و برادرم قاسم سبزعلی نیز در این راه به شهادت رسید.

در آن زمان در شهرری هیأتی به نام احمدیه(محبان مهدی فعلی) داشتیم که مرکز فعالیت‌های سیاسی و مذهبی جوانان مبارز انقلابی بود ما نیز به همراه برادران و سایر دوستان جلسات خود را در این حسینیه تشکیل می‌دادیم و اطلاعیه‌ها و نوارهای حضرت امام(ره) را در آنجا تکثیر و سپس شبانه بین مردم تکثیر می‌کردیم و گاهی هیأت را به شکل سیار در مکان‌های دیگر برگزار می‌کردیم که مأموران شک نکنند.

یکی از کارهای‌مان این بود که افراد انقلابی را شناسایی می‌کردیم لذا به مسجد قبا، حسینیه شهدای ۱۷ شهریور که علامه نوری در آن سخنرانی می‌کرد و سایر مکان‌های مذهبی در تهران و شهرری می‌رفتیم و جوانان انقلابی را انتخاب می‌کردیم تا از ظرفیت حداکثری مردم برای فعالیت‌های سیاسی استفاده کنیم.

در زمان انقلاب حدود ۲۳ سالم بود برخی افراد به ما می‌گفتند شما حریف شاه نمی‌شوید اما ما با ظلم و ستم‌هایی که می‌دیدیم، نمی‌توانستیم سکوت کنیم و با اینکه چند بار دستگیر شده بودم اما کوتاه نیامدم و همیشه می‌گفتیم ما وظیفه داریم در پیروی از امام راحل این راه را ادامه دهیم.

انقلاب روزبه روز قوی‌تر می‌شود/ مادرم از ما انقلابی‌تر بود

پدرم به رحمت خدا رفته بود و مادرم که استاد قرآن و از ما نیز انقلابی‌تر بود، با پیشگامی در فعالیت‌های سیاسی و مذهبی بانوان را هدایت می‌کرد و زمانی که قاسم شهید شد مادرم در سخنرانی‌های خود می‌گفت من ۶ فرزند دارم یکی را در راه اسلام و انقلاب تقدیم کردم بقیه فرزندانم را نیز در همان راه حاضرم تقدیم کنم.

خانواده شهدا انقلاب را آبیاری کردند و اگر به گذشته برگردیم باز هم این مسیر را انتخاب می‌کنم چنانکه پس از انقلاب نیز، با حضور در صحنه‌های مختلفی مانند دفاع مقدس و حماسه ۹ دی ثابت کردیم که ذره‌ای از افکار و عقاید خود پشیمان نیستیم.

برخی افراد نفوذی با کارهای خلاف، اختلاس و موارد دیگر می‌خواهند نظام را به انحراف بکشند و مردم را ناراضی کنند اما ما برای اینکه انقلاب پابرجا باشد همیشه آماده و گوش به فرمان رهبر معظم انقلاب هستیم.

امروز ریشه انقلاب قوی و مستحکم است و مردم به نظام جمهوری اسلامی علاقه دارند چراکه همه ساله در طول این چهل سال در روز ۲۲ بهمن در تمام نقاط کشور در راه‌پیمایی بزرگ شرکت می‌کنند و امسال نیز در متفاوت‌ترین ۲۲بهمن به شکل‌های دیگر اعلام حضور کردند.

مردم مشکلات اقتصادی و معیشتی دارند اما هیچ‌گاه از نظام دلسرد نشدند و سال گذشته نیز دیدیم که در شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی همه مردم آمدند و با خلق حماسه‌ای بی‌نظیر عشق و ارادت خود به سردار دل‌ها را به نمایش گذاشتند.

بزرگ‌ترین راه‌پیمایی تاریخی شهرری در ۱۸ دی ماه ۱۳۵۷

اعتراضات فراگیر ابتدای انقلاب به طور پراکنده در شهرری انجام می‌شد و به سبک‌ سنتی ادامه داشت اما نیاز بود تا این اعتراضات از افکار به دل شهر و متن زندگی مردم هدایت شوند لذا انقلابیون در صدد بودند تا اعتراضات در قالب یک فرم جمعی بیان شود و فضای خفقان شهر را به قصد بیانگری تسخیر ‌کند و سامان بهتری به این حرکت جمعی بخشند.

در ۱۸ دی ماه سال ۱۳۵۷ بزرگ‌ترین راه‌پیمایی تاریخی شهرری رقم خورد و با نمایان کردن جوشش درونی مردم، جسارت اندیشیدن و حرکت برای خواستن نیاز را به مردم ری داد جسارتی که سال‌ها زیر سایه حکومت ستم‌شاهی مانده و رمق حرکت را از مردم گرفته بود.

این قیام سند غیرت و ایثار مردم جنوب تهران در انقلاب ۵۷ محسوب می‌شود و جایگاه مردم شهرری را به عنوان مردم انقلابی به ایران معرفی کرد و میانگین انقلابی بودن مردم ری را مشخص و تثبیت کرد.

روز دوشنبه ۱۸ دی ۱۳۵۷ عزای عمومی اعلام شده بود، در همان هیأت جمع شدیم و برای راه‌پیمایی برنامه‌ریزی کردیم و قرار شد برخلاف همیشه که گروه گروه و پراکنده راه‌پیمایی می‌کردیم و به سمت حرم می‌آمدیم این دفعه ساعت ۸صبح در صحن حرم حضرت عبدالعظیم(ع) جمع شویم و از حرم حرکت کنیم و به سمت میدان شهرری راه‌پیمایی کنیم.

ساعت ۶ صبح قاسم آمد و گفت که من غسل شهادت کردم بیایید به سمت حرم برویم که مردم از هم اکنون در مقابل حرم جمع شده‌اند که رفتیم و راه‌پیمایی طبق برنامه انجام شد و هر لحظه به انبوه جمعیت اضافه می‌شد و تاکنون در شهرری راه‌پیمایی به آن عظمت ندیده‌ام.

پس از رسیدن راه‌پیمایان به میدان مرکزی شهر از ادامه حرکت آن‌ها توسط مأموران جلوگیری شد و مسیر حرکت به سمت خیابان ۲۴ متری ادامه یافت هنوز نیمی از راه‌پیمایان در خیابان ۲۴ متری و نیمی دیگر در خیابان حرم بودند که تیراندازی عوامل رژیم شروع شد و عده‌ای از مردم زخمی و عده‌ای نیز شهید شدند.

قیام ۱۸ دی شهرری منجر به شهادت چهار نفر از مبارزان با نام‌های «قاسم سبزعلی»، «عباس ملکی»، «اصغر طرق رودی» و «علی کوهی نژاد» شد.

مراسم عزاداری که تبدیل به جشن شد

پس از شهادت قاسم، همه مردم به منزل‌مان می‌آمدند و شهادت برادرم را تسلیت می‌گفتند و مادرم نیز با سخنرانی‌های خود اعلام می‌کرد که تا پیروزی نهایی این مسیر را ادامه می‌دهیم.

علاوه بر مراسمات شهرری، در روز ۲۶ دی در تهران نیز مراسم بزرگداشتی برای شهدای ۱۸ دی برگزار کرده بودند که برای شرکت در این مراسم می‌خواستیم به سمت تهران برویم؛ در میدان شهرری بودیم که شنیدیم شاه فرار کرده است و از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدیم به طوری که مراسم ختم و عزاداری را فراموش کردیم و همه مردم شروع به برپایی جشن و شادی کردند.

همان‌جا در میدان شهرری تصمیم گرفتیم مجسمه محمدرضاشاه را پایین بکشیم که به سرعت تدارکات لازم را انجام دادیم و یک کامیون تهیه کردیم و با استفاده از سیم بکسل مجسمه را پایین کشیدیم و همه مردم نیز در دور میدان جمع شده بودند که با سرنگونی مجسمه همه شادی می‌کردند.

در ادامه به سمت ژاندارمری دولت آباد رفتیم و سلاح‌ها نیز به دست مردم افتاد و پس از آن به سمت مقبره رضا شاه رفتیم که محافظان از ورود مردم جلوگیری کردند و درگیری اتفاق افتاد و تعدادی از مردم شهید شدند.

حضور امام در شهرری

حاج علی حیدری از یاران امام(ره) با برادر بزرگم اصغر سبزعلی همکاری و ارتباط نزدیک داشت و به ما گفته بود ۲۰ اسلحه برای شما می‌آورم که در شهرری در اختیار شما باشد.

چهارشنبه شب ۱۸ بهمن در مسجد خاتم النبیین(ص) خیابان حرم بودم که حاج علی حیدری وارد مسجد شد به سمت من آمد و سراغ حاج اصغر را گرفت وقتی برادرم آمد با او خصوصی صحبت کرد و رفت که من فکر کردم ۲۰ اسلحه را آورده و درباره آن با برادرم صحبت کرده است که حاج اصغر گفت موضوع خیلی مهم‌تر است و قرار است امام(ره) به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) بیاید و به ما مأموریت دادند که ۵۰ نفر از انقلابیون را آماده کنیم و به شکل دو نفره در طول مسیر خیابان حرم مستقر کنیم.

همان شب برنامه ریزی‌ها را انجام دادیم و افراد را جمع کردیم. فردا شب پنجشنبه ۱۹ بهمن قرار بود امام خمینی(ره) ساعت ۹ شب مشرف شوند اما مطلع شدیم که در طول مسیر یک بمب کوچک منفجر شده است و این موضوع باعث شد که ساعت ورود امام قدری به تأخیر بیافتد و حدود ساعت ۱۰و نیم شب حضرت امام(ره) وارد شهرری شدند.

خودروی امام راحل از خیابان حرم عبور کرد و تا مقابل آستان آمد که ما نیز در آنجا بودیم و مهدی عراقی و حاج علی حیدری و جمعی از روحانیون از جمله ناطق نوری و سید احمد نیز همراه ایشان بودند.

امام خمینی(ره) در جلوی حرم از خودرو پیاده شدند، من و حاج اصغر از دوطرف ایشان را محافظت کردیم و داخل حرم هدایت کردیم که امام راحل پس از زیارت سیدالکریم، نماز اقامه کردند و سپس برگشتند.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.